resurface

/riˈsɝːfəs//ˌriːˈsɜːfɪs/

دوباره به سطح (آب و غیره) آمدن، (دوباره) روآمدن، (مجازی) دوباره هویدا شدن، دوباره ظاهر شدن، روکش تازه کردن، دوباره روکاری کردن، لایه ی جدید افزودن، دوباره ظاهر شدن the submarine resurfaced زیردریایی رو آب آمد old economic problems resurfaced مسائل اقتصادی پیشین دوباره پدیدار شد روکش تازه کردن، لایه ی جدید افزودن this asphalt needs to be resurfaced این آسفالت نیاز به روکش تازه دارد

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: resurfaces, resurfacing, resurfaced
• : تعریف: to provide or cover with a new surface.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to come to the surface again.

- The submarine resurfaced for refueling.
[ترجمه گوگل] زیردریایی برای سوخت گیری دوباره به سطح زمین آمد
[ترجمه ترگمان] زیردریایی دوباره برای سوخت گیری دوباره ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Meanwhile the race is on to resurface the road before next Wednesday.
[ترجمه گوگل]در همین حال، مسابقه برای روکش مجدد جاده قبل از چهارشنبه آینده ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]در همین حال، این مسابقه قرار است قبل از چهارشنبه آینده دوباره به نمایش درآید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When the divers did not resurface after an hour, three crew members dived down to look for them.
[ترجمه گوگل]هنگامی که غواصان پس از یک ساعت دوباره ظاهر نشدند، سه خدمه برای جستجوی آنها شیرجه زدند
[ترجمه ترگمان]وقتی غواصان بعد از یک ساعت ظاهر نشدند، سه نفر از خدمه به پایین شیرجه زدند تا به دنبال آن ها بگردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His bad habits began to resurface.
[ترجمه گوگل]عادت های بد او دوباره شروع به ظهور کردند
[ترجمه ترگمان] عادت های بد اون دوباره خودشو نشون داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Old prejudices began to resurface.
[ترجمه گوگل]تعصبات قدیمی دوباره شروع به ظهور کردند
[ترجمه ترگمان]خرافات قدیمی دوباره شروع به خودنمایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He does not resurface. Meanwhile, Christina finishes her dealings with Nandu and tells Downey to contact China.
[ترجمه گوگل]او دوباره ظاهر نمی شود در همین حین، کریستینا معاملات خود را با ناندو تمام می کند و به داونی می گوید که با چین تماس بگیرد
[ترجمه ترگمان]او دوباره ظاهر نمی شود در همین حال، کریستینا معاملات خود را با Nandu تمام می کند و به داونی می گوید که با چین تماس بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After I think I resurface, the first competition may be taken to the threshing ground.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه فکر می‌کنم دوباره ظاهر می‌شوم، اولین مسابقه ممکن است به خرمن‌کوبی کشیده شود
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه فکر می کنم دوباره resurface می کنم، اولین مسابقه ممکن است به محوطه خرمنگاه برده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Lucerne will resurface for the 2012 model year, riding on a Holden - developed'super'Epsilon platform.
[ترجمه گوگل]لوسرن برای مدل سال 2012، سوار بر پلت فرم هولدن - توسعه یافته سوپر اپسیلون، دوباره ظاهر خواهد شد
[ترجمه ترگمان]تیم لوسرن در سال مدل سال ۲۰۱۲ دوباره ظاهر خواهد شد و سوار بر سکوی بزرگ developed Epsilon شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Never resurface a rotor if machining would cause thickness to fall below this limit.
[ترجمه گوگل]اگر ماشینکاری باعث پایین آمدن ضخامت زیر این حد می شود، هرگز روتور را دوباره روی سطح قرار ندهید
[ترجمه ترگمان]اگر ماشین کاری باعث ایجاد ضخامت کم تر از این حد شود، هرگز در روتور ظاهر نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tar and gravel have been used to resurface the eastbound lane and, in places, the shoulder.
[ترجمه گوگل]قیر و سنگریزه برای روکش مجدد مسیر شرق و در جاهایی شانه استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]قیر و ماسه برای resurface در مسیر eastbound و در بعضی جاها شانه به کار رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Worries over a rising China will certainly resurface and take back the headlines.
[ترجمه گوگل]نگرانی‌ها در مورد چین در حال رشد مطمئناً دوباره ظاهر می‌شوند و سرفصل اخبار را به خود اختصاص خواهند داد
[ترجمه ترگمان]چین بر فراز یک چین که در حال افزایش است قطعا دوباره ظاهر خواهد شد و تی تر خبرها را بر می گرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. AE : Will we see any old flames resurface?
[ترجمه گوگل]AE: آیا شاهد ظهور مجدد شعله های قدیمی خواهیم بود؟
[ترجمه ترگمان]آیا باز هم شعله های آتش خودی نشون می دن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At one time they resurface and blow the present things out of proportion.
[ترجمه گوگل]یک وقت آنها دوباره ظاهر می شوند و چیزهای فعلی را بی اندازه منفجر می کنند
[ترجمه ترگمان]در یک زمان خودشون رو نشون می دن و همه چیز رو از تناسب خارج می کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is likely that they would go into hiding for a few weeks, and resurface when the publicity has died down.
[ترجمه گوگل]این احتمال وجود دارد که آنها برای چند هفته مخفی شوند و زمانی که تبلیغات از بین رفت دوباره ظاهر شوند
[ترجمه ترگمان]این احتمال وجود دارد که آن ها برای چند هفته مخفی شوند و در زمانی که تبلیغات کاهش یافته است دوباره ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Please contact me if any of the stolen paintings resurface.
[ترجمه گوگل]لطفاً اگر هر یک از نقاشی های دزدیده شده دوباره ظاهر شد با من تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]لطفا با من تماس بگیر اگر هیچ کدوم از نقاشی های دزدیده شده خودشو نشون داده باشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• re-emerge at the surface, reappear at the surface; recoat with a new surface
to resurface something such as a road means to put a new surface on it.
if something such as an idea or problem resurfaces, it becomes important or noticeable again.
if someone resurfaces after they have been absent or busy for a time, they return or start to become socially active again; an informal use.
if someone or something that has been under water resurfaces, they come back to the surface of the water again.

پیشنهاد کاربران

۱. {جاده} روکش کردن. ۲. روی اب امدن ۳. دوباره ظاهر شدن. دوباره پیدا شدن. دوباره افتابی شدن
مثال:
the submarine resurfaced
زیر دریایی روی اب امد.
this asphalt needs to be resurfaced
این اسفالت نیاز به روکش کردن دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

old economic problems resurfaced
مشکلات اقتصادی کهنه دوباره ظاهر شدند.

Resurfece the conflict between involved partiesظاهرشدن یا آشگار شدن تعارض بین طرف های درگیر
to appear again after being lost, stolen, or absent
دوباره ظاهر شدن پس از مدتی گم بودن، دزدیده شدن یا غیبت
Please contact me if any of the stolen paintings resurface
Jill resurfaced last week, after spending the past few months doing research in the library
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/resurface
دوباره سرحال شدن
لابه بردار
friends you think are gone forever sometimes resurface unexpectedly
دوباره کسی را که مدت زیادی است ندیده اید ملاقات کنید
یادآوری شدن
دوباره مورد توجه قرار گرفتن ، دوباره پدیدار شدن ،
دوباره بر سر زبان ها افتادن ،
روکاری کردن، روکش جدید گذاشتن
[محیط زیست دریایی] آمدن لکه نفتی به سطح آب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس