requester

/rɪˈkwestər//rɪˈkwestə/

خواهش کننده، خواستار

جمله های نمونه

1. Mr Norris said he was hopeful that his request would elicit a positive response.
[ترجمه گوگل]آقای نوریس گفت امیدوار است که درخواست او پاسخ مثبتی را در پی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]آقای نوریس گفت امیدوار است که درخواست آقای کالینز جواب مثبت بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The request for money made them feel uncomfortable.
[ترجمه گوگل]درخواست پول باعث شد که آنها احساس ناراحتی کنند
[ترجمه ترگمان]درخواست پول باعث ناراحتی آن ها شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The lawyer requested a break in the court case, but the judge demurred.
[ترجمه گوگل]وکیل تقاضای وقفه در دادگاه کرد اما قاضی از این کار خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]وکیل درخواست شکستن پرونده دادگاه را کرد، اما قاضی درنگ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Patrons are requested to abstain from smoking in the restaurant.
[ترجمه گوگل]از مشتریان تقاضا می شود از استعمال دخانیات در رستوران خودداری کنند
[ترجمه ترگمان]از Patrons خواسته می شود از سیگار کشیدن در رستوران خودداری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Your compliance with his request pleased your father.
[ترجمه گوگل]اطاعت شما از درخواست او باعث خوشحالی پدرتان شد
[ترجمه ترگمان] درخواست شما با درخواست اون، پدرت رو راضی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Do they play requests on this radio show?
[ترجمه گوگل]آیا آنها درخواست ها را در این برنامه رادیویی پخش می کنند؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها در این برنامه رادیویی درخواست های خود را انجام می دهند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The King's request was tantamount to a command.
[ترجمه گوگل]درخواست پادشاه مساوی با یک فرمان بود
[ترجمه ترگمان]درخواست پادشاه به مثابه دستوری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They made a request for further aid.
[ترجمه گوگل]آنها درخواست کمک بیشتر کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها درخواست کمک بیشتر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. May I request a favour of you?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم از شما درخواست لطف کنم؟
[ترجمه ترگمان]می توانم لطفی به شما بکنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Your presence is requested at the club meeting on Friday.
[ترجمه گوگل]حضور شما در جلسه روز جمعه باشگاه درخواست می شود
[ترجمه ترگمان]حضور شما در جلسه باشگاه در روز جمعه درخواست شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All my requests were spurned by my boss.
[ترجمه گوگل]تمام درخواست های من توسط رئیسم رد شد
[ترجمه ترگمان]تمام درخواست های من توسط رئیسم رد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mr Dennis said he had requested access to a telephone.
[ترجمه گوگل]آقای دنیس گفت که درخواست دسترسی به تلفن کرده است
[ترجمه ترگمان]آقای دنیس گفت که او درخواست دسترسی به تلفن را کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Your presence at the party is requested.
[ترجمه گوگل]حضور شما در مهمانی خواهشمند است
[ترجمه ترگمان]حضور شما در مهمانی درخواست شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His constant requests for help taxed our goodwill.
[ترجمه گوگل]درخواست های همیشگی او برای کمک، از حسن نیت ما مالیات می گرفت
[ترجمه ترگمان]تقاضای ثابت او برای کمک به مالیات بر حسن نیت ما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He made no reply to my request.
[ترجمه گوگل]او به درخواست من پاسخی نداد
[ترجمه ترگمان]او به درخواست من پاسخی نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who asks for something, one who petitions for something

پیشنهاد کاربران

بپرس