rake up

/ˈreɪkˈəp//reɪkʌp/

معنی: گود کردن، لخت کردن
معانی دیگر: (درباره ی سر یا رسوایی و غیره) اطلاعات به دست آوردن، کاشف به عمل آوردن

جمله های نمونه

1. She helped her father to rake up the dried grass into piles.
[ترجمه حسین] اون به پدرش کمک کرد تا برگ های خشک و مرده را به صورت تپه ای جمع کند
|
[ترجمه گوگل]او به پدرش کمک کرد تا علف های خشک شده را به صورت توده ها جمع کند
[ترجمه ترگمان]به پدرش کمک کرد تا علف های خشک را با خاک یک سان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We need to rake up two more players to form a team.
[ترجمه گوگل]برای تشکیل یک تیم باید دو بازیکن دیگر را جمع آوری کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید دو بازیکن دیگر را جمع کنیم تا یک تیم تشکیل دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the autumn I rake up the dead leaves.
[ترجمه گوگل]در پاییز من برگ های مرده را می چینم
[ترجمه ترگمان]در پاییز برگ های مرده را جمع کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I'm trying to rake up some people to play football on Saturday - do you want to come along?
[ترجمه گوگل]من سعی می کنم چند نفر را برای بازی فوتبال در روز شنبه جمع آوری کنم - آیا می خواهید بیایید؟
[ترجمه ترگمان]من سعی می کنم در روز شنبه بعضی از مردم را جمع و جور کنم - آیا می خواهی همراه من بیایی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I don't think it necessary to rake up their old quarrels.
[ترجمه گوگل]فکر نمی کنم لازم باشد دعواهای قدیمی آنها را بالا ببریم
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم لازم باشد که quarrels قدیمی خود را جمع و جور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Don't rake up the past.
[ترجمه گوگل]گذشته را تسخیر نکنید
[ترجمه ترگمان]گذشته ها رو در نیار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They could only rake up $300.
[ترجمه گوگل]آنها فقط توانستند 300 دلار جمع آوری کنند
[ترجمه ترگمان] اونا فقط میتونن ۳۰۰ دلار جمع کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But others were willing to rake up the controversy for him.
[ترجمه گوگل]اما دیگران مایل بودند که این بحث را برای او به راه بیندازند
[ترجمه ترگمان]اما دیگران مایل بودند که جنجال را برای او جمع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So any advantage we can rake up, nomatterwhat, is something we're gon na use.
[ترجمه گوگل]بنابراین، هر مزیتی که بتوانیم به دست آوریم، چیزی است که ما از آن استفاده خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]پس هر امتیازی که ما می توانیم جمع کنیم چیزی است که ما از آن استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Do not rake up old grievances.
[ترجمه گوگل]نارضایتی های قدیمی را مطرح نکنید
[ترجمه ترگمان]grievances را جمع و جور نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Why did you have to rake up his politic past? He's a reformed character now.
[ترجمه گوگل]چرا باید گذشته سیاسی او را به تصویر بکشید؟ او اکنون یک شخصیت اصلاح شده است
[ترجمه ترگمان]چرا گذشته politic رو با خودت برده بودی؟ حالا او شخصیتی اصلاح شده ست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Please don't rake up that old quarrel.
[ترجمه گوگل]لطفا آن دعوای قدیمی را بالا نبرید
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم این دعوای قدیمی را دنبال نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Do not rake up the past.
[ترجمه گوگل]گذشته را تسخیر نکنید
[ترجمه ترگمان]گذشته ها رو در نیار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Would they not rake up the past and find clues that had led to my fate?
[ترجمه گوگل]آیا آنها گذشته را به دست نمی آورند و سرنخ هایی را پیدا نمی کنند که به سرنوشت من منجر شده است؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها گذشته را پیدا نمی کردند و سرنخی که به سرنوشت من کشانده بودند پیدا کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Rake up the leaves and Burn them.
[ترجمه گوگل]برگ ها را جدا کرده و بسوزانید
[ترجمه ترگمان]تو برگ ها غلت بخوری و Burn
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گود کردن (فعل)
gull, deepen, rake up, scoop

لخت کردن (فعل)
rob, pluck, harry, ransack, sack, strip, skin, rake up, fleece, rifle

پیشنهاد کاربران

جمع کردن
با چنگک جمع کردن
جارو زدن
یادآوری کردن خاطرات ناخوشایند گذشته
to make known or public
آشکار کردن
نمونه:
every thing is going to be raked up.
همه چی قراره معلوم بشه.
پیش کشیدن، کاشف به عمل آوردن، یاد آوری کردن، در آوردن، نشون دادن

بپرس