quartet

/kwɔːrˈtet//kwɔːˈtet/

معنی: چهار قلو، چهاربخشی
معانی دیگر: قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده، گروه چهارتنی که قطعه ای رابسرایند
quartet(te)
قطعه موسیقی برای چهارتن خواننده یانوازنده، دسته چهارتایی ازهرچیز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: four musicians or singers who perform together as a group.

(2) تعریف: a piece of music written for or as if for such a group.

(3) تعریف: any collection of four objects or people.

جمله های نمونه

1. a barbershop quartet
گروه آوازخوان چهار نفری

2. a percussion quartet
یک کوارتت کوبه ای

3. a string quartet
نوازندگان چهارگانه ی سازهای زهی

4. a composition for a string quartet
قطعه ی موسیقی برای چهار نوازنده ی زهی

5. A string quartet was playing Mozart.
[ترجمه گوگل]یک کوارتت زهی در حال نواختن موتزارت بود
[ترجمه ترگمان]یک کوارتت زهی با موسیقی موتسارت بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A string quartet consists of two violins, a viola and a cello.
[ترجمه گوگل]کوارتت زهی از دو ویولن، ویولا و ویولن سل تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]یک کوارتت زهی متشکل از دو ویولون، یک ویولا و یک ویولن سل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The quartet will be performing in a series of lunchtime concerts.
[ترجمه گوگل]این کوارتت در مجموعه ای از کنسرت های ناهار اجرا خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]چهار کنسرت در یک سری کنسرت های زمان ناهار اجرا خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Blue Note Quartet will be the guest artists tomorrow night.
[ترجمه گوگل]کوارتت نوت آبی فردا شب مهمان هنرمندان خواهد بود
[ترجمه ترگمان]گروه موسیقی Blue بلو، فردا شب هنرمندان مهمان خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This quartet represents a major new trend in modern music.
[ترجمه گوگل]این کوارتت نمایانگر یک روند جدید اصلی در موسیقی مدرن است
[ترجمه ترگمان]این کوارتت، گرایش اصلی جدیدی را در موسیقی مدرن نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The London-based quartet creates dark, brooding soundscapes that songwriter and lead vocalist Gavin Rossdale pierces with agonized, abstract lyrics.
[ترجمه گوگل]کوارتت مستقر در لندن، مناظر صوتی تاریک و غم انگیزی خلق می کند که ترانه سرا و خواننده اصلی، گاوین راسدیل، با اشعار غمگین و انتزاعی آن را سوراخ می کند
[ترجمه ترگمان]چهار نفری که در لندن قرار دارند، soundscapes تاریک، متفکر و vocalist را ایجاد می کنند که خواننده و خواننده پیشرو به نام گوین Rossdale با اشعار agonized و abstract برخورد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The string quartet within the orchestra resembles Faure.
[ترجمه گوگل]کوارتت زهی درون ارکستر شبیه فوره است
[ترجمه ترگمان]کوارتت زهی در داخل ارکستر به فائوره شباهت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She greeted the ill-assorted quartet with genuine warmth and friendliness.
[ترجمه گوگل]او با صمیمیت و صمیمیت صمیمانه از گروه چهار نفره نامناسب استقبال کرد
[ترجمه ترگمان]او با وقار و صمیمیت صمیمانه و صمیمانه سلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This quartet session, recorded live at Birdland, has an often tumultuous intensity.
[ترجمه گوگل]این جلسه کوارتت، که به صورت زنده در Birdland ضبط شده است، اغلب دارای شدت پرفراز و نشیبی است
[ترجمه ترگمان]این نشست چهار نفره که در Birdland به ثبت رسیده است، شدت tumultuous دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A Dixieland band and barbershop quartet will entertain them.
[ترجمه گوگل]گروه Dixieland و کوارتت آرایشگاه آنها را سرگرم خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]یه گروه موسیقی سلمونی و سلمونی اونا رو سرگرم میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Howarth has got a string quartet going at the Lab and they gave a concert there.
[ترجمه گوگل]هاوارث یک کوارتت زهی دارد که در آزمایشگاه می روند و در آنجا کنسرت برگزار کردند
[ترجمه ترگمان]\"Howarth\" یک گروه از چهار نفری که وارد آزمایشگاه شدند را پیدا کرد و آن ها یک کنسرت در آنجا برگزار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The solo quartet was not always well balanced, but individually the two female voices were particularly striking.
[ترجمه گوگل]کوارتت انفرادی همیشه به خوبی متعادل نبود، اما به طور جداگانه دو صدای زن به ویژه قابل توجه بودند
[ترجمه ترگمان]کوارتت زهی همیشه به خوبی متعادل نبود، اما به طور جداگانه این دو صدای زنانه به طور خاص قابل توجه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چهار قلو (اسم)
quad, quadruplet, quartet

چهاربخشی (اسم)
quartet

انگلیسی به انگلیسی

• group of four; musical composition for four performers
a quartet is a group of four people who play musical instruments or sing together.
a quartet is also a piece of music for four instruments or four singers.

پیشنهاد کاربران

quartet 2 ( n ) =a set of four people or things, e. g. the last in a quartet of novels
quartet
quartet 1 ( n ) ( kwɔrˈtɛt ) =a group of four musicians who play together, e. g. the Amadeus Quartet. =a piece of music for four musicians or singers, e. g. a Beethoven string quartet.
quartet
quartet ( موسیقی )
واژه مصوب: چارسرایی
تعریف: قطعۀ موسیقی که برای چهار خواننده یا چهار نوازنده تصنیف شده باشد|||متـ . چارنوازی
گروه چهارنفره

بپرس