radiopaque


( وابسته به جسمی که اشعه ی ایکس و غیره را از خود عبور نمی دهد) پرتو نارسان، پرتو بند

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: radiopacity (n.)
• : تعریف: of a substance, resistant to penetration by radiation such as x-rays or gamma rays.

جمله های نمونه

1. Methods 65 teeth resinified with radiopaque resinifying agent in vitro were evaluated on X-ray films and through stereomicroscope.
[ترجمه گوگل]Methods65 دندان رزین شده با عامل رزین کننده رادیوپاک در شرایط آزمایشگاهی بر روی فیلم های اشعه ایکس و از طریق استریومیکروسکوپ بررسی شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها ۶۵ دندان resinified با عامل resinifying resinifying در in vitro بر روی فیلم های اشعه ایکس و از طریق stereomicroscope مورد ارزیابی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective To study the possibility of radiopaque resinifying agent in resinification of the tooth.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه امکان استفاده از ماده رزینی کننده رادیوپاک در رزینیفیکاسیون دندان
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه امکان of عامل resinifying در resinification دندان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To study the possibility of using radiopaque resinifying agent in resinification of the tooth.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه امکان استفاده از ماده رزینیف کننده رادیوپاک در رزینیفیکاسیون دندان
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه امکان استفاده از agent resinifying در resinification دندان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Barium sulfate is radiopaque.
[ترجمه گوگل]سولفات باریم پرتوپاک است
[ترجمه ترگمان]سولفات باریم radiopaque است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. X - ray photography of the pelvis the kidney and associated structures after injection with a radiopaque dye.
[ترجمه گوگل]عکسبرداری با اشعه ایکس از لگن کلیه و ساختارهای مرتبط پس از تزریق با رنگ رادیوپاک
[ترجمه ترگمان]عکاسی اشعه ایکس از لگن و ساختارهای مرتبط بعد از تزریق با یک رنگ radiopaque
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. X - ray examination of the bile ducts following administration of a radiopaque contrast medium.
[ترجمه گوگل]معاینه اشعه ایکس مجاری صفراوی پس از تجویز ماده حاجب رادیواپاک
[ترجمه ترگمان]بررسی اشعه ایکس از مجاری صفراوی پس از اجرای محیط کنتراست بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Examination of the interior of a joint using x - rays following the injection of radiopaque substance.
[ترجمه گوگل]بررسی فضای داخلی مفصل با استفاده از اشعه ایکس به دنبال تزریق ماده رادیواپک
[ترجمه ترگمان]بررسی داخلی یک مفصل با استفاده از اشعه x به دنبال تزریق ماده radiopaque
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] پرتو- کدر ماده ای که پرتوهای X یا شکل های دیگر تابش ،نفوذ قابل توجهی در آن ندارند .

انگلیسی به انگلیسی

• impermeable to radiation, not allowing radiation to pass through

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] حاجب اشعه: دارای خصوصیت جذب اشعه های X
حاجب تشعشع

بپرس