rearm

/ˈriːˈɑːrm//ˌriːˈɑːm/

دوباره مسلح کردن یا شدن، مجهز به جنگ افزار جدید کردن یا شدن، تجدید تسلیحات کردن، دوباره مسلح شدن یا کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: rearms, rearming, rearmed
مشتقات: rearmament (n.)
(1) تعریف: to establish or help to establish an offensive military force again.

(2) تعریف: to equip (others or oneself) with new or more efficient weapons.

جمله های نمونه

1. The country was forbidden to rearm under the terms of the treaty.
[ترجمه گوگل]این کشور طبق مفاد این معاهده از تسلیح مجدد منع شد
[ترجمه ترگمان]این کشور تحت لوای معاهده منع رفت و آمد ممنوع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They neglected to rearm in time and left Britain exposed to disaster.
[ترجمه گوگل]آنها از تجهیز مجدد به موقع غفلت کردند و بریتانیا را در معرض فاجعه قرار دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها در زمان به فراموشی سپرده شدند و بریتانیا را در معرض فاجعه قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They returned to base to rearm.
[ترجمه گوگل]آنها به پایگاه بازگشتند تا دوباره مسلح شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها به پایگاه to بازگشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Inside, protesters regroup and rearm around bonfires that burn through the night.
[ترجمه گوگل]در داخل، معترضان دوباره جمع شده و در اطراف آتش سوزی هایی که در طول شب می سوزند، مسلح می شوند
[ترجمه ترگمان]در داخل، معترضان دوباره گروه خود را جمع و جور کردند و به اطراف آتش گشودند که در طول شب شعله ور شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They neither prevented Germany from rearming, nor did they rearm ourselves in time.
[ترجمه گوگل]آنها نه آلمان را از تسلیح مجدد باز داشتند و نه خود را به موقع مسلح کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها نه آلمان را از rearming منع کردند، و نه به موقع خود را تسلیم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hitler took forceful measures to rearm Germany in violation the Versailles Treaty after taking over regime.
[ترجمه گوگل]هیتلر با تخطی از معاهده ورسای پس از تسلط بر رژیم، اقدامات قهرآمیزی برای تسلیح مجدد آلمان انجام داد
[ترجمه ترگمان]هیتلر در نقض معاهده ورسای پس از غلبه بر رژیم، اقدامات شدیدی را برای rearm آلمان انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They return, rearm and then hit the target again.
[ترجمه گوگل]آنها برمی گردند، دوباره مسلح می شوند و سپس دوباره به هدف می زنند
[ترجمه ترگمان]آن ها دوباره برگشتند و دوباره به هدف ضربه زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To study the protective action of rearm by anti - oxygen free radical to the grafted liver.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه عملکرد محافظتی بازو توسط رادیکال آزاد ضد اکسیژن به کبد پیوند شده
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه عمل حفاظتی rearm از طریق رادیکال آزاد اکسیژن نسبت به کبد پیوندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The attempt to disarm continued after the to rearm became apparent.
[ترجمه گوگل]تلاش برای خلع سلاح پس از آشکار شدن مجدد سلاح ادامه یافت
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه the آشکار شد، تلاش برای خلع سلاح ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After the war, the defeated country was not allowed to rearm.
[ترجمه گوگل]پس از جنگ، کشور شکست خورده اجازه نداشت دوباره مسلح شود
[ترجمه ترگمان]پس از جنگ، این کشور شکست خورده به rearm اجازه داده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They remain opposed to any suggestion that the country should be allowed to rearm.
[ترجمه گوگل]آنها همچنان با هر پیشنهادی مبنی بر اینکه باید به کشور اجازه تسلیح مجدد داده شود، مخالفند
[ترجمه ترگمان]آن ها مخالف هرگونه پیشنهادی هستند که کشور باید به rearm اجازه داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Then, the failure of the Pleven Plan provided Britain an opportunity to initiate the Eden Plan and finally rearm Germany in the Atlantic structure.
[ترجمه گوگل]سپس، شکست طرح پلون فرصتی را برای بریتانیا فراهم کرد تا طرح عدن را آغاز کند و در نهایت آلمان را در ساختار اقیانوس اطلس مسلح کند
[ترجمه ترگمان]سپس، شکست طرح Pleven فرصتی برای بریتانیا فراهم کرد تا طرح بهشت را آغاز کند و در نهایت آلمان را در ساختار آتلانتیک غرق کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mr Kony may be selling the food aid he receives to rearm.
[ترجمه گوگل]آقای کونی ممکن است در حال فروش کمک های غذایی باشد که برای تسلیح مجدد دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]آقای کونی ممکن است کمک غذایی خود را به rearm بفروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The others stand by to cover, when these planes land to refuel and rearm.
[ترجمه گوگل]وقتی این هواپیماها برای سوخت گیری و تسلیح مجدد فرود می آیند، بقیه برای پوشش ایستاده اند
[ترجمه ترگمان]بقیه در حالی که این هواپیماها برای سوخت گیری مجدد و rearm فرود می آیند، کنار هم می ایستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• arm again, re-equip with weapons
when a country rearms, it starts to build up a stock of military weapons again.

پیشنهاد کاربران

بپرس