race riot

/ˈreɪsˈraɪət//reɪsˈraɪət/

شورش اقلیت نژادی شهر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: widespread violence or destruction in a community that arises from racial conflict or hatred.

جمله های نمونه

1. His murder triggered vicious race riots .
[ترجمه گوگل]قتل او باعث شورش های نژادپرستانه شد
[ترجمه ترگمان]قتل اون شورش های شیطانی رو فعال کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The boy's death touched off race riots and divided the town.
[ترجمه گوگل]مرگ پسر شورش های نژادی را تحت تأثیر قرار داد و شهر را تقسیم کرد
[ترجمه ترگمان]مرگ پسر باعث بروز شورش های نژادی شد و شهر را تقسیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Apart from politically inspired race riots in the early 1960s, rarely did Black people behave badly towards us.
[ترجمه گوگل]جدا از شورش‌های نژادی با الهام از سیاست در اوایل دهه 1960، سیاه‌پوستان به ندرت رفتار بدی با ما داشتند
[ترجمه ترگمان]جدا از شورش های نژادی سیاسی در اوایل دهه ۱۹۶۰، به ندرت مردم سیاه نسبت به ما بد رفتار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In 196 the nation was traumatized by race riots in a number of major cities.
[ترجمه گوگل]در سال 196 ملت توسط شورش های نژادی در تعدادی از شهرهای بزرگ آسیب دید
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶، این کشور با شورش های نژادی در تعدادی از شهرهای اصلی مورد آزار قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Now however, a miniature version of the race riot that Gallagher had predicted exploded on campus.
[ترجمه گوگل]با این حال، اکنون یک نسخه مینیاتوری از شورش نژادی که گالاگر پیش‌بینی کرده بود در محوطه دانشگاه منفجر شد
[ترجمه ترگمان]اما در حال حاضر، یک نسخه کوچک از شورش نژادی که Gallagher پیش بینی کرده بود در محوطه دانشگاه منفجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In 1943 there were violent race riots in Detroit in which 25 black people died.
[ترجمه گوگل]در سال 1943 شورش های نژادپرستانه ای در دیترویت رخ داد که در آن 25 سیاه پوست کشته شدند
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۴۳ در دیترویت شورش های نژادی شدیدی رخ داد که در آن ۲۵ نفر از مردم سیاه پوست جان خود را از دست دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His murder triggered vicious race riots in 125 cities.
[ترجمه گوگل]قتل او باعث شورش های نژادپرستانه در 125 شهر شد
[ترجمه ترگمان]قتل وی باعث بروز شورش های نژادی در ۱۲۵ شهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Prices have reached the top notch since the race riot.
[ترجمه گوگل]قیمت ها از زمان شورش مسابقه به بالاترین سطح رسیده است
[ترجمه ترگمان]از زمان شورش نژادی قیمت ها به درجه بالایی رسیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But this was not a race riot; it included people from a range of backgrounds and ethnicities, who were without any unified ideological cause.
[ترجمه گوگل]اما این یک شورش نژادی نبود این شامل افرادی از طیفی از پیشینه ها و قومیت ها بود که بدون هیچ دلیل ایدئولوژیک واحدی بودند
[ترجمه ترگمان]اما این یک شورش نژادی نبود؛ افراد طیف وسیعی از زمینه ها و نژادها را در بر گرفتند که بدون هیچ دلیل ایدئولوژیکی واحدی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sometimes urban crisis includes race riot, fiscal crisis, political crisis, the crisis of thought, cultural crisis, the pollution of the environment, and so on.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات بحران شهری شامل شورش نژادی، بحران مالی، بحران سیاسی، بحران فکری، بحران فرهنگی، آلودگی محیط زیست و غیره است
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات بحران شهری شامل شورش نژادی، بحران مالی، بحران سیاسی، بحران اندیشه، بحران فرهنگی، آلودگی محیط زیست و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Bellic: So. . . tooling up for the race riot, are we?
[ترجمه گوگل]بلیک: پس در حال آماده شدن برای شورش نژاد هستیم، آیا ما؟
[ترجمه ترگمان]خب، تجهیز واسه مسابقه نژادی، مگه نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "Race riot" is a term describing a riot in which race or ethnicity is a key factor.
[ترجمه گوگل]"شورش نژادی" اصطلاحی است که شورشی را توصیف می کند که در آن نژاد یا قومیت یک عامل کلیدی است
[ترجمه ترگمان]\"شورش نژادی\" اصطلاحی است که یک شورش را توصیف می کند که در آن نژاد یا قومیت عامل کلیدی محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Race riot a term describing a riot in which race or ethnicity is a key factor.
[ترجمه گوگل]شورش نژادی اصطلاحی است که شورشی را توصیف می کند که در آن نژاد یا قومیت یک عامل کلیدی است
[ترجمه ترگمان]شورش نژادی عبارت از یک شورش است که در آن نژاد یا قومیت یک عامل کلیدی محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Secondly, the race riot finally calms down, and three minority arm forces including kokang have been incorporated by the government.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، شورش نژاد در نهایت آرام می شود و سه نیروی مسلح اقلیت از جمله کوکانگ توسط دولت ترکیب شده اند
[ترجمه ترگمان]دوم، شورش نژادی سرانجام آرام می شود و سه نیروی نظامی اقلیت از جمله kokang توسط دولت ثبت شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• public disorder based on racial issues

پیشنهاد کاربران

بپرس