raffia

/ˈræfɪə//ˈræfɪə/

(گیاه شناسی) رافیا (نخل بومی ماداگاسکار به نام raphia ruffia)، یکجورنخل درماداگاسکار، رافیا، الیاف رافیا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a type of palm native to Madagascar, or the fiber harvested from its leafstalks, used for rope, basketweaving, and the like.

(2) تعریف: any similar or related palm used for fiber, or any similar fiber.

جمله های نمونه

1. At the bottom of a handbag or raffia shopper.
[ترجمه گوگل]در پایین یک کیف دستی یا خریدار رافیا
[ترجمه ترگمان]در پایین یک کیف دستی و یا خریدار raffia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tie in place with raffia, leaving the bud exposed.
[ترجمه گوگل]با رافیا در جای خود ببندید و جوانه را باز بگذارید
[ترجمه ترگمان]با raffia به جای خود ببندید و جوانه را در معرض دید قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Carefully cut the raffia free once new top growth indicates a successful graft.
[ترجمه گوگل]هنگامی که رشد بالای نوک جدید نشان دهنده پیوند موفقیت آمیز باشد، رافیا را با دقت برش دهید
[ترجمه ترگمان]زمانی که رشد بالا جدید نشان دهنده یک پیوند موفقیت آمیز باشد، به دقت the را برید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That pleasing equilibrium between man, raffia, mud or whatever, does of course still prevail in various parts of the world.
[ترجمه گوگل]این تعادل خوشایند بین انسان، رافیا، گل یا هر چیز دیگری، البته هنوز در نقاط مختلف جهان حاکم است
[ترجمه ترگمان]تعادل مطبوعی که بین انسان، raffia، گل و یا هر چیز دیگر وجود دارد، هنوز در قسمت های مختلف دنیا رواج دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bind with raffia and wax in the usual way.
[ترجمه گوگل]به روش معمول با رافیا و موم ببندید
[ترجمه ترگمان]با raffia و موم توی راه معمولی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Island craftsmen make everything from leather goods and raffia to local pottery and beautiful hand-made jewellery using the famous Majorcan pearls.
[ترجمه گوگل]صنعتگران جزیره از کالاهای چرمی و رافیا گرفته تا سفال های محلی و جواهرات زیبای دست ساز را با استفاده از مرواریدهای معروف مایورکا می سازند
[ترجمه ترگمان]صنعتگران جزیره همه چیز را از کالاهای چرمی و raffia به سفالینه محلی و جواهرات با دستی زیبا می سازند که از مروارید معروف Majorcan استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some embroidered tablecloths or made raffia mats.
[ترجمه گوگل]تعدادی رومیزی گلدوزی شده یا حصیر رافیا درست کرده اند
[ترجمه ترگمان]برخی رومیزی های گلدوزی شده یا mats raffia می ساختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Wrap with moss held in place with clear polythene tied either side with raffia or tape.
[ترجمه گوگل]با خزه در جای خود با پلی اتیلن شفاف که دو طرف آن را با رافیا یا نوار چسب زده اید، بپیچید
[ترجمه ترگمان]Wrap با خزه پوشیده شده در جای خود با polythene صاف که دارای دو طرف با نوار یا نوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Shakily Ruth stepped out of the car, reaching for her raffia shoulder-bag in the back seat.
[ترجمه گوگل]شکیلی روث از ماشین خارج شد و دستش را به سمت کیف شانه ای رافیا در صندلی عقب برد
[ترجمه ترگمان]از کنار ماشین پیاده شد و دستش را دراز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We also had looms and were taught weaving, basketwork and raffia.
[ترجمه گوگل]بافندگی هم داشتیم و بافندگی، سبد دوزی و رافیا را به ما آموزش می دادند
[ترجمه ترگمان]ما همچنین بافندگی و بافندگی و basketwork و raffia داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Often she stopped on the way to get him a plastic bag of Milo, tied shut with raffia string, a straw poking through.
[ترجمه گوگل]او اغلب در راه توقف می کرد تا یک کیسه پلاستیکی از میلو را که با نخ رافیا بسته شده بود، برایش بیاورد
[ترجمه ترگمان]اغلب به راه می افتاد تا یک کیسه پلاستیکی از مایلو را که با نخ بسته بسته شده بود به او بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The products are very much inline with Lin's environmentally friendly approach to business, one that in recent years has led her to use fish skin and raffia as replacements for leather.
[ترجمه گوگل]این محصولات بسیار مطابق با رویکرد دوستدار محیط زیست لین در تجارت هستند، رویکردی که در سال های اخیر باعث شده است که او از پوست ماهی و رافیا به عنوان جایگزینی برای چرم استفاده کند
[ترجمه ترگمان]این محصولات با رویکرد سازگار با محیط زیست لین در ارتباط هستند، فردی که در سال های اخیر او را به استفاده از پوست ماهی و raffia به عنوان جایگزین برای چرم هدایت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Anggy Haif, an Eco-Couture designer from Cameroon, has worked for 10 years with natural fibers including raffia, tree bark and wild seeds collected in the forest.
[ترجمه گوگل]انگی هیف، طراح اکو-کوتور از کامرون، به مدت 10 سال با الیاف طبیعی از جمله رافیا، پوست درخت و دانه های وحشی جمع آوری شده در جنگل کار کرده است
[ترجمه ترگمان]Anggy Haif، یک طراح Eco از کامرون، به مدت ۱۰ سال با الیاف طبیعی از جمله raffia، پوست درخت و دانه های وحشی که در جنگل جمع آوری شده اند، کار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Then there's brown paper, which looks stunning tied up with ribbon (recycled from an old present or bouquet of flowers preferably) or raffia.
[ترجمه گوگل]سپس کاغذ قهوه ای وجود دارد که با روبان (ترجیحاً از یک هدیه قدیمی یا دسته گل بازیافت شده) یا رافیا بسته شده است
[ترجمه ترگمان]سپس یک کاغذ قهوه ای که با روبان بسته می شود (بازیافت شده از یک هدیه قدیمی یا دسته گل ترجیحا)یا raffia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• species of palm tree; fiber from this palm tree (used in basket weaving and other arts and crafts)
raffia is a fibre made from palm leaves. it is used to make mats and baskets.

پیشنهاد کاربران

بپرس