run along


برو، رفتن، عزیمت کردن

جمله های نمونه

1. The curtain hooks run along a slot in the curtain rail.
[ترجمه گوگل]قلاب های پرده در امتداد شکافی در ریل پرده قرار دارند
[ترجمه ترگمان]hooks در امتداد یک شکاف در نرده پرده ای قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Now run along, and don't get into mischief .
[ترجمه no one] حالا بدوید و شیطنت نکنید
|
[ترجمه گوگل]حالا بدوید و وارد شیطنت نشوید
[ترجمه ترگمان]حالا بدو و شیطنت نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Run along now, sonny; mummy wants to have a rest.
[ترجمه احسان فرد] برو پی کارت سانی، مامی میخواد استراحت کنه
|
[ترجمه گوگل]پسرم بدو مامانی می خواهد استراحت کند
[ترجمه ترگمان]حالا فرار کن سانی، مامان می خواد استراحت کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Run along now, all of you! I'm busy now.
[ترجمه احسان فرد] همگی بروید پی کارتون، من الان گرفتارم.
|
[ترجمه گوگل]حالا همگی بدوید! من الان گرفتارم
[ترجمه ترگمان]حالا فرار کن، همه تون! فعلا سرم شلوغه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Run along now, children, I'm busy.
[ترجمه گوگل]بچه ها بدوید الان سرم شلوغه
[ترجمه ترگمان]حالا فرار کن، بچه ها، سرم شلوغه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Run along now! I've got work to finish.
[ترجمه گوگل]بدوید هم اکنون! من باید کار را تمام کنم
[ترجمه ترگمان]همین حالا بدو! کار دارم که تموم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ageing railway wagons continue to run along old lines, now turned orange with rust.
[ترجمه گوگل]واگن‌های قدیمی راه‌آهن به حرکت خود در خطوط قدیمی ادامه می‌دهند که اکنون در اثر زنگ‌زدگی نارنجی شده‌اند
[ترجمه ترگمان]واگن های ageing به سرعت از مرزه ای قدیمی عبور می کنند و حالا با زنگار نارنجی کم رنگ شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Exposed pipes run along the walls, the linoleum is worn and dented where a washer and dryer once stood.
[ترجمه گوگل]لوله های آشکار در امتداد دیوارها اجرا می شوند، مشمع کف اتاق فرسوده شده و در جایی که ماشین لباسشویی و خشک کن قرار داشت، فرو رفته است
[ترجمه ترگمان]زیر دیوارها مثل این بود که یک ماشین لباسشویی درست شده و یک زمانی ماشین لباسشویی درست شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He saw Gray run along the top of the trench, shouting encouragement.
[ترجمه گوگل]او گری را دید که در امتداد بالای سنگر می دوید و فریاد تشویق می زد
[ترجمه ترگمان]گری گوری را دید که در بالای سنگر می دود و فریاد می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The run along the ponds at night is beautiful.
[ترجمه گوگل]دویدن در کنار حوضچه ها در شب زیباست
[ترجمه ترگمان]دویدن در امتداد دریاچه ها در شب زیبا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Trams run along rails.
[ترجمه گوگل]تراموا در امتداد ریل حرکت می کند
[ترجمه ترگمان] trams \"از ریل خارج شدن\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I can run along the middle.
[ترجمه گوگل]من می توانم در امتداد وسط بدوم
[ترجمه ترگمان] می تونم وسط راه فرار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The trains still run along the coastline south of Jaffa where the family's old orange groves stand.
[ترجمه گوگل]قطارها هنوز در امتداد خط ساحلی جنوب یافا حرکت می کنند، جایی که باغ های پرتقال قدیمی این خانواده قرار دارند
[ترجمه ترگمان]این قطارها هنوز در امتداد خط ساحلی جنوب یافا حضور دارند که در آنجا درختان نارنج پیر و قدیمی آن قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Run along now, children!
[ترجمه گوگل]بچه ها بدوید!
[ترجمه ترگمان]حالا فرار کن، بچه ها!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

در امتداد چیزی قرار گرفتن
در حالت مودبانه با معنی ( رفتن ) به کار می رود:
i should run along.
دیگه باید برم.
معنی دیگری نیز برای آن وجود دارد که گستاخانه بوده و به این صورت است:
run along!
برو گمشو!
برو پی کارت!
بزن به چاک!
Hop it
برو پی کارت
Go away
دنبال کردن ( سمت پایین/امتداد چیزی و غیره )
A ) She ran her finger along/down the page/list, looking for her name
B ) The road runs along the coast
جاده امتداد ساحل رو دنبال می کرد
C ) She ran her fingers along the edge of the desk
...
[مشاهده متن کامل]

خانمه/دختره انگشتاش سریع روی/در امتداد لبه میز کشید

بزن به چاک.

بپرس