quenchless


خاموش نشدنی، فروننشین، رفع نشدنی، غیرقابل جلوگیری

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of quench.

جمله های نمونه

1. Passionate love is a quenchless thirst.
[ترجمه گوگل]عشق پرشور تشنگی بی پایان است
[ترجمه ترگمان]عشق پرشور یک تشنگی فوق العاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But is quenchless feel sick, others no matter little what material have made a mistake, and the end, are very satisfactory ah.
[ترجمه گوگل]اما خاموشی احساس بیماری، دیگران بدون توجه به مواد کمی اشتباه کرده اند، و در پایان، بسیار رضایت بخش هستند آه
[ترجمه ترگمان]اما آیا quenchless احساس ناخوشی می کند، برخی دیگر اهمیتی ندارد که چه موادی اشتباه کرده اند، و این پایان، آه، بسیار رضایت بخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Pbuttiondined on love is a quenchless thirst.
[ترجمه گوگل]تعزیه بر عشق عطشی بی پایان است
[ترجمه ترگمان]عشق در عشق سوزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pbumioningested love is a quenchless thirst.
[ترجمه گوگل]عشق هضم شده بومیان عطشی بی پایان است
[ترجمه ترگمان]عشق سوزان یک عطش سوزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pbummiondined on love is a quenchless thirst.
[ترجمه گوگل]غرق در عشق تشنگی بی پایان است
[ترجمه ترگمان]عشق در عشق سوزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Prear endiondined on love is a quenchless thirst.
[ترجمه گوگل]عطش بی‌نظیری است که به عشق دلبسته شده است
[ترجمه ترگمان]عشق سوزان عشق سوزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Passiondined love is a quenchless thirst.
[ترجمه گوگل]عشق پرشور تشنگی بی پایان است
[ترجمه ترگمان]عشق سوزان یک عطش سوزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Passionate love is a quenchless thellorst.
[ترجمه گوگل]عشق پرشور از همه چیز بی پایان است
[ترجمه ترگمان]عشق پرشور، quenchless thellorst است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What quenchless fire glows in your eyes?
[ترجمه گوگل]چه آتش خاموشی در چشمانت می درخشد؟
[ترجمه ترگمان]آن آتش سوزان که در چشمان شما روشن می شود چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Pbummioningested love is a quenchless thirst.
[ترجمه گوگل]عشق بلعیده شده یک عطش بی پایان است
[ترجمه ترگمان]عشق سوزان یک عطش سوزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Even if Margret holds no unrealistic expectations on behalf of Keli, she has the quenchless thirst for knowledge about the mysterious and complex condition that autism undeniably is.
[ترجمه گوگل]حتی اگر مارگرت هیچ توقع غیرواقعی از جانب کلی نداشته باشد، او عطش بی پایانی برای دانش در مورد وضعیت مرموز و پیچیده ای دارد که غیرقابل انکار اوتیسم است
[ترجمه ترگمان]حتی اگر Margret انتظارات غیر واقعی را از طرف Keli حفظ کند، عطش quenchless برای دانش در مورد شرایط پیچیده و پیچیده که به طور غیرقابل انکار اوتیسم دارد، دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• insatiable, cannot be satisfied (need, such as thirst); cannot be repressed (urge, desire, etc.); cannot be extinguished, cannot be put out

پیشنهاد کاربران

بپرس