rest area

جمله های نمونه

1. They were in a rest area, with comfortable chairs and sofas arranged round coffee tables.
[ترجمه گوگل]آنها در یک منطقه استراحت بودند، با صندلی های راحت و مبل هایی که میزهای قهوه گرد چیده شده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک منطقه استراحت بودند، با صندلی های راحتی و نیمکت های راحتی که روی میزه ای قهوه قرار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I pass up a roadside rest area, a happy hunting ground for new cars and ready cash.
[ترجمه گوگل]از یک استراحتگاه کنار جاده ای می گذرم، یک شکارگاه شاد برای ماشین های جدید و پول نقد آماده
[ترجمه ترگمان]از کنار جاده کنار جاده می گذرم و یک زمین شکار شاد برای ماشین های جدید و پول نقد آماده می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Meanwhile, the waiter went straight to the staff rest area and, using a coin phone, dialled his contact.
[ترجمه گوگل]در همین حین، گارسون مستقیماً به محل استراحت کارکنان رفت و با استفاده از یک تلفن سکه ای، شماره تماس خود را گرفت
[ترجمه ترگمان]در همین حال، پیشخدمت مستقیما به سمت کارکنان رفت و با استفاده از تلفن سکه ای تماس او را قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He drove past until he found a rest area: just a track behind trees and a few picnic tables.
[ترجمه گوگل]او با ماشین رد شد تا جایی که یک مکان استراحت پیدا کرد: فقط یک مسیر پشت درختان و چند میز پیک نیک
[ترجمه ترگمان]او از گذشت زمان گذشت تا اینکه او یک منطقه را پیدا کرد: فقط یک رد پا در پشت درختان و چند میز پیک نیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The rest area in our teaching building.
[ترجمه گوگل]فضای استراحت در ساختمان آموزشی ما
[ترجمه ترگمان]بقیه نقاط ساختمان آموزشی ما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Employee dormitory, dining hall and rest area of a slaughterhouse shall be separated fromthe slaughter area.
[ترجمه گوگل]خوابگاه کارکنان، سالن غذاخوری و استراحتگاه کشتارگاه باید از منطقه کشتارگاه جدا شود
[ترجمه ترگمان]خوابگاه کارکنان، سالن غذاخوری و بخش های دیگر کشتارگاه باید از محل ذبح جدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Finally I came to a rest area and pulled in. I sagged back in the seat.
[ترجمه گوگل]بالاخره به قسمت استراحت رسیدم و خودم را کشیدم روی صندلی عقب افتادم
[ترجمه ترگمان]بالاخره به یک قسمت استراحت رسیدم و داخل شدم به پشتی صندلی تکیه دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is not surprising that there is a shortage of truck parking spaces at interstate rest areas.
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که کمبود فضای پارک کامیون در مناطق استراحت بین ایالتی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]جای تعجب نیست که کمبود جای پارک کامیون در مناطق بین ایالتی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Nearly half of the needed spaces could be added through renovations to existing public rest areas, he said.
[ترجمه گوگل]او گفت که نزدیک به نیمی از فضاهای مورد نیاز را می توان از طریق نوسازی به استراحتگاه های عمومی موجود اضافه کرد
[ترجمه ترگمان]او گفت که تقریبا نیمی از فضای مورد نیاز می تواند از طریق renovations به مناطق عمومی موجود افزوده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I will tell my husband to stop at the next rest area.
[ترجمه گوگل]به شوهرم می گویم که در استراحتگاه بعدی توقف کند
[ترجمه ترگمان]من به شوهرم میگم که در قسمت بعدی توقف کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The upper deck contains the cockpit 10 and flight crew rest area for long missions.
[ترجمه گوگل]عرشه بالایی شامل کابین خلبان 10 و محل استراحت خدمه پرواز برای ماموریت های طولانی است
[ترجمه ترگمان]عرشه بالایی شامل کابین خلبان ۱۰ و خدمه پرواز برای ماموریت های بلند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However, following the oil crisis and rampant inflation of the early 1970s, funding constraints reigned in the rest area program.
[ترجمه گوگل]با این حال، به دنبال بحران نفت و تورم افسارگسیخته در اوایل دهه 1970، محدودیت های مالی در برنامه منطقه استراحت حاکم شد
[ترجمه ترگمان]با این حال، به دنبال بحران نفت و تورم شایع در اوایل دهه ۱۹۷۰، محدودیت های بودجه ای در بقیه برنامه مناطق حکمفرما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We provide a conducive learning, enriching environment, and comfortable rest area for students.
[ترجمه گوگل]ما یک یادگیری مساعد، محیط غنی و فضای استراحت راحت برای دانش آموزان فراهم می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما آموزش مساعد، تقویت محیط زیست و استراحت مناسب برای دانشجویان فراهم می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] استراحتگاه

انگلیسی به انگلیسی

• area located near a major highway where travelers can stop and take a rest from driving (often includes bathrooms, restaurant, gasoline, telephones, etc.)

پیشنهاد کاربران

مجتمع خدمات رفاهی بین راهی
( جایگزین کاروانسرا )
Maral Setare rest area complex is standing on the way Tehran - Qom
رستوران

بپرس