punch line

/ˈpənt͡ʃˈlaɪn//pʌnt͡ʃlaɪn/

معنی: لب مطلب، جمله اساسی و اصلی
معانی دیگر: شاه بیت، بخش اصلی شوخی یا ((جوک))

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the phrase or sentence that contains the point of a joke.

جمله های نمونه

1. He forgot the punch line of his after - dinner speech.
[ترجمه گوگل]او خط مشت سخنرانی بعد از شام خود را فراموش کرد
[ترجمه ترگمان] اون سخنرانی بعد از شام رو یادش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But he forgot the punch line for any business transaction: Did you get paid?
[ترجمه گوگل]اما او خط پانچ را برای هر معامله تجاری فراموش کرد: آیا شما پول گرفتید؟
[ترجمه ترگمان]ولی اون برای هر معامله تجاری، کاری رو که انجام داده بود رو یادش رفته بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bobby Boy is always looking for the punch line to every situation.
[ترجمه گوگل]Bobby Boy همیشه به دنبال خط پانچ برای هر موقعیتی است
[ترجمه ترگمان]بابی پسر همیشه دنبال هر چیزی میگرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The shtup part was funnier than the punch line.
[ترجمه گوگل]قسمت shtup خنده دارتر از خط پانچ بود
[ترجمه ترگمان]قسمت shtup از خط punch funnier بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Insert your own punch line here.
[ترجمه گوگل]خط پانچ خود را در اینجا وارد کنید
[ترجمه ترگمان]خط خودتان را در این جا قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She waited for the punch line, her shoes growing soggy.
[ترجمه گوگل]او منتظر خط پانچ بود، کفش‌هایش خیس می‌شدند
[ترجمه ترگمان]او منتظر ضربه آخر بود و کفش هایش خیس می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The punch line was that he lost his pants in the typhoon.
[ترجمه گوگل]خط مشت این بود که شلوارش را در طوفان گم کرد
[ترجمه ترگمان]نکته اصلی این بود که اون شلوارش رو در توفان از دست داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If you are like most people, that punch line triggered at least a hearty laugh.
[ترجمه گوگل]اگر شما هم مانند اکثر مردم هستید، آن خط مشت حداقل باعث خنده ای از ته دل می شود
[ترجمه ترگمان]اگر شما مثل اکثر مردم هستید، این کار، حداقل یک خنده از ته دل فعال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Punch line: the last line of a joke.
[ترجمه گوگل]خط پانچ: آخرین خط یک شوخی
[ترجمه ترگمان] جمله آخر: آخرین خط جوک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This poem has its punch line at the very finish.
[ترجمه گوگل]این شعر خط پانچ خود را در پایان دارد
[ترجمه ترگمان]این شعر خط punch را در آخر خط دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And dose you punch line just a joke?
[ترجمه گوگل]و آیا فقط یک شوخی به خط می زنید؟
[ترجمه ترگمان]و تو فقط یه جوک رو با مشت می زنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And is your punch line just a joke?
[ترجمه گوگل]و آیا خط پانچ شما فقط یک شوخی است؟
[ترجمه ترگمان]و punch فقط یه جوک هستش؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They rolled in the grass at the repetition of her punch line.
[ترجمه گوگل]با تکرار خط مشت او در چمن غلتیدند
[ترجمه ترگمان]بار دیگر در میان علف ها چرخ می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They always saw his jokes before he got to the punch line.
[ترجمه گوگل]آنها همیشه شوخی های او را قبل از رسیدن به خط مشت می دیدند
[ترجمه ترگمان]آن ها همیشه قبل از اینکه به صف اول برسند، شوخی های او را می دیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لب مطلب (اسم)
punch line

جمله اساسی و اصلی (اسم)
punch line

انگلیسی به انگلیسی

• last line of a joke that provides the humour or climax
the punch-line of a joke or funny story is its last sentence or phrase, which gives it its humour.
last line of a joke that provides the humour or climax

پیشنهاد کاربران

مجازاً می تواند به معنای چیزِ مسخره یا شوخی یا جوک باشد.
جان کلام
نقطه اوج داستان یا جوک
اصل مطلب، نکته اصلی، حرف آخر، یا مخلص کلام.
خب اقای یار دلاور حالا ربط این جملتون به این کلمه چی بود؟؟؟
عجب ها
خب punch line توی فیلم جوکر اگه دیدین موری فرنکلن به جوکر میگه
I'm waiting for the punchline
من منتظر اخر جوکتم
خب یعنی اخر جوک همون بخش اصلی که باعث میشه از خنده بپوکیم
امیدوارم گرفته باشیدن چی شد
ـــ اصل مطلب
ـــ قسمت خنده دار جوک
Gistلب کلام
اصل مطلب
نکتۀ مهم
مسئلۀ اصلی
نکتۀ اصلی/مهم داستان/ماجرا
I love NEW YORK. It's like thousands of straight lines. Just looking for a punch line, you know
Crimes and Misdemeanors 1989🎥
نکته داستان یا یک جوک ( مثلا بعد جوک گفته می شه: نکته شو گرفتی؟ یا نکتش این بود )
اون تیکه آخر جک یا قصه که اصل مطلبه

مخلص کلام
I got to the punch line. I knocked over a glass of water with my hand
به اوج مسئله ( لپ مطلب، خلاصه کلام، نقطه اوج داستان قسمت خنده دار داستان ) که رسیدم. بادستم زدم به لیوان کناریم
آن قسمت از جک که باعث خنده میشود

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس