quencher

/ˈkwent͡ʃər//ˈkwent͡ʃə/

معنی: تسکین دهنده، اطفا کننده
معانی دیگر: اطفا کننده، تسکین دهنده

جمله های نمونه

1. Activator and quencher ions may produce their effects at extremely low concentrations, below the detection limits of the electron microprobe.
[ترجمه گوگل]یون‌های فعال‌کننده و خاموش‌کننده ممکن است اثرات خود را در غلظت‌های بسیار پایین، کمتر از حد تشخیص میکروپروب الکترونی، ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]یون های activator و quencher ممکن است اثرات خود را در غلظت بسیار پایین، پایین تر از محدوده تشخیص الکترون، تولید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Cricket quencher, " a gel polymer that insects suck water out of, can also be used. "
[ترجمه گوگل]خاموش کننده کریکت، "یک پلیمر ژلی که حشرات آب را از آن می مکند، نیز می تواند استفاده شود "
[ترجمه ترگمان]quencher گفت: \" یک پلیمر gel که حشرات آب را از آن بیرون می کشند، هم می تواند مورد استفاده قرار گیرد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Finally, control techniques for quencher, acid elimination, spraying powder and dust elimination after incineration are pointed out.
[ترجمه گوگل]در نهایت به تکنیک های کنترلی برای کوئنچر، حذف اسید، پودر پاششی و حذف گرد و غبار پس از سوزاندن اشاره شده است
[ترجمه ترگمان]در نهایت، تکنیک های کنترل برای quencher، حذف اسید، پاشیدن پودر و غبار پس از سوزاندن به بیرون اشاره شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When the amine was used as a triplet quencher, the ketyl radical of ketocoumarin can be observed evidently.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آمین به عنوان یک خاموش کننده سه گانه استفاده شد، رادیکال کتیل کتوکومارین را می توان به وضوح مشاهده کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی آمین به عنوان یک quencher سه گانه مورد استفاده قرار گرفت، radical رادیکال ketyl را می توان مشاهده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the experiments, the influence of triplet state quencher on dye's lasing lifetime was also tested. Two triplet state quenchers which can ameliorate dye's lasing lifetime effectively were found.
[ترجمه گوگل]در آزمایش‌ها، تأثیر خاموش کننده حالت سه‌گانه بر طول عمر لیزر رنگ نیز مورد آزمایش قرار گرفت دو خاموش کننده حالت سه گانه که می توانند طول عمر لیزر رنگ را به طور موثر بهبود بخشند، پیدا شد
[ترجمه ترگمان]در آزمایش ها، تاثیر quencher حالت سه تایی در طول عمر lasing رنگ نیز مورد آزمایش قرار گرفت دو quenchers حالت سه تایی که می تواند عمر lasing رنگ را بهبود بخشد پیدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But the classiest Obama thirst quencher we found was a rhinestone-studded glass bottle labeled "Obama 200 " which can be purchased at the Willard Hotel's Travel Traders gift shop ($5.
[ترجمه گوگل]اما کلاسیک‌ترین ماده رفع تشنگی اوباما، یک بطری شیشه‌ای با میخ‌های بدلیجات با برچسب «اوباما 200» بود که می‌توان آن را در فروشگاه هدایایی تریدر هتل ویلارد (5 دلار) خریداری کرد
[ترجمه ترگمان]اما عطش \"classiest اوباما\" به ما نشان داد که یک بطری شیشه ای rhinestone با برچسب \"اوباما ۲۰۰\" وجود دارد که می توان آن را در فروشگاه هدایای هتل Willard (Hotel دلار)خرید (۵ دلار)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The master with eye divine, the quencher of griefs, must die!
[ترجمه گوگل]استاد با چشم الهی، فروکش کننده غمها، باید بمیرد!
[ترجمه ترگمان]ارباب با چشم آسمانی، quencher اندوه، باید بمیرد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Watermelon: Coolest Thirst Quencher.
[ترجمه گوگل]هندوانه: خنک ترین رفع کننده تشنگی
[ترجمه ترگمان]Watermelon: Coolest عطش quencher
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In geological materials, luminescence is commonly controlled by the balance of activator and quencher centres.
[ترجمه گوگل]در مواد زمین شناسی، لومینسانس معمولاً توسط تعادل مراکز فعال کننده و خاموش کننده کنترل می شود
[ترجمه ترگمان]در مواد زمین شناسی، luminescence معمولا توسط the of و quencher کنترل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper summarizes the internal slag - cooling methods of CFB and introduces a simple, high -efficient, durable and energy -saving quencher.
[ترجمه گوگل]این مقاله روش‌های خنک‌سازی داخلی CFB را خلاصه می‌کند و یک خاموش کننده ساده، با کارایی بالا، بادوام و صرفه‌جویی در انرژی را معرفی می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله روش های مکانیکی - سرمایش بخش CFB را به طور خلاصه تشریح نموده و روشی ساده، کارآمد، بادوام و کم مصرف معرفی می نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The earliest mention of a cocktail specifically named Margarita was in 1953 in Esquire magazine, which describes how to make this south-of-the-border quencher.
[ترجمه گوگل]اولین اشاره به کوکتلی به نام مارگاریتا در سال 1953 در مجله Esquire بود که نحوه تهیه این کوکتل جنوب مرزی را شرح می دهد
[ترجمه ترگمان]اولین ذکر از یک کوکتل به ویژه مارگاریتا در سال ۱۹۵۳ در مجله اسکوایر بود، که توضیح می دهد چگونه این quencher در جنوب مرز ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Based on different action principle, light stabilizers were defined as ultraviolet light screening agent, ultraviolet absorbent, quencher and free radical catching agent.
[ترجمه گوگل]بر اساس اصل عمل مختلف، تثبیت کننده های نور به عنوان عامل غربالگری نور ماوراء بنفش، جاذب فرابنفش، خاموش کننده و عامل جذب رادیکال آزاد تعریف شدند
[ترجمه ترگمان]براساس اصل عملکرد متفاوت، تثبیت کننده نور به عنوان عامل غربالگری نور فرابنفش، absorbent فرابنفش، quencher و عامل گرفتن رادیکال آزاد تعریف شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The beverage refreshes the spirit on a hot day in Marrakech, but it's far more than a thirst quencher.
[ترجمه گوگل]این نوشیدنی در یک روز گرم در مراکش روح را تازه می کند، اما بسیار بیشتر از یک رفع تشنگی است
[ترجمه ترگمان]این نوشیدنی روح را در یک روز داغ در شهره ای مراکش بازسازی می کند اما خیلی بیشتر از تشنگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sample A whose surface has layer structure via oxidize-deoxidize treatment and sample B which is decarbonization are put into resistance furnace for carbonization and quencher under hydrogen.
[ترجمه گوگل]نمونه A که سطح آن دارای ساختار لایه‌ای است از طریق عملیات اکسیدزدایی- اکسیدزدایی و نمونه B که کربن‌زدایی می‌شود، برای کربن‌سازی در کوره مقاومتی قرار می‌گیرند و تحت هیدروژن خاموش می‌شوند
[ترجمه ترگمان]نمونه A که سطح آن از طریق تصفیه oxidize - deoxidize و نمونه B که کربن زدایی است، در کوره مقاومت برای carbonization و quencher تحت هیدروژن قرار داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تسکین دهنده (اسم)
propitiator, pacifier, pacificator, quencher

اطفا کننده (اسم)
quencher

تخصصی

[پلیمر] سرد کننده ناگهانی

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing which satisfies a need; soother, reliever; extinguisher; suppressor, queller

پیشنهاد کاربران

بپرس