queenly

/ˈkwiːnli//ˈkwiːnli/

شهبانووار، ملکه وار، سلطنتی، مجلل، درخورملکه، لایق ملکه، باشکوه، ملکه منش، باوقار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: queenlier, queenliest
• : تعریف: befitting or like a queen.
مشابه: majestic

- a queenly manner
[ترجمه گوگل] به شیوه ای ملکه ای
[ترجمه ترگمان] لحن queenly داشت،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
قید ( adverb )
حالات: queenlier, queenliest
• : تعریف: in the manner befitting a queen.

جمله های نمونه

1. She gave a queenly wave as she rode past.
[ترجمه گوگل]در حالی که از کنارش می گذشت، موجی ملکه به راه انداخت
[ترجمه ترگمان]همچنان که از کنار او می گذشت، یک موج queenly به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She was a queenly, organizing type.
[ترجمه گوگل]او یک نوع ملکه و منظم بود
[ترجمه ترگمان]او یک شخصیت queenly و سازمان دهنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She is momentarily motionless, statuesque, queenly.
[ترجمه گوگل]او لحظه ای بی حرکت، مجسمه ای، ملکه است
[ترجمه ترگمان]او یک لحظه بی حرکت و زیبا و queenly است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She gave a queenly wave.
[ترجمه گوگل]او یک موج ملکه ای داد
[ترجمه ترگمان]او دست queenly کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Prince of queenly son Andrew is being accepted when interviewing, say, "Occasionally queen thinks after the speech that reads her, ' such doing calculate do not calculate correct?"
[ترجمه گوگل]شاهزاده پسر ملکه اندرو هنگام مصاحبه پذیرفته می شود، بگویید: "گاهی اوقات ملکه بعد از سخنرانی که او را می خواند فکر می کند" چنین محاسبه ای درست محاسبه نمی شود؟
[ترجمه ترگمان]پسر of اندرو هنگام مصاحبه پذیرفته می شود، می گوید: \"گاهی ملکه بعد از سخنرانی که او را می خواند فکر می کند، مانند محاسبه حساب صحیح نیست؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sure, my Snow White! You're so queenly, aren't you?
[ترجمه گوگل]مطمئنا، سفید برفی من! تو خیلی ملکه ای، نه؟
[ترجمه ترگمان]! البته، سفید برفی من تو خیلی queenly، مگه نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The infante of queenly husband, phenanthrene benefit general that is 87 years old also is very interested in website correcting.
[ترجمه گوگل]نوزاد شوهر ملکه ژنرال فنانترن با 87 سال سن نیز علاقه زیادی به تصحیح وب سایت دارد
[ترجمه ترگمان]The شوهر queenly، phenanthrene benefit که ۸۷ ساله است، بسیار علاقه مند به اصلاح وب سایت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. All is gracious, gentle, great and queenly .
[ترجمه گوگل]همه بخشنده، ملایم، بزرگ و ملکه هستند
[ترجمه ترگمان]همه، مهربان، مهربان و queenly است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the song of her voice, holy and queenly .
[ترجمه گوگل]در آهنگ صدای او مقدس و ملکه
[ترجمه ترگمان]در آهنگ صدایش، مقدس و queenly
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. How graceful are your feet in sandals, O queenly maiden!
[ترجمه گوگل]چه برازنده است پای تو در صندل، ای بانوی ملکه!
[ترجمه ترگمان]چقدر با ناز و graceful، ای دختر queenly!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Meanwhile, the infante of queenly husband, phenanthrene benefit riverside that is 87 years old also will undertake correcting to its individual website.
[ترجمه گوگل]در همین حال، شیرخوار شوهر ملکه، فنانترن در کنار رودخانه که 87 سال سن دارد نیز تصحیح وب سایت فردی خود را انجام خواهد داد
[ترجمه ترگمان]در همین حال، infante شوهر queenly، phenanthrene در کنار رودخانه که ۸۷ ساله است نیز عهده دار تصحیح وب سایت انفرادی خود خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Rosetti's queenly portraits of women.
[ترجمه گوگل]پرتره های ملکه روزتی از زنان
[ترجمه ترگمان]Rosetti s زنی از زنان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. While the prince was reproaching him for his long absence, Eugene could not keep from staring at a queenly woman who dominated the gathering.
[ترجمه گوگل]در حالی که شاهزاده او را به خاطر غیبت طولانی مدتش سرزنش می کرد، یوجین نمی توانست از خیره شدن به زن ملکه ای که بر گردهمایی مسلط بود خودداری کند
[ترجمه ترگمان]در اثنایی که شاهزاده آندره برای غیبت طولانی او را سرزنش می کرد، اوژن نمی توانست از نگاه کردن به زنی که در حال جمع کردن بود، خودداری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Content of common saying of no less than says for Wang Suo, your website content builds Jiang for king, just acquire more queenly link more easily.
[ترجمه گوگل]محتوای گفته‌های رایج در مورد وانگ سوئو، محتوای وب‌سایت شما جیانگ را برای پادشاه می‌سازد، فقط لینک ملکه‌تری را راحت‌تر به دست آورید
[ترجمه ترگمان]محتوای مطالب متداول که کم تر از نوشته وانگ suo می گوید، محتوای وب سایت شما جیانگ را برای شاه می سازد، به راحتی بیشتر به آن پیوند می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of a queen, characteristic of a queen
like a queen
someone or something that is queenly is like a queen, or is considered to be suitable for a queen.

پیشنهاد کاربران

بپرس