repeatable

/rəˈpiːtəbl̩//rɪˈpiːtəbl̩/

معنی: قابل تکرار، تکرارپذیر، تکرار کردنی
معانی دیگر: تکرارپذیر، قابل تکرار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of repeat.

جمله های نمونه

1. I hope these results are repeatable.
[ترجمه گوگل]امیدوارم این نتایج قابل تکرار باشد
[ترجمه ترگمان]امیدوارم این نتایج قابل تکرار باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The verb is spontaneous, fluid and not repeatable; the adjective is calculated, static and repeatable.
[ترجمه گوگل]فعل خود به خود، سیال و غیرقابل تکرار است صفت محاسبه شده، ایستا و قابل تکرار است
[ترجمه ترگمان]فعل به خودی، سیال و نه تکرار شونده است؛ صفت محاسبه، استاتیک و تکرار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His reply was not repeatable.
[ترجمه گوگل]پاسخ او قابل تکرار نبود
[ترجمه ترگمان]جواب او repeatable نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Are the results repeatable?
[ترجمه گوگل]آیا نتایج قابل تکرار هستند؟
[ترجمه ترگمان]آیا نتایج قابل تکرار هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Instead of repeatable results, outcomes are merely probabilistic.
[ترجمه گوگل]به جای نتایج قابل تکرار، نتایج صرفاً احتمالی هستند
[ترجمه ترگمان]نتایج، به جای نتایج قابل تکرار، صرفا احتمالاتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They are repeatable psychological events in the sense that a child repeatedly classifies stimuli in a consistent manner.
[ترجمه گوگل]آنها رویدادهای روانشناختی قابل تکرار هستند به این معنا که کودک به طور مکرر محرک ها را به شیوه ای ثابت طبقه بندی می کند
[ترجمه ترگمان]آن ها رویداده ای روانی قابل تکرار هستند به این معنا که یک کودک به طور مکرر محرک ها را به شکل سازگار طبقه بندی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. MDA's repeatable set of practices is well-suited to today's iterative development requirements, because MDA enhances predictability of the development process and the delivered solution itself.
[ترجمه گوگل]مجموعه اقدامات تکرارپذیر MDA با الزامات توسعه تکراری امروزی مناسب است، زیرا MDA قابلیت پیش بینی فرآیند توسعه و خود راه حل ارائه شده را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]روش تکراری MDA (۵۶)به خوبی متناسب با الزامات توسعه تکرارشونده امروزی است، زیرا من قابلیت پیش بینی فرآیند توسعه و خود راه حل ارایه شده را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Supports table and row level locking and 4 isolation levels, RR (repeatable read), RS (read stability), CS (default - cursor stability) and UR (uncommitted read).
[ترجمه گوگل]از قفل کردن سطح جدول و ردیف و 4 سطح جداسازی، RR (خواندنی تکرارشونده)، RS (پایداری خواندن)، CS (پیش‌فرض - پایداری مکان‌نما) و UR (خواندن غیرمتعهد) پشتیبانی می‌کند
[ترجمه ترگمان]پشتیبانی از جدول و سطوح سطر و ۴ سطح جداسازی، RR (خواندن تکرار شونده)، RS (ثبات خواندن مکان نما)و UR (uncommitted)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A pattern is an abstract, repeatable, and reusable design construct, such as architectures or algorithms.
[ترجمه گوگل]الگو یک ساختار طراحی انتزاعی، قابل تکرار و قابل استفاده مجدد است، مانند معماری ها یا الگوریتم ها
[ترجمه ترگمان]یک الگو یک ساختار طراحی انتزاعی، تکراری، و قابل استفاده مجدد، مانند معماری یا الگوریتم هاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. CONCLUSION The method was simple, highly repeatable, highly sensitive and specific, and can be used for quality control of Betahistine Hydrochloride Sodium Chloride Injection.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری این روش ساده، بسیار قابل تکرار، بسیار حساس و اختصاصی است و می تواند برای کنترل کیفی بتاهیستین هیدروکلراید تزریقی کلرید سدیم استفاده شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این روش ساده، بسیار تکرار شونده، بسیار حساس و خاص بود و می تواند برای کنترل کیفیت of hydrochloride سدیم Chloride سدیم مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To develop a clinic analogic, controllable, and repeatable method to construct neurogenic bladder and urethra dysfunction model following spinal cord injury.
[ترجمه گوگل]هدف: توسعه یک روش مشابه، قابل کنترل و تکرارپذیر کلینیک برای ساختن مدل اختلال عملکرد مثانه و مجرای ادراری عصبی پس از آسیب نخاعی
[ترجمه ترگمان]هدف توسعه یک درمانگاه analogic، قابل کنترل، و روش تکرار شونده برای ساخت bladder neurogenic و dysfunction مجرای پیشاب به دنبال آسیب طناب نخاعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Repeatable set working data can be stored on disk for later reuse adjustive.
[ترجمه گوگل]داده های کاری مجموعه قابل تکرار را می توان بر روی دیسک برای تنظیم مجدد استفاده مجدد ذخیره کرد
[ترجمه ترگمان]Repeatable مجموعه داده های کاری را می توان بر روی دیسک برای استفاده مجدد استفاده مجدد ذخیره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If the transaction isolation mode is Repeatable Read, then the optimizer would base its choice purely on the estimated costs.
[ترجمه گوگل]اگر حالت جداسازی تراکنش Repeatable Read باشد، بهینه‌ساز انتخاب خود را صرفاً بر اساس هزینه‌های برآورد شده استوار می‌کند
[ترجمه ترگمان]اگر حالت انزوای معامله Repeatable خوانده شود آنگاه the گزینه خود را صرفا براساس هزینه های تخمینی باز خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Still image work has the additional advantage of being easily repeatable.
[ترجمه گوگل]کارهای ثابت دارای مزیت دیگری هستند که به راحتی قابل تکرار هستند
[ترجمه ترگمان]هنوز کار تصویر مزیت دیگری دارد که به راحتی قابل تکرار بودن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This phenomenon precipitates an interesting question: is the effect repeatable by a computer?
[ترجمه گوگل]این پدیده یک سوال جالب را ایجاد می کند: آیا این اثر توسط کامپیوتر قابل تکرار است؟
[ترجمه ترگمان]این پدیده یک سوال جالب می کند: آیا این اثر تکرار شده توسط یک کامپیوتر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابل تکرار (صفت)
repeatable

تکرارپذیر (صفت)
repeatable

تکرار کردنی (صفت)
repeatable

تخصصی

[نساجی] قابل تکرار

انگلیسی به انگلیسی

• can be repeated, can be done again

پیشنهاد کاربران

تکرار پذیر. قابل تکرار. تکرار کردنی
مثال:
I hope these results are repeatable.
من امیدوارم این نتایج قابل تکرار باشند.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : repeat
اسم ( noun ) : repeat / repetition / repetitiousness / repetitiveness
صفت ( adjective ) : repeatable / repeated / repetitious / repetitive
قید ( adverb ) : repeatedly / repetitiously / repetitively
تکرارپذیر
قابل تکرار

بپرس