rabbet

/ˈræbɪt//ˈræbɪt/

معنی: کنش کاو، دارای کنش کاو کردن، با کنش کاو بهم پیوستن
معانی دیگر: (نجاری)، کام و زبانه، فاق، نر و مادگی (rabbet joint هم می گویند)، جفت کردن نر و مادگی یاکام و زبانه لبه تخته و امثال ان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a slot or groove cut into the edge of a board, frame, or the like, to receive a projecting edge of another piece so that the two fit together.

(2) تعریف: any joint formed using rabbets.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: rabbets, rabbeting, rabbetted
(1) تعریف: to cut a rabbet into.

(2) تعریف: to join (two boards or the like) using rabbets.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to be or become joined by rabbets.

جمله های نمونه

1. Front and back good glasses, rabbet joint moving system, easy cleaning.
[ترجمه گوگل]جلو و عقب عینک خوب، سیستم حرکت مفصل ربت، تمیز کردن آسان
[ترجمه ترگمان]عقب و عقب عینک خوب، سیستم حرکت مشترک، تمیز کردن آسان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The rabbet for install the outer must be H7 tolerance, ensure a high axiality.
[ترجمه گوگل]ربات برای نصب بیرونی باید دارای تحمل H7 باشد، از محوری بالا اطمینان حاصل شود
[ترجمه ترگمان]The برای نصب بیرونی باید تحمل ناپذیری داشته باشند، اطمینان حاصل کنید که یک axiality بالا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A variety of connection types of flange; Rabbet:, output shaft and oil port.
[ترجمه گوگل]انواع اتصالات فلنج؛ Rabbet:، محور خروجی و درگاه روغن
[ترجمه ترگمان]انواع اتصال of flange؛ Rabbet:، شفت خروجی و بندر نفتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The ribs, rabbet and margin pale were designed by means of CAD with feature modeling method.
[ترجمه گوگل]دنده ها، ربات و حاشیه کم رنگ با استفاده از CAD با روش مدل سازی ویژگی طراحی شدند
[ترجمه ترگمان]دنده ها، rabbet و حاشیه به وسیله CAD با روش مدل سازی ویژگی های طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The burglary - proof door with rabbet joint is new and much safer than those before.
[ترجمه گوگل]درب ضد سرقت با اتصال ربتی جدید و بسیار ایمن تر از درب های قبلی است
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت، یک در ضد سرقت با مفصل rabbet جدید و امن تر از قبل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The research on the joints of rabbet has great significance to the lateral stability of timber frame and Seismic Performance of Chinese history timber structure.
[ترجمه گوگل]تحقیق در مورد مفاصل خرگوش اهمیت زیادی برای پایداری جانبی قاب چوبی و عملکرد لرزه‌ای ساختار چوبی تاریخ چین دارد
[ترجمه ترگمان]تحقیق در مورد مفاصل of اهمیت زیادی به ثبات جانبی چارچوب الوار و عملکرد لرزه ای ساختار چوب تاریخی چین دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Through the analysis on woodcraft screw rabbet, puts forward the measures of automatic reform in it.
[ترجمه گوگل]از طریق تجزیه و تحلیل بر روی پیچ چوبی، اقدامات اصلاح خودکار را در آن مطرح می کند
[ترجمه ترگمان]از طریق تجزیه و تحلیل on پیچ rabbet، اقدامات اصلاحی اتوماتیک را در آن مطرح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The equipment is special equipment for processing the rabbet of two ends of roller steel tube.
[ترجمه گوگل]این تجهیزات تجهیزات ویژه ای برای پردازش ربات دو سر لوله فولادی غلتکی است
[ترجمه ترگمان]این تجهیزات تجهیزات ویژه ای برای پردازش the دو انتهای لوله فولادی لوله ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The forming process of the blade body and rabbet was studied by thermo-mechanical couple numerical simulation, and the friction influence during this process was studied farther.
[ترجمه گوگل]فرآیند شکل‌گیری بدنه تیغه و خرگوش با شبیه‌سازی عددی زوج حرارتی-مکانیکی مورد مطالعه قرار گرفت و تأثیر اصطکاک در طول این فرآیند بیشتر مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]فرآیند خمکاری بدنه تیغه و rabbet توسط شبیه سازی عددی ترمو - مکانیکی بررسی شد و تاثیر اصطکاک در طول این فرآیند بیشتر مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Front and back good glasses, jointed rabbet moving system, easy cleaning.
[ترجمه گوگل]شیشه های جلو و عقب خوب، سیستم حرکتی مفصلی، تمیز کردن آسان
[ترجمه ترگمان]عقب و پشت شیشه های خوب، مرتب کردن سیستم در حال حرکت، تمیز کردن آسان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The rabbet water yield includes two parts of underground water and surface water.
[ترجمه گوگل]بازده آب خرگوش شامل دو بخش آب زیرزمینی و آب سطحی است
[ترجمه ترگمان]بازده آب rabbet شامل دو بخش آب زیرزمینی و آب سطحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The contact stress distribution in the rabbet of the aircraft engine blade was determined by combining the experimental and numerical methods.
[ترجمه گوگل]توزیع تنش تماسی در ربات تیغه موتور هواپیما با ترکیب روش‌های تجربی و عددی تعیین شد
[ترجمه ترگمان]توزیع تنش تماسی در the موتور هواپیما با ترکیب روش های تجربی و عددی تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To join by a rabbet.
[ترجمه گوگل]برای پیوستن به یک ربات
[ترجمه ترگمان] تا به یه \"rabbet\" ملحق بشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The results show that the fracture mode of blade is vibration fatigue and the main cause of initiation of fatigue crack is the mismatch between rabbet and tongue-and-groove.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که حالت شکست تیغه خستگی ناشی از ارتعاش است و علت اصلی شروع ترک خستگی عدم تطابق بین ربیت و زبانه و شیار است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که روش شکست تیغه، خستگی ارتعاش است و علت اصلی آغاز ترک خستگی عدم تطابق بین rabbet و زبان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کنش کاو (اسم)
fillister, rabbet

دارای کنش کاو کردن (فعل)
rabbet

با کنش کاو بهم پیوستن (فعل)
rabbet

انگلیسی به انگلیسی

• join or attach boards together with rabbets; be joined or connected by rabbets
groove or notch in a timber into which another timber is inserted (for joining timbers without using nails or screws)

پیشنهاد کاربران

بپرس