paternity suit

جمله های نمونه

1. Yeater, 20, filed a paternity suit against Bieber, 1 claiming that their backstage tryst at one of his L. A. concerts produced a child.
[ترجمه گوگل]ییتر، 20 ساله، شکایت پدری را علیه بیبر تنظیم کرد و مدعی شد که تلاش آنها در پشت صحنه در یکی از کنسرت هایش در L A باعث تولد یک کودک شده است
[ترجمه ترگمان](Yeater)، ۲۰ ساله، یک دادخواست پدرانه را در برابر بیبر، که ادعا می کند در یکی از L قرار دارد، تنظیم کرد الف در کنسرت ها کودکی تولید می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Friday, a Florida judge handling the paternity suit surrounding her daughter doubted he had jurisdiction over the matter as the baby was born in and still lives in the Bahamas.
[ترجمه گوگل]روز جمعه، یک قاضی فلوریدا که به دادخواست پدری پیرامون دخترش رسیدگی می‌کرد، شک داشت که او صلاحیت رسیدگی به این موضوع را داشته باشد زیرا نوزاد در باهاما به دنیا آمده و هنوز در باهاما زندگی می‌کند
[ترجمه ترگمان]جمعه، یک قاضی فلوریدا که در حال رسیدگی به دادخواست پدری در اطراف دخترش بود، شک داشت که او صلاحیت رسیدگی به این موضوع را دارد، چرا که کودک در باهاما به دنیا آمده است و هنوز هم در باهاما زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Do I represent you in a paternity suit, Coleman?
[ترجمه گوگل]آیا من نماینده تو با کت و شلوار پدری هستم، کلمن؟
[ترجمه ترگمان]آیا من شما را در یک کت و لباس پدری معرفی می کنم، کلمن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Facing a potentially embarrassing paternity suit in the court, President Lugo decided to own up to his secret past.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور لوگو که در دادگاه با شکایت پدری شرم آور مواجه شد، تصمیم گرفت تا از گذشته مخفی خود دفاع کند
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور Lugo تصمیم گرفت که خود را به گذشته مخفی خود برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A paternity suit is a typical case of identity relation, and most countries establish legislatively it as an independent cause of action.
[ترجمه گوگل]دعوای پدری یک مورد معمولی از رابطه هویتی است و اکثر کشورها آن را به‌عنوان یک علت مستقل اقدام قانونی می‌کنند
[ترجمه ترگمان]یک لباس پدرانه یک مورد خاص از رابطه هویت است و اغلب کشورها آن را به عنوان یک دلیل مستقل عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Meanwhile Disney star Selena Gomez addressed today the recent paternity suit against her boyfriend Justin Bieber at US chat programme, The Ellen DeGeneres Show.
[ترجمه گوگل]در همین حال، سلنا گومز، ستاره دیزنی، امروز در برنامه چت ایالات متحده، نمایش الن دی جنرس، به طرح دعوای پدری اخیر علیه دوست پسرش جاستین بیبر پرداخت
[ترجمه ترگمان]در همان حال، Selena گومز \"، ستاره دیزنی، امروز با دوست پسرش\" جاستین بیبر \"در برنامه چت\" The Show Show \"، خطاب به دوست پسرش\" جاستین بیبر \" (Ellen DeGeneres)، سخنرانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rapper DMX walked out of a court appearance on drug and weapons charges in Queens yesterday only to be slapped with a paternity suit claiming he's the father of a 5-month-old Maryland boy.
[ترجمه گوگل]رپر دی‌ام‌ایکس دیروز به دلیل اتهامات مواد مخدر و اسلحه در کوئینز از حضور در دادگاه کناره‌گیری کرد و با یک کت و شلوار پدری به او سیلی زد که ادعا می‌کرد او پدر یک پسر بچه ۵ ماهه مریلند است
[ترجمه ترگمان]Rapper DMX دیروز تنها برای سیلی زدن به یک کت، با این ادعا که پدر یک پسر ۵ ماهه در مریلند است، به اتهام رابطه با مواد مخدر و مواد مخدر از دادگاه خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He made a surprise announcement after the mother's lawyers filed a paternity suit last week.
[ترجمه گوگل]او پس از اینکه هفته گذشته وکلای مادر شکایت پدری خود را ارائه کردند، اعلامیه غافلگیرکننده ای داد
[ترجمه ترگمان]او پس از اینکه وکلای مادر یک لباس پدر را در هفته گذشته تشکیل دادند، اظهار شگفتی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And one of the three women who claim that he fathered their children filed a (third) paternity suit against him.
[ترجمه گوگل]و یکی از سه زنی که ادعا می کنند او فرزندانشان را پدر کرده است علیه او شکایت پدری (سوم) تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]و یکی از این سه زنی که ادعا می کنند پدر فرزندان آن ها است، یک لباس پدر (سوم)را علیه او پر کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Earlier this week it was believed single mother Yeater had quietly dismissed her paternity suit against the teenager, withdrawing the lawsuit.
[ترجمه گوگل]اوایل این هفته گمان می رفت که مادر مجرد ییتر بی سر و صدا شکایت پدری خود را علیه این نوجوان رد کرده و شکایت خود را پس گرفته است
[ترجمه ترگمان]در اوایل این هفته، اعتقاد بر این بود که یک مادر مجرد به آرامی این دادخواست را در رابطه با این نوجوان از کار انداخته و این دادخواست را پس گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An exclusive statement from Justin Bieber's team responded to the dismissal of her paternity suit.
[ترجمه گوگل]بیانیه ای اختصاصی از تیم جاستین بیبر به رد شکایت پدری او پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]یک بیانیه منحصر به فرد از سوی تیم جاستین بیبر، به عزل این لباس پدر و داماد پاسخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Authorities in Iceland exhumed his body today two years after his death to get DNA sample that could decide a paternity suit.
[ترجمه گوگل]مقامات ایسلند امروز جسد او را دو سال پس از مرگش نبش قبر کردند تا نمونه‌ای از دی‌ان‌ای را بگیرند که می‌تواند در مورد درخواست پدری تصمیم بگیرد
[ترجمه ترگمان]مقامات ایسلند امروز دو سال پس از مرگش جسد او را از خاک بیرون آوردند تا نمونه DNA پیدا کنند که بتواند یک لباس پدر را انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• filing a lawsuit against a man who refuses to recognize his son or daughter and to support them financially
if a woman starts or takes out a paternity suit, she asks a law court to help her to prove that a particular man is the father of her child, often in order to claim financial support from him.

پیشنهاد کاربران

بپرس