redoubtable

/rəˈdaʊtəbl̩//rɪˈdaʊtəbl̩/

معنی: ترسناک، موحش، سهمناک
معانی دیگر: سهمگین، مهیب، هول انگیز، قابل احترام، ارجمند، عالی قدر، مستحکم

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: redoubtably (adv.)
(1) تعریف: inspiring fear; formidable.
مشابه: awful, formidable

- The sheer rock face presented a redoubtable challenge to the climbers.
[ترجمه عطار] سطح عمودی صخره چالش ترسناکی را رودرروی کوهنوردان قرار میداد
|
[ترجمه گوگل] صخره ی خالص چالشی غیرقابل شک برای کوهنوردان ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان] چهره سنگی صاف چالشی جدی را برای کوهنوردان ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: inspiring respect or reverence.
مشابه: awful, dread, formidable

جمله های نمونه

1. a redoubtable foe
دشمن مهیب

2. a redoubtable wrestler
کشتی گیر پر ارج

3. Tonight Villiers faces the most redoubtable opponent of his boxing career.
[ترجمه مریم سالک زمانی] در مسابقۀ بوکسی که امشب برگزار خواهد شد، ویلیرز با قدرترین حریف عمر حرفه ای خود مبارزه خواهد کرد.
|
[ترجمه گوگل]امشب ویلیرز با غیرقابل انکارترین حریف دوران بوکس خود روبرو می شود
[ترجمه ترگمان]امشب صورت های Villiers و most حرفه بوکس his را تماشا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was dreading his interview with the redoubtable Mrs Fitton.
[ترجمه گوگل]او از مصاحبه اش با خانم فیتون قابل تردید می ترسید
[ترجمه ترگمان]از ملاقات او با خانم redoubtable وحشت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He had never met a more redoubtable fighter.
[ترجمه عطار] اوتاکنون با چنین جنگجوی پرهیبتی روبرو نشده بود
|
[ترجمه گوگل]او هرگز جنگجوی قابل انکارتر را ندیده بود
[ترجمه ترگمان]او هرگز با یک جنگجوی سرسخت روبه رو نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was a redoubtable debater with a caustic tongue in polemics and a nice touch in irony in writing.
[ترجمه عطار] او یک منتقد ترسناک با زبانی پرسشگر در بحث و طبعی لطیف در ایهام بود
|
[ترجمه گوگل]او مناظره‌گر قابل تردیدی بود که زبانی تند در مباحثه داشت و در نوشتار با کنایه‌ای زیبا
[ترجمه ترگمان]در آن صورت خشن و خشن بود، با زبانی زمخت و خشن که با طنز و ریشخند در نویسندگی دست و پنجه نرم می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Then came the Edrichs and the redoubtable Rought-Roughts.
[ترجمه گوگل]سپس Edrichs و Rought-Roughtهای قابل انکار آمدند
[ترجمه ترگمان]پس از آن Edrichs و the مخوف به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. King Harold had great confidence in his redoubtable axemen.
[ترجمه گوگل]شاه هارولد به تبرزنان قابل تردید خود اطمینان زیادی داشت
[ترجمه ترگمان]شاه هارولد به axemen مهیب خود اطمینان کامل داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But Mr. Feng, knew what a redoubtable player the old man was and said nothing.
[ترجمه گوگل]اما آقای فنگ، می‌دانست که آن پیرمرد چه بازیکنی است و چیزی نگفت
[ترجمه ترگمان]اما آقای Feng می دانست که پیرمرد چه بازیکن خشنی است و چیزی نمی گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The redoubtable American woman played her part.
[ترجمه گوگل]زن آمریکایی قابل تردید نقش خود را ایفا کرد
[ترجمه ترگمان]زن مهیب آمریکایی نقش خود را ایفا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He soon proved himself a redoubtable warrior, and won the respect of other soldiers.
[ترجمه گوگل]او به زودی خود را یک جنگجوی قابل تردید نشان داد و احترام سربازان دیگر را به خود جلب کرد
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که جنگجوی مهیب خود را ثابت کرد و به سربازان دیگر احترام گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A redoubtable method, and one which, united with genius, rendered this gloomy athlete of the pugilism of war invincible for the space of fifteen years.
[ترجمه گوگل]روشی غیرقابل انکار و با اتحاد با نبوغ، این ورزشکار غمگین عزاداری جنگ را در مدت پانزده سال شکست ناپذیر کرد
[ترجمه ترگمان]یک روش جدی و یک که با نبوغ متحد شده بود، این ورزش کار بزرگ جنگ را در مدت پانزده سال به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All the same, Amstrad seems to be an unnecessarily tough test, even for the redoubtable Mr Potter.
[ترجمه گوگل]با این حال، به نظر می‌رسد که آمستراد، حتی برای آقای پاتر قابل تردید، آزمونی غیرضروری دشوار است
[ترجمه ترگمان]با این حال، به نظر می رسد که Amstrad یک آزمایش سخت و سخت است، حتی برای آقای پاتر خطرناک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is sponsored by champagne house Veuve Clicquot, founded by the redoubtable Mme Clicquot.
[ترجمه گوگل]این توسط خانه شامپاین Veuve Clicquot که توسط Mme Clicquot تاسیس شده است حمایت می شود
[ترجمه ترگمان]خانم Veuve، by و clicquot که توسط مادام العمر redoubtable بنیان نهاده شده بود، برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ترسناک (صفت)
hideous, ugly, scarey, scary, appalling, terrible, dreadful, ghastly, formidable, fearsome, grim, tremendous, forbidding, dire, horrid, direful, lurid, macabre, direst, terrific, hair-raising, redoubtable, nightmarish, trepid

موحش (صفت)
horrific, horrible, lurid, redoubtable

سهمناک (صفت)
terrible, horrid, redoubtable

انگلیسی به انگلیسی

• dreadful, horrible, formidable
someone who is redoubtable has a very strong character, which makes people respect and slightly fear them; a formal word.

پیشنهاد کاربران

پر صولت - با صلابت
به کسی میگن redoubtable که :
قابل احترام باشه
یا
موجب ترس شما باشه

بپرس