redevelop

/ridɪˈveləp//ˌriːdɪˈveləp/

دوباره پیشرفته کردن، دوباره پیش بردن (رجوع شود به: develope بعلاوه ی re-)

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: redevelops, redeveloping, redeveloped
مشتقات: redevelopment (n.)
(1) تعریف: to restore or rebuild (an urban area, neighborhood, or the like).

(2) تعریف: to change the tones of (a photographic negative) by a second developing process.

جمله های نمونه

1. Hundreds of millions of pounds are needed to redevelop large areas of derelict dockland.
[ترجمه گوگل]صدها میلیون پوند برای توسعه مجدد مناطق وسیعی از اسکله متروک مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]صدها میلیون پوند برای توسعه مجدد مناطق بزرگ of مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At Exmouth there are plans to redevelop the old docks for new housing.
[ترجمه گوگل]در Exmouth برنامه‌هایی برای توسعه مجدد اسکله‌های قدیمی برای مسکن جدید وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تو \"Exmouth\" نقشه های زیادی برای تعمیر انبار قدیمی برای خونه جدید دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cotton would have permission to redevelop.
[ترجمه گوگل]پنبه اجازه توسعه مجدد را دارد
[ترجمه ترگمان]پنبه باید برای توسعه مجدد مجوز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Darlington Council is trying to redevelop all the yards between Skinnergate and High Row.
[ترجمه گوگل]شورای دارلینگتون در تلاش است تا تمام یاردهای بین اسکینرگیت و های رو را دوباره توسعه دهد
[ترجمه ترگمان]دارلینگتون در تلاش است تا تمامی کشتارگاه بین Skinnergate و Row را توسعه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In Fort Wayne, efforts to redevelop the Southtown Mall property have focused on increasing or changing the mix of tenants.
[ترجمه گوگل]در فورت وین، تلاش ها برای توسعه مجدد ملک Southtown Mall بر افزایش یا تغییر ترکیب مستاجران متمرکز شده است
[ترجمه ترگمان]در فورت وین، تلاش برای توسعه مجدد ملک Southtown، بر افزایش یا تغییر آمیزه of تمرکز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He wanted to redevelop it for railroad use.
[ترجمه گوگل]او می خواست آن را برای استفاده در راه آهن دوباره توسعه دهد
[ترجمه ترگمان]می خواست از آن استفاده کند تا راه آهن از آن استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Implement and redevelop Cost center and cost accounting control and provide cost analysis report.
[ترجمه گوگل]پیاده سازی و توسعه مجدد مرکز هزینه و کنترل حسابداری هزینه و ارائه گزارش تجزیه و تحلیل هزینه
[ترجمه ترگمان]اجرا و توسعه مجدد مرکز هزینه و کنترل هزینه و گزارش تحلیل هزینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. plans to further redevelop Bristol's docklands.
[ترجمه گوگل]قصد دارد تا اسکله های بریستول را دوباره توسعه دهد
[ترجمه ترگمان]برنامه هایی برای توسعه مجدد docklands داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It would be a shame to have to redevelop an application's core business logic every time the preferred user interface technology changes.
[ترجمه گوگل]مایه شرمساری است که هر بار که فناوری رابط کاربری ترجیحی تغییر می کند، مجبور به توسعه منطق اصلی کسب و کار یک برنامه کاربردی شوید
[ترجمه ترگمان]تبدیل مجدد یک منطق کسب وکار هسته به هر بار تغییر تکنولوژی واسط کاربر، شرم آور خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The city has plans to redevelop the site.
[ترجمه گوگل]این شهر برنامه هایی برای توسعه مجدد سایت دارد
[ترجمه ترگمان]این شهر برنامه هایی برای توسعه مجدد این سایت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Plans to redevelop a sprawling old police and prison complex in the heart of Hong Kong has touched off the latest historical preservation debate.
[ترجمه گوگل]طرح‌هایی برای بازسازی یک مجموعه پلیس و زندان قدیمی در قلب هنگ کنگ، آخرین بحث حفظ تاریخی را تحت تأثیر قرار داده است
[ترجمه ترگمان]برنامه هایی برای توسعه مجدد یک پلیس بزرگ قدیمی و مجموعه زندان در قلب هنگ کنگ آخرین بحث حفاظت از تاریخ را به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. unveiled a plan to redevelop a site in London's West End. The firm expects overseas business to grow to 20 percent of its operating profit by 2016 from 7 percent now.
[ترجمه گوگل]از طرحی برای توسعه مجدد سایتی در وست اند لندن پرده برداری کرد این شرکت انتظار دارد که تجارت خارج از کشور تا سال 2016 از 7 درصد فعلی به 20 درصد از سود عملیاتی خود افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]از طرحی برای توسعه مجدد یک سایت در غرب لندن پرده برداری کرد این شرکت انتظار دارد که تجارت خارجی تا ۲۰ درصد سود عملیاتی خود را تا سال ۲۰۱۶ از ۷ درصد افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Only recently has the former begun to develop and the latter to redevelop.
[ترجمه گوگل]اخیراً اولی شروع به توسعه و دومی دوباره توسعه داده است
[ترجمه ترگمان]اخیرا توسعه و توسعه مجدد آن به تازگی آغاز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Paul, Minnesota, created half a dozen private, nonprofit corporations to redevelop the city.
[ترجمه گوگل]پل، مینه سوتا، نیم دوجین شرکت خصوصی و غیرانتفاعی را برای توسعه مجدد شهر ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]پل، مینه سوتا، شش شرکت خصوصی و غیر انتفاعی را برای توسعه مجدد شهر ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• expand again, enlarge again; regrow; put film through a second chemical process to bring out the visible images
to redevelop an area means to change it by removing existing buildings and roads, and by building new ones.

پیشنهاد کاربران

توسعه مجدد، بازتوسعه، نوسازی، بازسازی، تعمیر، مرمت
پیشرفت و سود دوبرابر

بپرس