racetrack

/ˈreɪˌstræk//ˈreɪstræk/

معنی: مسیر مسابقه، خط سیر مسابقه
معانی دیگر: زمین مسابقه (به ویژه برای اسبدوانی یا سگ دوانی)، پادکوشگاه، تاختگاه، کرنگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a track or course used for racing.
مشابه: course

جمله های نمونه

1. Let's take the Porsche out to the racetrack and see what it can do!
[ترجمه گوگل]بیایید پورشه را به میدان مسابقه ببریم و ببینیم چه کاری می تواند انجام دهد!
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید پورشه را به مسابقه راه دهید و ببینید چه کار می تواند بکند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You can't cross the road—it's like a racetrack.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید از جاده عبور کنید - مانند یک پیست مسابقه است
[ترجمه ترگمان]نمی توانی از جاده عبور کنی - مثل یک مسابقه اسب دوانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There are some light-fingered people around at the racetrack.
[ترجمه گوگل]چند نفر انگشت نور در اطراف پیست مسابقه هستند
[ترجمه ترگمان]چند انگشت سبک در اطراف مسابقه به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. All the stewards at the racetrack were wearing armbands.
[ترجمه گوگل]همه مهمانداران در پیست مسابقه بازوبند بسته بودند
[ترجمه ترگمان]تمام خدمتکاران در مسابقه اسب دوانی، armbands به دست داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How fast things change at the racetrack.
[ترجمه گوگل]چقدر سریع همه چیز در پیست مسابقه تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]چقدر چیزهای سریع در مسیر مسابقه تغییر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mr Toad was loose on the racetrack, yowling and tooting to himself and let all beware who saw him come.
[ترجمه گوگل]آقای وزغ در پیست مسابقه گشاد بود، زوزه می کشید و با خودش زمزمه می کرد و اجازه داد همه مراقب باشند که او را ببینند
[ترجمه ترگمان]اقای وزغ روی خط سیر مسابقه رها شده بود و به خودش راه می داد و به خودش راه می داد و به همه کس که او را دیده بود آگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The final topper was the racetrack.
[ترجمه گوگل]نفر آخر پیست مسابقه بود
[ترجمه ترگمان] تندیس آخر مسابقه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The high-performance cars are strictly for the racetrack . . . and the message is, going too fast on the roads can kill.
[ترجمه گوگل]خودروهای با عملکرد بالا صرفاً برای پیست مسابقه هستند و پیام این است که سرعت زیاد در جاده ها می تواند باعث مرگ شود
[ترجمه ترگمان]ماشین های با عملکرد بالا به شدت برای مسابقه می رسند و پیام این است که در جاده ها بیش از حد سریع حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At 7 a. m., the Saratoga racetrack is in top form.
[ترجمه گوگل]ساعت 7 صبح متر، پیست اتومبیل رانی ساراتوگا در بهترین فرم قرار دارد
[ترجمه ترگمان] ساعت ۷ صبح ام مسابقه اسب دوانی \"Saratoga\" در بالاترین درجه قرار داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They're on a racetrack - a banked racetrack.
[ترجمه گوگل]آنها در یک پیست مسابقه هستند - یک پیست مسابقه بانکی
[ترجمه ترگمان] اونا توی مسیر مسابقه اسب دوانی قرار دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The perfect hidden racetrack, it seems, for car thieves to speed rally style, along miles of dirt tracks.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که مسیر مسابقه مخفی عالی برای سارقان اتومبیل برای سرعت بخشیدن به سبک رالی، در امتداد کیلومترها مسیرهای خاکی
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که مسیر مسابقه راه دور کامل، برای دزدان خودرو به سبک تجمع سرعت، در طول مایل ها راه خاکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The starting point at a racetrack.
[ترجمه گوگل]نقطه شروع در یک پیست مسابقه
[ترجمه ترگمان]نقطه شروع در مسیر مسابقه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The turns on the racetrack were steeply banked.
[ترجمه گوگل]پیچ های پیست اتومبیل رانی به شدت پر شده بود
[ترجمه ترگمان]در مسیر مسابقه، مسیر مسابقه با شیبی تند با شیبی تند پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Racetrack table with chairs. Stretch table to add or remove chairs.
[ترجمه گوگل]میز پیست مسابقه با صندلی میز کش دار برای اضافه کردن یا برداشتن صندلی
[ترجمه ترگمان]میز پر از صندلی کشیدن میز برای اضافه کردن یا حذف صندلی ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مسیر مسابقه (اسم)
racetrack

خط سیر مسابقه (اسم)
racetrack

انگلیسی به انگلیسی

• racecourse, circular course on which races are held
a racetrack is a track for races, especially between cars or bicycles.
a racetrack is the same as a racecourse; used in american english.
special path or lane for races

پیشنهاد کاربران

بپرس