reductio ad absurdum


(لاتین: تقلیل به پوچی - منطق) قیاس خلف، برهان خلف، پوچ نمایی، تعلیق بامر محال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (Latin) the disproof of a proposition by demonstrating the impossibility or absurdity of its logical conclusion.

جمله های نمونه

1. Reductio ad absurdum is a kind of indirect methods to prove the math, math is an important idea, while at middle school math to prove it has a broad scope of application.
[ترجمه گوگل]Reductio ad absurdum نوعی روش غیرمستقیم برای اثبات ریاضی است، ریاضی ایده مهمی است، در حالی که در ریاضیات راهنمایی برای اثبات آن دامنه کاربرد گسترده ای دارد
[ترجمه ترگمان]reductio ad absurdum نوعی روش غیرمستقیم برای اثبات ریاضی است، ریاضی یک ایده مهم است، در حالی که در ریاضیات مدرسه راهنمایی برای اثبات آن دامنه وسیعی از کاربرد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The reductio ad absurdum of the pro-abortion side is Kermit Gosnell.
[ترجمه گوگل]Reductio ad absurdum طرف طرفدار سقط جنین کرمیت گوسنل است
[ترجمه ترگمان]\"reductio ad\" (reductio absurdum)از طرف طرفدار سقط جنین، Kermit Gosnell است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The former are a reductio ad absurdum of the latter precisely because both claims follow from the same philosophical approach to rights — they are differences in degree, not in kind.
[ترجمه گوگل]اولی دقیقاً به این دلیل که هر دو ادعا از رویکرد فلسفی یکسانی به حقوق ناشی می‌شوند - از نظر درجه، نه از نظر نوع، تقلیل و غیرمعمول هستند
[ترجمه ترگمان]گذشته از این به این دلیل است که هر دو ادعا از رویکرد فلسفی مشابه به حقوق پیروی می کنند - تفاوت در درجه، نه در نوع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the light of reductio ad absurdum on mathematics this paper tries to testify that the systematic fluctuation in magnitude-frequency curve is possible for specific seismic zones.
[ترجمه گوگل]در پرتو reductio ad absurdum در ریاضیات، این مقاله سعی دارد گواهی دهد که نوسان سیستماتیک در منحنی بزرگی-فرکانس برای مناطق لرزه‌ای خاص امکان‌پذیر است
[ترجمه ترگمان]در پرتو of ad در ریاضی این مقاله تلاش می کند تا شهادت دهد که نوسانات سیستماتیک در منحنی فرکانس - فرکانس برای مناطق خاص لرزه ای ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In this paper, the definition of reductio ad absurdum, logical principles and problem-solving steps.
[ترجمه گوگل]در این مقاله به تعریف reductio ad absurdum، اصول منطقی و مراحل حل مسئله پرداخته شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، تعریف of، اصول منطقی و گام های حل مساله را تعریف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We proceed from A to B via a rather startling reductio ad absurdum.
[ترجمه گوگل]ما از طریق یک reductio ad absurdum نسبتاً شگفت‌انگیز از A به B پیش می‌رویم
[ترجمه ترگمان]ما از A به B از طریق یک تبلیغ نسبتا شگفت انگیز به B ادامه می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For instance, the method they used to prove the irrationality of was almost certainly a fairly sophisticated reductio ad absurdum.
[ترجمه گوگل]برای مثال، روشی که آنها برای اثبات غیرمنطقی بودن آن استفاده کردند، تقریباً به طور حتم یک کاهش نسبتاً پیچیده بود
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، روشی که آن ها برای اثبات نامعقول بودن آن استفاده کردند قطعا یک تبلیغ نسبتا پیچیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They are same in paradox expression of speech, double arguments in thinking way, and reductio ad absurdum argument to refute way.
[ترجمه گوگل]آنها در بیان متناقض گفتار، استدلال های دوگانه در روش تفکر، و تقلیل استدلال های پوچ برای رد راه یکسان هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در بیان تناقض گفتار، بحث های دوگانه در روش تفکر، و استدلال reductio برای رد روش مشابه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] برهان خلف، قیاس خلف، احیا، کسور، کسورات، تخفیف، کاستن، تحویل، کاهش، تقلیل، تبدیل، ساده کردن، کم کردن، کاهش، تقلیل، تلخیص

پیشنهاد کاربران

همون برهان خلفِ خودمونه. این که چه تفاوتی بین شون وجود داره، خب بعضیا برای این دو تفاوت های جزئی قائل میشن ولی خودم به شخصه معتقدم که تفاوتی ندارن و فقط Reductio ad absurdum عبارت کلی تری هست ولی برهان خلف یا همون Proof by contradiction، بیشتر مخصوصِ ریاضیات هست.
نوعی از استدلال که در آن برای اثبات درستی مطلوب، نادرستی آن را درست فرض می کنیم و با این فرض استدلال می کنیم تا زمانی که به یک تناقض منطقی برسیم. از آنجایی که تناقض نمی تواند درست باشد و اتفاق بیفتد پس
...
[مشاهده متن کامل]
فرضی که داشتیم نیز باید نادرست بوده باشد چون منجر به یک تناقض شده. پس فرض مان باطل و مطلوب ثابت می گردد. در واقع در این روش ثابت می کنیم که غیرممکن است که حکم مورد نظرمان نادرست باشد. در نتیجه از آنجایی که یا درست است یا نادرست، پس درست است.

برهان خلف
تقریباً همون برهان خلفه ولی تفاوت شون اینه که برهان خلف نسخۀ ریاضیِ استدلال تعلیق به محاله
تعلیق به محال
به لاتین reduction to absurdity همچنین معروف به argumentum ad absurdum
در منطق تلاشی است برای نشان دادن اینکه یک اظهار یا بیانیه در نهایت نتایجی ناممکن، غیرعملی، یا بی معنا را در پی دارد و از این رو نمی توان حقیقت داشته باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

مثلا:
The Earth cannot be flat; otherwise, we would find people falling off the edge
زمین نمیتونه تخت باشه در غیر این صورت مردم از لبه های آن پرت میشدن پایین
There is no smallest positive rational number because, if there were, then it could be divided by two to get a smaller one
هیچ کوچکترین عدد گویای مثبتی وجود نداره چون اگه بود اون وقت میتونست تقسیم بر دو بشه و یه عدد کوچکتر بدست بیاد
مثال اول بحث اینو داره که رد کردن یا انکار قضیه های اثبات شده و علمی نتایج مسخره و مزخرفی در مقابل شواهد احساس شده ( بنا بر پابه من در آوردی ) در پی خواهد داشت.
مثال دوم کاملا با ریاضی ثابت شده که همچین چیزی نیست و اگه ردش کنیم به تناقض علمی میرسیم یعنی از کوچکترین عدد هم کوچکتر وجود داره!
پ. ن
خیلی ساده بهتون بگم به معنای اینه که کسی از خودش یه حرفی درآورده با روش های منطقی ثابت شده که از لحاظ علمی به هیج وجه امکان پذیر نیست و غلطه

بپرس