radiographic


معنی: پوتونگار
معانی دیگر: radiograph پوتونگار، عکس رادیویی، پیام رادیوتلگرافی فرستادن، مخابرات رادیویی

جمله های نمونه

1. He could have had a radiographic picture within two minutes, but that was far too long.
[ترجمه گوگل]او می توانست در عرض دو دقیقه عکس رادیوگرافی داشته باشد، اما این خیلی طولانی بود
[ترجمه ترگمان]او می توانست در عرض دو دقیقه تصویر radiographic داشته باشد، اما خیلی طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The fundamentals of effectiveness and reliability of radiographic testing (RT) and the ways to realize weld examination are emphasized. Also, the limitations of the technique are discussed.
[ترجمه گوگل]بر مبانی اثربخشی و قابلیت اطمینان تست رادیوگرافی (RT) و راه‌های تحقق معاینه جوش تاکید شده است همچنین، محدودیت های تکنیک مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]اصول اثربخشی و قابلیت اطمینان آزمایش radiographic (RT)و روش هایی برای تحقق آزمون های جوش مورد تاکید هستند همچنین، محدودیت های تکنیک مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Radiographic testing, an important nondestructive testing means, is widely used in size measurement of steels.
[ترجمه گوگل]تست رادیوگرافی، یک ابزار مهم تست غیرمخرب، به طور گسترده ای در اندازه گیری اندازه فولادها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]آزمایش radiographic، یک آزمایش غیرمخرب و غیر مخرب است که به طور گسترده در اندازه گیری اندازه فولادهای مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Radiographic inspections to be carried out to the satisfaction of Owner's representative and class surveyors.
[ترجمه گوگل]بازرسی های رادیوگرافی با رضایت نماینده مالک و نقشه برداران کلاس انجام شود
[ترجمه ترگمان]radiographic بازرسی ها باید به رضایت نماینده مالک و surveyors رده نسبت داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The rugger - jersey spine as a radiographic feature is more frequently in metabolic and endocrine bone diseases.
[ترجمه گوگل]ستون فقرات روگر - جرسی به عنوان یک ویژگی رادیوگرافی بیشتر در بیماری های متابولیک و غدد درون ریز استخوان دیده می شود
[ترجمه ترگمان]ستون فقرات rugger - پیراهن به عنوان ویژگی radiographic بیشتر در بیماری های استخوان متابولیک و غدد درون ریز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To evaluate the digital radiographic diagnosis of gastroesophageal reflux and reflux esophagopathy.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی تشخیص رادیوگرافی دیجیتال ریفلاکس معده و ازوفاگوپاتی ریفلاکس
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی تشخیص دیجیتالی radiographic of و برگشت reflux esophagopathy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thickness tolerance is an important parameter in radiographic testing of thickness changed object.
[ترجمه گوگل]تحمل ضخامت یک پارامتر مهم در آزمایش رادیوگرافی شیء تغییر یافته ضخامت است
[ترجمه ترگمان]تحمل ضخامت یک پارامتر مهم در تست ضخامت شی تغییر ضخامت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Study Design. A prospectie, radiographic cohort study.
[ترجمه گوگل]طراحی مطالعه پرسپکتیو، مطالعه کوهورت رادیوگرافی
[ترجمه ترگمان]طراحی مطالعه گروه prospectie، گروه radiographic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Study Design: This is a prospective radiographic cohort study.
[ترجمه گوگل]طراحی مطالعه: این یک مطالعه کوهورت رادیوگرافی آینده نگر است
[ترجمه ترگمان]طراحی مطالعه: این یک مطالعه گروهی در آینده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Methods: Molybdenum target radiographic signs in 42 cases with scB proved pathologically and were retrospectively analyzed.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: نشانه‌های رادیوگرافی هدف مولیبدن در 42 مورد با scB از نظر پاتولوژیک ثابت شد و به صورت گذشته‌نگر آنالیز شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: مولیبدن target نشانه radiographic را در ۴۲ پرونده با scB اثبات کرد و به صورت گذشته نگر مورد تحلیل قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Study Design. Comparison of 2 radiographic measurement techniques of slip severity in spondylolisthesis.
[ترجمه گوگل]طراحی مطالعه مقایسه دو روش اندازه گیری رادیوگرافیک شدت لغزش در اسپوندیلولیستزیس
[ترجمه ترگمان]طراحی مطالعه مقایسه تکنیک های اندازه گیری radiographic با شدت لغزش در spondylolisthesis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To investigate the proper radiographic methods of dens canine of maxilla in monkey.
[ترجمه گوگل]بررسی روش‌های رادیوگرافی مناسب دندان کانین ماگزیلا در میمون
[ترجمه ترگمان]برای بررسی روش های proper سگ ها در میمون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusion:The chrondromyxoid fibroma has a feature in radiographic manifestation while a non-feature lesion is difficult to diagnose on X-film.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: فیبروم کروندرومیکسوئید دارای یک ویژگی در تظاهرات رادیوگرافی است در حالی که تشخیص ضایعه غیر مشخصه در فیلم X دشوار است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: The fibroma دارای یک ویژگی در ظهور radiographic است در حالی که تشخیص non غیر ویژگی برای تشخیص در فیلم X دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The diagnosis of pelvic lipomatosis is established on radiographic examination, not on pathology.
[ترجمه گوگل]تشخیص لیپوماتوز لگن در معاینه رادیوگرافی انجام می شود نه در پاتولوژی
[ترجمه ترگمان]تشخیص لگن لگن در امتحان radiographic ایجاد می شود، نه در مورد آسیب شناسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پوتونگار (صفت)
radiographic

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to x-ray photography, pertaining to radiography

پیشنهاد کاربران

بپرس