pushcart

/ˈpʊʃkɑːrt//ˈpʊʃkɑːt/

معنی: ارابه دستی
معانی دیگر: چرخ دستی، ارابچه، چر دستی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a cart with wheels, used esp. by merchants who sell their goods on the street.
مشابه: cart

جمله های نمونه

1. He peddled fish from a pushcart.
[ترجمه گوگل]او از گاری هل ماهی می‌چرخید
[ترجمه ترگمان]او ماهی را از a گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The typical retail pushcart is set up in the open areas of a shopping mall or strip mall.
[ترجمه گوگل]گاری‌های خرده‌فروشی معمولی در مناطق باز یک مرکز خرید یا مرکز خرید راه‌اندازی می‌شوند
[ترجمه ترگمان]فروشگاه معمولی خرده فروشی در مناطق باز یک مرکز خرید یا یک مرکز خرید قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Usually sold out of a pushcart until summer, they are one of the healthiest snacks in town.
[ترجمه گوگل]آنها معمولاً تا تابستان از گاری‌های چرخدار فروخته می‌شوند و یکی از سالم‌ترین تنقلات در شهر هستند
[ترجمه ترگمان]معمولا از a تا تابستان فروخته می شوند، آن ها یکی از سالم ترین اسنک در شهر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A pushcart is a handy way to take a young child shopping.
[ترجمه گوگل]چرخ دستی راهی مفید برای خرید یک کودک خردسال است
[ترجمه ترگمان]A راهی مفید برای خرید یک کودک خردسال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Design includes two big aspects, one is pushcart move part, the other is the operation of arm.
[ترجمه گوگل]طراحی شامل دو جنبه بزرگ است، یکی بخش حرکت گاری، دیگری عملیات بازو است
[ترجمه ترگمان]طراحی شامل دو جنبه بزرگ است، یکی از آن ها حرکت بخشی است، دیگری عملیات بازو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Children of slum dwellers play under a pushcart in New Delhi, India.
[ترجمه گوگل]کودکان ساکنان محله های فقیر نشین در دهلی نو، هند، زیر چرخ دستی بازی می کنند
[ترجمه ترگمان]کودکان محله های فقیرنشین در دهلی نو در هند در حال بازی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I'll get a pushcart and meet you over there at the Luggage Claim.
[ترجمه گوگل]من یک چرخ دستی می گیرم و شما را در آنجا در محل درخواست چمدان ملاقات می کنم
[ترجمه ترگمان]من یه pushcart میارم اونجا و تو the با تو ملاقات می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Do you know how many things on the pushcart?
[ترجمه گوگل]آیا می دانید چند چیز در چرخ دستی وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]میدونی چند تا کار روی \"pushcart\" داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I remember meeting him one evening with his pushcart .
[ترجمه گوگل]یادم می آید یک روز عصر با گاری هلش با او ملاقات کردم
[ترجمه ترگمان]یادم می آید که یک شب با pushcart او را ملاقات کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Supermarket Pushcart is one of our main products, which has superior quality, leading manufacturing processes. The surface is anti-rust processed and thus beautiful and corrosion resistant.
[ترجمه گوگل]سوپرمارکت Pushcart یکی از محصولات اصلی ما است که دارای کیفیت برتر و فرآیندهای تولید پیشرو است سطح ضد زنگ پردازش شده و در نتیجه زیبا و مقاوم در برابر خوردگی است
[ترجمه ترگمان]سوپرمارکت سوپرمارکت یکی از محصولات اصلی ماست که دارای کیفیت برتر، و فرآیندهای تولید است سطح ضد زنگ فرآوری شده و در نتیجه مقاوم به خوردگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. My brother-in-law did a great job with the pushcart design.
[ترجمه گوگل]برادر شوهرم با طراحی چرخ دستی کار بسیار خوبی انجام داد
[ترجمه ترگمان]شوهر خواهرم با طرح pushcart کار بزرگی انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Her poems are included in volumes of the Pushcart Prize and Best American Poetry series.
[ترجمه گوگل]اشعار او در مجلدات جایزه پوشکارت و مجموعه بهترین شعر آمریکایی گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]اشعار او در جلد جایزه Pushcart و بهترین مجموعه اشعار آمریکا گنجانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their pushcart was piled high with groceries.
[ترجمه گوگل]چرخ دستی آنها پر از مواد غذایی بود
[ترجمه ترگمان]pushcart پر از groceries شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Pushcart vendors hawk everything from dried squid to ripe mangoes, and backpackers haggle with tuk-tuk drivers for a ride in their tiny, three-wheeled taxis.
[ترجمه گوگل]فروشندگان چرخ دستی همه چیز را از ماهی مرکب خشک گرفته تا انبه رسیده می‌فروشند، و کوله‌گردها با تاکسی‌های کوچک و سه چرخ خود با رانندگان توک‌توک چانه‌زنی می‌کنند
[ترجمه ترگمان]فروشندگان Pushcart همه چیز را از ماهی مرکب خشک شده به انبه های رسیده باز می کنند و کوهنوردان به رانندگان tuk با tuk چانه می زنند تا سوار بر تاکسی ها شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ارابه دستی (اسم)
handcart, hand truck, pushcart

انگلیسی به انگلیسی

• wheeled cart that is pushed by hand, wheelbarrow, handcart
a pushcart is a small cart with a long handle for carrying small things; used in american english.

پیشنهاد کاربران

بپرس