reinsurance

/ˌriˌɪnˈʃʊrəns//ˌriːɪnˈʃuːrəns/

معنی: بیمه اتکایی، بیمه مجدد
معانی دیگر: بیمه مجدد، بیمه اتکایی

جمله های نمونه

1. Skandia will swap part of its international reinsurance operations for 2p. c. of its shares held by Uni Storebrand.
[ترجمه گوگل]اسکاندیا بخشی از عملیات بیمه اتکایی بین المللی خود را با 2p مبادله خواهد کرد ج از سهام آن در اختیار Uni Storebrand است
[ترجمه ترگمان]Skandia بخشی از عملیات بیمه بین المللی خود را به مدت ۲ p تعویض خواهد کرد پ از سهامی که یونی Storebrand در آن نگهداری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Proportional reinsurance composed of quota share reinsurance and surplus reinsurance.
[ترجمه گوگل]بیمه اتکایی متناسب متشکل از بیمه اتکایی سهمیه ای و بیمه اتکایی مازاد
[ترجمه ترگمان]بیمه اتکایی از سهم سهم سهم و بیمه اتکایی مازاد تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Article 12 When a cedant issues a reinsurance bill, it shall recognize the reinsurance guarantee deposited in the current period as described in the bill as the deposited-in reinsurance guarantee.
[ترجمه گوگل]ماده 12- هنگامی که واگذارنده قبض اتکایی صادر می کند، ضمانت نامه اتکایی سپرده شده در دوره جاری را به شرح مندرج در قبض به عنوان ضمانت بیمه اتکایی سپرده شده شناسایی می کند
[ترجمه ترگمان]ماده ۱۲ زمانی که یک لایحه بیمه یک لایحه بیمه را مورد بحث قرار می دهد، تضمینی است که بیمه اتکایی سپرده شده در دوره کنونی همانطور که در لایحه به عنوان ضمانت بیمه واریز شده به حساب می آید را به رسمیت شناخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When a reinsurer purchases reinsurance, we call it retrocession.
[ترجمه گوگل]زمانی که یک بیمه‌گر اتکایی بیمه اتکایی را خریداری می‌کند، آن را پسرفت می‌نامیم
[ترجمه ترگمان]وقتی که یک خریده ای reinsurer بیمه به حساب می آید، ما آن را retrocession می نامیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Insurers protect themselves against the catastrophe through reinsurance.
[ترجمه گوگل]بیمه گذاران از طریق بیمه اتکایی از خود در برابر این فاجعه محافظت می کنند
[ترجمه ترگمان]Insurers از طریق بیمه اتکایی خود را در برابر این فاجعه محافظت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The reinsurance market has been bloodied by disasters in the U. S.
[ترجمه گوگل]بازار بیمه اتکایی به دلیل بلایای طبیعی در ایالات متحده خونین شده است
[ترجمه ترگمان]بازار بیمه به واسطه فجایع ایالات متحده خونین شده است اس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Berkshire's insurance division, which includes Geico and General Reinsurance, performed well in 20
[ترجمه گوگل]بخش بیمه برکشایر، که شامل Geico و General Reinsurance است، در سال 20 عملکرد خوبی داشت
[ترجمه ترگمان]بخش بیمه برکشایر که شامل Geico و ژنرال Reinsurance است در ۲۰ مارس به خوبی اجرا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Any direct business or facultative reinsurance business, being general business, in relation to which the risk is underwritten in Hong Kong, that is to say.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، هر کسب و کار مستقیم یا کسب و کار بیمه اتکایی اختیاری، که تجارت عمومی است، در رابطه با آن ریسک در هنگ کنگ پذیرفته شده است
[ترجمه ترگمان]هر کسب وکار مستقیم یا تجارت الکترونیک اختیاری، تجارت عمومی، در رابطه با این که این ریسک در هنگ کنگ پرداخت می شود، یعنی این است که باید گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The premium rate of disproportional reinsurance by bilateral party agreed.
[ترجمه گوگل]نرخ حق بیمه بیمه اتکایی نامتناسب توسط طرف دوجانبه مورد توافق قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]نرخ حق بیمه اتکایی disproportional توسط طرف دو طرف مورد توافق قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A class of proportional reinsurance surplus model with dividend process is investigated.
[ترجمه گوگل]یک کلاس از مدل مازاد بیمه اتکایی متناسب با فرآیند تقسیم سود بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]یک طبقه از مدل مازاد بیمه اتکایی همراه با فرآیند سود سهام مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Price war led to acceptable sales price of reinsurance opportunities for getting smaller and smaller.
[ترجمه گوگل]جنگ قیمت منجر به کاهش و کوچکتر شدن قیمت فروش قابل قبول فرصت های بیمه اتکایی شد
[ترجمه ترگمان]جنگ قیمت منجر به قیمت فروش قابل قبولی از فرصت های بیمه برای کوچک تر شدن و کوچک تر شدن شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The economic benefits related to the reinsurance contract can be measured reliably.
[ترجمه گوگل]منافع اقتصادی مربوط به قرارداد بیمه اتکایی را می توان به طور قابل اعتماد اندازه گیری کرد
[ترجمه ترگمان]منافع اقتصادی مربوط به قرارداد بیمه اتکایی می تواند به طور قابل اطمینانی اندازه گیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Any treaty reinsurance business, being general business, in relation to which the risk is underwritten in Hong Kong, that is to say.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، هر تجارت بیمه اتکایی بر اساس معاهده، تجارت عمومی است که در رابطه با آن ریسک در هنگ کنگ پذیرفته شده است
[ترجمه ترگمان]هرگونه معاهده بیمه اتکایی، تجارت عمومی، در رابطه با این که این ریسک در هنگ کنگ پرداخت می شود، یعنی این است که باید گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Then we introduce a method for classifying reinsurance reserve categories based on the analysis.
[ترجمه گوگل]سپس روشی را برای طبقه بندی طبقات ذخیره بیمه اتکایی بر اساس تحلیل معرفی می کنیم
[ترجمه ترگمان]سپس روشی را برای طبقه بندی مقوله های ذخیره بیمه برپایه تحلیل معرفی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بیمه اتکایی (اسم)
coinsurance, reinsurance, reassurance

بیمه مجدد (اسم)
reinsurance

تخصصی

[حسابداری] بیمه اتکایی
[حقوق] بازدفع (پاسخ خوانده به جوابیه خواهان)

انگلیسی به انگلیسی

• secondary insurance; renewed insurance

پیشنهاد کاربران

بپرس