pyrogen


معنی: برق، عنصر قابل اشتعال، ماده تب اور
معانی دیگر: (دارو سازی) تب آور، تب زا

جمله های نمونه

1. OBJECTIVE To approach the feasibility of replacing pyrogen test with bacterial endotoxin test (BET) by analysing the interference of the injection to Limulus Amebocyte Lysate (LAL).
[ترجمه گوگل]هدف برای نزدیک شدن به امکان سنجی جایگزینی تست پیروژن با تست اندوتوکسین باکتریایی (BET) با تجزیه و تحلیل تداخل تزریق به لیمولوس آمبوسیت لیزات (LAL)
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای نزدیک شدن به امکان جایگزین کردن تست pyrogen با تست endotoxin باکتریایی (BET)با تجزیه و تحلیل تداخل تزریق به Limulus Amebocyte Lysate (lal)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conclusion Examination the pyrogen of the Safflower injection by the bacteria endotoxin test is not feasible.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری بررسی پیروژن تزریق گلرنگ با آزمایش اندوتوکسین باکتری امکان‌پذیر نیست
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is concluded that leukocytic pyrogen acts directly on the thermoregulatory mechanism of the anterior hypothalamus to cause fever.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری می شود که پیروژن لکوسیتی مستقیماً بر روی مکانیسم تنظیم کننده حرارت هیپوتالاموس قدامی عمل می کند و باعث ایجاد تب می شود
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The bacterial endotoxins test may pyrogen test in detection GanFuTai for injection.
[ترجمه گوگل]آزمایش اندوتوکسین های باکتریایی ممکن است آزمایش پیروژن در تشخیص GanFuTai برای تزریق انجام شود
[ترجمه ترگمان]تست endotoxins باکتریایی ممکن است تست detection برای تزریق را تست کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. No significant fever of rabbit was observed in pyrogen test.
[ترجمه گوگل]در تست پیروژن تب قابل توجهی در خرگوش مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]در امتحان pyrogen تب خرگوش دیده نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Methods: The methods of bacterial endotoxins test and pyrogen test in Chinese pharmacopeia 2000 were used.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: از روش‌های تست اندوتوکسین باکتریایی و تست پیروژن در فارماکوپیا چینی 2000 استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: روش های تست endotoxins bacterial و تست pyrogen در pharmacopeia چینی ۲۰۰۰ مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In order to know the pyrogen in the disposable syringes and the repeatedly used glass syringes, Limulus Amebocyte Lysate test was used to carry out batch examination.
[ترجمه گوگل]به منظور شناخت میزان تب در سرنگ‌های یکبار مصرف و سرنگ‌های شیشه‌ای که مکرر استفاده می‌شوند، از تست لیمولوس آمبوسیت لیزات برای انجام آزمایشات دسته‌ای استفاده شد
[ترجمه ترگمان]برای دانستن the در سرنگ یک بار مصرف و استفاده مکرر از سرنگ شیشه ای، تست Lysate Amebocyte برای انجام آزمایش ها گروهی مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. CONCLUSION: Bacterial endotoxin test could be used for pyrogen test of fructose diphosphate injection.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: از آزمایش اندوتوکسین باکتریایی می‌توان برای آزمایش پیروژن تزریق فروکتوز دی فسفات استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: آزمایش endotoxin باکتریایی می تواند برای آزمایش pyrogen of fructose مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. OBJECTIVE:To approach the feasibility of replacing pyrogen test by bacterial endotoxin test(BET)in assaying the injectio puerarin.
[ترجمه گوگل]هدف: نزدیک شدن به امکان سنجی جایگزینی تست پیروژن با آزمایش اندوتوکسین باکتریایی (BET) در سنجش پورارین تزریقی
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusions: Bacterial endotoxin test could be used for pyrogen test of cefotaxime sodium.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: می‌توان از آزمایش اندوتوکسین باکتریایی برای آزمایش پیروژن سفوتاکسیم سدیم استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: آزمایش endotoxin باکتریایی می تواند برای آزمایش pyrogen سدیم cefotaxime مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Pyrogen test is a method to test the existence of pyrogens by using rabbits.
[ترجمه گوگل]آزمایش Pyrogen روشی برای آزمایش وجود پیروژن ها با استفاده از خرگوش است
[ترجمه ترگمان]آزمایش pyrogen روشی است برای آزمایش وجود of با استفاده از خرگوش ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Pyrexia is an effect due to pyretic cytokine and negatively regulating factors, the reaction is about the regulatory increasing of temperature caused by the response of pyrogen from the body.
[ترجمه گوگل]پیرکسی یک اثر ناشی از سیتوکین تب‌آور و عوامل تنظیم‌کننده منفی است، واکنش در مورد افزایش تنظیمی دما ناشی از پاسخ پیروژن از بدن است
[ترجمه ترگمان]pyrexia یک اثر ناشی از pyretic cytokine و عوامل تنظیم منفی است، واکنش در مورد افزایش دما ناشی از واکنش of از بدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Unique inner screw vapor free stage separation system, can clear toxin ( pyrogen ) in bacteria more thoroughly.
[ترجمه گوگل]سیستم جداسازی مرحله بدون بخار پیچ داخلی منحصر به فرد، می تواند سم (پیروژن) را در باکتری ها به طور کامل پاک کند
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusion The bacterial endotoxin test for Troxcrutin and Sodium Chloride Injection can replace the pyrogen test.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری آزمایش اندوتوکسین باکتریایی برای تزریق تروککسروتین و کلرید سدیم می تواند جایگزین تست پیروژن شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تست endotoxin باکتریایی برای Troxcrutin و سدیم کلرید می توانند جایگزین تست pyrogen شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To introduce a method to study the bacterial pyrogen in compound glycerin injection.
[ترجمه گوگل]هدف: معرفی روشی برای مطالعه پیروژن باکتریایی در تزریق گلیسیرین ترکیبی
[ترجمه ترگمان]هدف از ارائه روشی برای مطالعه the باکتریایی در ترکیب گلیسرین ترکیبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برق (اسم)
brilliance, power, sparkle, scintillation, shine, sheen, electricity, lightning, flash, glaze, glint, levin, flashover, pyrogen

عنصر قابل اشتعال (اسم)
pyrogen

ماده تب اور (اسم)
pyrogen

انگلیسی به انگلیسی

• substance which raises body temperature

پیشنهاد کاربران

پیروژن:هر ماده ی عفونی یا غیر عفونی که باعث ایجاد تب شود

بپرس