rancorous

/ˈræŋkərəs//ˈræŋkərəs/

معنی: معاند، دارای عداوت و دشمنی دیرین
معانی دیگر: معاند، دارای عداوت و دشمنی دیرین

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: rancorously (adv.)
• : تعریف: feeling or showing bitter resentment; hateful.
متضاد: amicable
مشابه: acrimonious, bitter, hateful, resentful, spiteful, vicious, virulent

- The negotiations became increasingly rancorous until finally both sides walked out.
[ترجمه گوگل] مذاکرات به طور فزاینده ای کینه توزانه شد تا اینکه در نهایت هر دو طرف از آن خارج شدند
[ترجمه ترگمان] این مذاکرات بیش از پیش کینه و کینه به دل گرفتند تا اینکه سرانجام هر دو طرف به راه افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The talks became increasingly bitter and rancorous.
[ترجمه مریم سالک زمانی] گفت و گوها با طور فزاینده ای لب ریز از بغض و کین، پر از خصومت و به شدت تلخ و قهرآمیز بود.
|
[ترجمه گوگل]گفتگوها به طور فزاینده ای تلخ و کینه توزانه شد
[ترجمه ترگمان]این مذاکرات بیش از پیش تلخ و کینه آمیز به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His speech was a bilious, rancorous attack on young people.
[ترجمه گوگل]سخنرانی او حمله ای صفراوی و کینه توزانه به جوانان بود
[ترجمه ترگمان]His a بود، کینه به دل مردم جوان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The deal ended after a series of rancorous disputes.
[ترجمه گوگل]این معامله پس از یک سری اختلافات کینه توزانه پایان یافت
[ترجمه ترگمان]این معامله پس از یک سری اختلافات کینه جویانه به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The rancorous case has been a political and emotional flashpoint for the city and a barometer of race relations in New York.
[ترجمه گوگل]این پرونده کینه توزانه نقطه عطف سیاسی و احساسی برای شهر و فشارسنج روابط نژادی در نیویورک بوده است
[ترجمه ترگمان]رابطه rancorous یک نقطه اشتعال سیاسی و احساسی برای شهر و معیاری برای روابط نژادی در نیویورک بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We were the greedy ambulance chasers representing rancorous clients who clogged the court dockets.
[ترجمه گوگل]ما تعقیب‌کننده‌های حریص آمبولانس بودیم که نماینده مشتریان بدجنسی بودیم که اسکله‌های دادگاه را مسدود می‌کردند
[ترجمه ترگمان]ما افراد ambulance greedy بودیم که representing rancorous را نشان می دادند که the را مسدود کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In rancorous tones its press preached hostility, and an anti - British policy was adopted in international affairs.
[ترجمه گوگل]مطبوعات آن با لحن های کینه توزانه خصومت را تبلیغ می کردند و سیاست ضد بریتانیایی در امور بین المللی اتخاذ شد
[ترجمه ترگمان]در لحن rancorous، مطبوعات خصومت را موعظه کردند، و سیاست ضد انگلیسی در امور بین الملل به تصویب رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He had long since wearied of discussing the rancorous subject.
[ترجمه گوگل]او مدتها بود که از بحث در مورد موضوع کینه توزانه خسته شده بود
[ترجمه ترگمان]مدت ها بود که از این موضوع کینه به دل گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The resulting fracas led to the suspension of proceedings for two hours on Wednesday and further rancorous debate yesterday.
[ترجمه گوگل]درگیری‌های ناشی از آن منجر به تعلیق دو ساعت رسیدگی در روز چهارشنبه و بحث‌های کینه توزانه‌تر در روز گذشته شد
[ترجمه ترگمان]این شورش منجر به تعلیق جلسات به مدت دو ساعت در روز چهارشنبه و debate further دیروز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The debate in America over health - care reform turned rancorous.
[ترجمه گوگل]بحث در آمریکا بر سر اصلاحات مراقبت های بهداشتی به کینه توزی تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]بحث در مورد اصلاح مراقبت های بهداشتی در آمریکا کینه توزانه را به خود گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

معاند (صفت)
obstinate, stubborn, inimical, bitter-end, rancorous, spiteful, contumacious

دارای عداوت و دشمنی دیرین (صفت)
rancorous

انگلیسی به انگلیسی

• bitter, resentful, bearing ill will; hateful, filled with animosity, filled with enmity
someone who is rancorous feels deep and bitter hatred; a formal word.

پیشنهاد کاربران

لبریز از بغض و کین - پر از خصومت
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : rancor ( rancour )
✅️ صفت ( adjective ) : rancorous
✅️ قید ( adverb ) : _
دشمنی
sixteen miserable months of rancorous disputes
دشمنی دیرینه
sixteen miserable months of rancorous disputes
کین توزانه

بپرس