radio silence

جمله های نمونه

1. You will now maintain radio silence.
[ترجمه گوگل]اکنون سکوت رادیویی را حفظ خواهید کرد
[ترجمه ترگمان] حالا سکوت رادیویی برقرار می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The troops maintained a strict radio silence while they moved into position.
[ترجمه گوگل]نیروها در حین حرکت در موقعیت، سکوت شدید رادیویی را حفظ کردند
[ترجمه ترگمان]نیروهای نظامی در حالی که در حال انتقال به موقعیت بودند سکوت ممتد رادیو را حفظ کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They hoped to maintain radio silence.
[ترجمه گوگل]آنها امیدوار بودند که سکوت رادیویی را حفظ کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها امیدوار بودند که سکوت رادیویی برقرار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Stop chattering and give me radio silence and some map coordinates!
[ترجمه گوگل]حرف زدن را متوقف کنید و سکوت رادیویی و چند مختصات نقشه را به من بدهید!
[ترجمه ترگمان]حرف زدن بسه و به من یه سکوت رادیویی و یه نقشه نقشه بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Radio silence: Radio silence hides all allies'units within a sector.
[ترجمه گوگل]سکوت رادیویی: سکوت رادیویی همه واحدهای متحدین را در یک بخش پنهان می کند
[ترجمه ترگمان]سکوت رادیو: سکوت رادیو همه allies را در یک بخش پنهان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And here's what I got: radio silence.
[ترجمه گوگل]و این چیزی است که من دریافت کردم: سکوت رادیویی
[ترجمه ترگمان]و این چیزی است که من دارم: سکوت رادیویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Navy and merchant vessels, also using lamps, still use Morse signals in convoy while running under radio silence.
[ترجمه گوگل]کشتی‌های نیروی دریایی و تجاری، که از لامپ نیز استفاده می‌کنند، همچنان از سیگنال‌های مورس در کاروان استفاده می‌کنند، در حالی که در سکوت رادیویی کار می‌کنند
[ترجمه ترگمان]کشتی های بازرگانی و بازرگانی نیز با استفاده از چراغ ها هنوز از سیگنال های مورس در کاروان استفاده می کنند در حالی که در سکوت رادیویی فعالیت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To a pilot, the distant nowhere of Tasil Point is a treacherous cone of radio silence, but to an oceanographer like Purcell, there are few better places to be.
[ترجمه گوگل]برای یک خلبان، هیچ کجای دور تاسیل پوینت مخروطی خائنانه از سکوت رادیویی است، اما برای اقیانوس‌شناسی مانند پورسل، مکان‌های بهتری برای بودن وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]برای یک خلبان، نقطه دوردست نقطه Tasil یک مخروط خائنانه از سکوت رادیو است، اما برای oceanographer مثل پرسل، جای بهتری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But engineers are exploring other possible reasons for the radio silence.
[ترجمه گوگل]اما مهندسان در حال بررسی دلایل احتمالی دیگری برای سکوت رادیو هستند
[ترجمه ترگمان]اما مهندسین در حال بررسی دلایل احتمالی دیگر برای سکوت رادیویی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] سکوت رادیویی مدت زمانی که در طول آن ارسال از ایستگاه رادیویی متوقف می شود . این زمان می تواند امکان دریافت از ایستگاههای دیگر یا دریافت سیگنالهای اضطراری ضعیف را فراهم کند .

انگلیسی به انگلیسی

• state in which no one is broadcasting (usually to protect field security)

پیشنهاد کاربران

1 -
A period of time when nothing is broadcast by radio
در علم مخابرات، سکوت رادیویی یا کنترل انتشار ( EMCON ) وضعیتی است که در آن از همهٔ ایستگاه های رادیویی ثابت یا سیار در یک منطقه خواسته می شود به دلایل ایمنی یا امنیتی ارسال پیام ها را متوقف کنند.
...
[مشاهده متن کامل]

اصطلاح �ایستگاه رادیویی� ممکن است شامل هر چیزی باشد که قادر به ارسال سیگنال رادیویی باشد. یک کشتی، هواپیما، فضاپیما یا گروهی از آن ها باشد
Radio silence may be imposed on other stations during a distress call
2 -
A period of time when someone does not communicate with another person or other people
قطع ارتباط اجتماعی با کسی یا گروهی برای یک بازه زمانی خاص
He texted me every day for a week, and then: radio silence

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/radio-silence

بپرس