rainbow

/ˈreɪnˌboʊ//ˈreɪnbəʊ/

معنی: رنگین کمان، قوس و قزح
معانی دیگر: آژفنداک، تیراژه، کرکم، نوس، کلکم، رنگ های طیف، بصورت رنگین کمان در امدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an arc in the sky containing the colors of the visible spectrum, which results from the shining of sunlight on water droplets during or after a rain.

(2) تعریف: multicolored display or array.
مشابه: motley

- a rainbow of colors in that fabric
[ترجمه گوگل] رنگین کمانی از رنگ ها در آن پارچه
[ترجمه ترگمان] رنگین کمانی از رنگ های مختلف در آن پارچه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1.
قوس و قزح،رنگین کمان

2. the rainbow had made a beautiful arc in the sky
رنگین کمان در هوا قوس زیبایی ایجاد کرده بود.

3. all the tinctures of the rainbow
همه ی رنگ های رنگین کمان

4. Life frustration, is the rainbow after the storm; life is suffering, there is sunshine after rain the sky looks blue.
[ترجمه گوگل]سرخوردگی زندگی، رنگین کمان پس از طوفان است زندگی رنج است، پس از باران آفتابی وجود دارد، آسمان آبی به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]ناامیدی زندگی، رنگین کمان بعد از طوفان است؛ زندگی رنج می برد، آفتاب بعد از باران، آسمان آبی به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After a hurricane comes a rainbow.
[ترجمه گوگل]بعد از طوفان، رنگین کمان می آید
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه یه طوفان اومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A rainbow is a natural phenomenon.
[ترجمه گوگل]رنگین کمان یک پدیده طبیعی است
[ترجمه ترگمان]رنگین کمان یک پدیده طبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. All the children run out to see the rainbow.
[ترجمه گوگل]همه بچه ها فرار می کنند تا رنگین کمان را ببینند
[ترجمه ترگمان]همه بچه ها برای دیدن رنگین کمان بیرون می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The rainbow formed a beautiful arc in the sky.
[ترجمه گوگل]رنگین کمان یک کمان زیبا در آسمان ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]رنگین کمان قوس زیبایی در آسمان ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Rainbow has not hosted live music since the end of 198
[ترجمه گوگل]Rainbow از پایان سال 198 میزبان موسیقی زنده نبوده است
[ترجمه ترگمان]رنگین کمان از پایان ۱۹۸ تا کنون میزبان موسیقی زنده نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The rainbow described an arc in the sky.
[ترجمه گوگل]رنگین کمان یک قوس در آسمان را توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]رنگین کمان قوس در آسمان توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When the sun came out, a rainbow formed in the sky.
[ترجمه گوگل]وقتی خورشید بیرون آمد، رنگین کمانی در آسمان شکل گرفت
[ترجمه ترگمان]وقتی خورشید بیرون آمد، رنگین کمان در آسمان شکل گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She did a stencil of a rainbow on her daughter's bedroom wall.
[ترجمه گوگل]او یک استنسیل از رنگین کمان روی دیوار اتاق خواب دخترش کشید
[ترجمه ترگمان]او یک رنگین کمان را روی دیوار اتاق خواب دخترش گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the rainbow, one color melts into another.
[ترجمه گوگل]در رنگین کمان، یک رنگ به رنگ دیگر ذوب می شود
[ترجمه ترگمان]در رنگین کمان، یک رنگ در رنگین کمان دیگر ذوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The rainbow described an arc in the dark sky.
[ترجمه گوگل]رنگین کمان یک قوس در آسمان تاریک را توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]رنگین کمان قوس در آسمان تاریک توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Look over there - there's a rainbow!
[ترجمه گوگل]به آنجا نگاه کن - یک رنگین کمان وجود دارد!
[ترجمه ترگمان]اونجا رو نگاه کنید اونجا یه رنگین کمان هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رنگین کمان (اسم)
iris, rainbow, sunbow

قوس و قزح (اسم)
rainbow

تخصصی

[زمین شناسی] رنگین کمان، رنگارنگ - رنگی که در سیال حفاری مشاهده می شود که در یک چاه حرکت کرده است این حالت نشان دهنده آلودگی یا تماس با هیدروکربن های تازه است. -
[نساجی] لیف مصنوعی راینبو ( ویسکوز پولکی )
[آب و خاک] رنگین کمان

انگلیسی به انگلیسی

• colorful arc seen in the sky after a rainstorm (caused by sunlight shining through water droplets suspended in the air)
a rainbow is the arch of different colours that you sometimes see in the sky when it is raining.

پیشنهاد کاربران

rainbow ( n ) ( reɪnboʊ ) =a curved band of different colors that appears in the sky when the sun shines through rain, e. g. all the colors of the rainbow.
rainbow
1. رنگین کمان.
2. عامیانه و توهین آمیز : کسی که پاهاش خمیده ست ( پرانتزی، کمانی ) .
3. عامیانه: کپسول توینال ( Tuinal ) .
مثال:
Ask that rainbow if he has to have special trousers made
In the name of the rainbow god
rainbow ( فیزیک - اپتیک )
واژه مصوب: رنگین‏کمان
تعریف: کمانی شامل نوارهای رنگی که از بازتاب و شکست نور خورشید در ذرات آب معلق در هوا پدید می‏آید
تلفظ : رِین بُ
معنی : رنگین کمان - قوس قزح
noun
[count] :
a curved line of different colors that sometimes appears in the sky when the sun shines through rain
adjective
Usage: always used before a noun
...
[مشاهده متن کامل]

: of, relating to, or including people of different races, cultures, etc.
◀️a rainbow coalition
البته پرچم رنگین کمان، نماد افراد LGBT هم هست و به این افراد میگن رنگین کمونی

rainbowrainbowrainbowrainbowrainbowrainbow
It's like a little rainbow واقعا برام با ارزشه
ماهی رنگین کمانی
A half circle of colors in the sky
رنگین کمان

رنگین کمان, قوس و قزح
آرزوی محال٫ آرزوی واهی٫ هدف بی اساس
رنگین کمان
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس