reap

/ˈriːp//riːp/

معنی: بدست اوردن، جمع اوری کردن، درو کردن
معانی دیگر: درویدن، خسودن، (محصول) برداشت کردن، (مجازی) به دست آوردن، بریدن و جمع کردن، با داس بریدن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: reaps, reaping, reaped
(1) تعریف: to gather (standing grain) by cutting.
مشابه: crop, cut, gather, glean, harvest, scythe

(2) تعریف: to obtain (a benefit) as a result of something.
مترادف: benefit from, profit from
مشابه: acquire, derive, gain, harvest, obtain, procure, profit, realize, secure, win

- She reaped the profits of her foresight.
[ترجمه گوگل] او از آینده نگری خود سود برد
[ترجمه ترگمان] او سود foresight را از او گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to bring in a crop of grain; harvest.
مشابه: cut, glean, harvest

- He was reaping in the wheat field.
[ترجمه گوگل] در گندم زار درو می کرد
[ترجمه ترگمان] در مزرعه گندم درو می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. sow the wind and reap the whirlwind
(باد کاشتن و گردباد درو کردن) تاوان اعمال بد خود را دادن

2. at the end, each will reap what he has sown
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت.

3. as you sow, so shall you reap
هرچه بکاری همان سبز می شود،هرکه نان از عمل خویش خورد

4. Sow the wind and reap the whirlwind.
[ترجمه گوگل]باد بکار و گردباد درو کن
[ترجمه ترگمان]باد می وزید و گردباد را درو می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One ploughs, another sow; who will reap no one knows.
[ترجمه گوگل]یکی شخم می زند، دیگری می کارد چه کسی درو خواهد کرد هیچ کس نمی داند
[ترجمه ترگمان]یک گاو آهن، یک ماده خوک دیگر؛ کسی که هیچ کس نمی داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As a man sows, so he shall reap.
[ترجمه گوگل]همانطور که انسان می کارد، درو خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]مثل کاری که انسان انجام می دهد، پس باید درو کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As we sow, so shall we reap.
[ترجمه گوگل]همانطور که کاشتیم، درو خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان] همونطور که we، پس باید درو کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They that sow the wind, shall reap the whirlwind.
[ترجمه گوگل]آنان که باد می کارند، گردباد درو خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها باد را درو می کنند و گردباد را درو می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wahtever a man sow, that shall he also reap.
[ترجمه گوگل]هر چه انسان بکارد، همان را نیز درو خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]به هر حال یک مرد خوک کشت که باید درو کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As they sow, so let them reap.
[ترجمه گوگل]همانطور که می کارند، بگذارید درو کنند
[ترجمه ترگمان] همونطور که sow، پس بذار درو باز کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Those who expect to reap the blessings of freedom must undergo the fatigue of supporting it.
[ترجمه گوگل]کسانی که انتظار دارند از نعمت آزادی بهره ببرند، باید از حمایت از آن خسته شوند
[ترجمه ترگمان]کسانی که انتظار دارند از نعمت های آزادی بهره مند شوند، باید خستگی حمایت از آن را تحمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As you sow so shall you reap.
[ترجمه گوگل]همانطور که بکارید، درو خواهید کرد
[ترجمه ترگمان] همونطور که sow درو می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He that soweth virtue shall reap fame.
[ترجمه گوگل]کسی که فضیلت بکارد شهرت درو خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]او این فضیلت و فضیلت را به شهرت خواهد برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You reap what you sow.
[ترجمه گوگل]هر چه بکارید درو می کنید
[ترجمه ترگمان] هرچی بکاری درو می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The peasants leaned down to reap wheat.
[ترجمه گوگل]دهقانان برای درو کردن گندم خم شدند
[ترجمه ترگمان]موژیکها خم شدند تا گندم درو کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بدست اوردن (فعل)
win, attain, get, gain, receive, have, acquire, earn, procure, obtain, reap, enter, catch

جمع اوری کردن (فعل)
levy, collect, mass, muster, reap, rake, cull

درو کردن (فعل)
reap, scythe

انگلیسی به انگلیسی

• harvest crops with a sickle, gather a harvest; earn, win, gain
when people reap a crop such as corn, they cut and gather it.
if you reap a benefit or a reward, you obtain something useful because of a helpful situation or because of preparations that you have made.

پیشنهاد کاربران

نتیجه دادن
⁦✔️⁩درو کردن ( در اینجا استعاری )
. . .
Throw your soul through every open door
Count your blessings to find what you look for
Turn my sorrow into treasured gold
You'll pay me back in kind and 🔰reap🔰 just what you've sown
...
[مشاهده متن کامل]

. . . درو خواهی کرد دقیقاً همان چیزی که کاشته ای ( استعاری )
Rolling in the Deep
Song by Adele

درو کردن
to reap the benefits of something
از مزایای چیزی بهره مند شدن
بهره بردن
کسب کردن

بپرس