protectionist

/prəˈtekʃənəst//prəˈtekʃənɪst/

معنی: طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی
معانی دیگر: طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی

جمله های نمونه

1. No one is either a complete protectionist or a complete free trader.
[ترجمه گوگل]هیچ کس نه یک محافظ کامل یا یک معامله گر آزاد کامل نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ کس یا یک protectionist کامل یا یک تاجر آزاد کامل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is generally recognised that protectionist policies lead to inflationary pressures on the economy.
[ترجمه گوگل]به طور کلی پذیرفته شده است که سیاست های حمایتی منجر به فشارهای تورمی بر اقتصاد می شود
[ترجمه ترگمان]به طور کلی مشخص شده است که سیاست های حمایتی حمایتی باعث تورم فشار اقتصادی در اقتصاد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Signs of a policy shift towards a more protectionist approach have already been detected.
[ترجمه گوگل]نشانه‌هایی از تغییر سیاست به سمت رویکرد حمایت‌گرایانه‌تر قبلاً شناسایی شده است
[ترجمه ترگمان]نشانه های تغییر سیاست به سمت یک رویکرد حمایتی بیشتر در حال حاضر شناسایی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The report notes a general absence in projectionist protectionist policies despite the global economic recession.
[ترجمه گوگل]این گزارش به غیبت کلی در سیاست‌های حمایت‌گرایانه پیش‌بینی‌گرایانه با وجود رکود اقتصادی جهانی اشاره می‌کند
[ترجمه ترگمان]این گزارش حاکی از عدم حضور عمومی در سیاست های حمایتی projectionist علی رغم رکود اقتصادی جهانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But the biggest reason why the protectionist impulse was neutered was that policymakers found alternative ways of creating jobs and growth, through fiscal and monetary measures.
[ترجمه گوگل]اما بزرگ‌ترین دلیلی که انگیزه حمایت‌گرایانه خنثی شد این بود که سیاست‌گذاران راه‌های جایگزینی برای ایجاد شغل و رشد از طریق اقدامات مالی و پولی پیدا کردند
[ترجمه ترگمان]اما بزرگ ترین دلیلی که چرا انگیزه حمایت از حمایت از صنایع داخلی عقیم شد این بود که سیاست گذاران راه های جایگزین برای ایجاد شغل و رشد، از طریق معیارهای مالی و پولی یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And added that its trade group worried about protectionist tendencies.
[ترجمه گوگل]و افزود که گروه تجاری آن نگران تمایلات حمایتی است
[ترجمه ترگمان]و افزود که گروه تجاری آن نگران گرایش های protectionist است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These are the arguments behind an increasingly protectionist mood in Washington.
[ترجمه گوگل]اینها دلایلی است که در پشت یک روحیه فزاینده حمایت گرایانه در واشنگتن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اینها دلایلی هستند که در پشت سر و صدای حمایتی روزافزونی در واشنگتن قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Persistently high unemployment fuels protectionist tendencies.
[ترجمه گوگل]بیکاری بالا به طور مداوم به تمایلات حمایت گرایانه دامن می زند
[ترجمه ترگمان]کاهش شدید نرخ بیکاری ناشی از گرایش به حمایت از صنایع داخلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Either way, the risks of a protectionist backlash against China would rise.
[ترجمه گوگل]در هر صورت، خطرات واکنش های حمایتی علیه چین افزایش خواهد یافت
[ترجمه ترگمان]در هر صورت، خطرات ناشی از حمایت از حمایت از تولیدات داخلی در برابر چین افزایش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There already strong protectionist pressures in countries such as Italy and France.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر فشارهای حمایت گرایانه شدیدی در کشورهایی مانند ایتالیا و فرانسه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر فشارهای داخلی در کشورهایی مانند ایتالیا و فرانسه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And this week, protectionist tensions rose to the surface in both countries.
[ترجمه گوگل]و در این هفته، تنش های حمایت گرایانه در هر دو کشور ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]و این هفته، تنش های حمایتی داخلی در هر دو کشور افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is the sort of protectionist tosh that most industries have not dared utter in public since the 1970s.
[ترجمه گوگل]این نوعی توش حمایت گرایانه است که بیشتر صنایع از دهه 1970 جرات بیان آن را در انظار عمومی نداشته اند
[ترجمه ترگمان]این نوعی از تولیدات داخلی است که بسیاری از صنایع از دهه ۱۹۷۰ جرات اظهار نظر در مردم را ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It means that protectionist pressures are likely to rise as the social costs the downturn intensify.
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که فشارهای حمایتی احتمالاً با تشدید هزینه های اجتماعی رکود افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]این بدان معنی است که فشار حمایت از صنایع داخلی احتمالا افزایش خواهد یافت و هزینه های اجتماعی افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Japan is becoming increasingly nervous about protectionist trends in Europe.
[ترجمه گوگل]ژاپن به طور فزاینده ای نسبت به روندهای حمایت گرایانه در اروپا عصبی می شود
[ترجمه ترگمان]ژاپن در حال افزایش فزاینده ای در مورد گرایش های مربوط به تولید کنندگان در اروپا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی (اسم)
protectionist

انگلیسی به انگلیسی

• one who supports imposing taxes or tariffs on foreign imports in order to protect domestic industry (economics)
a protectionist is someone who agrees with and supports protectionism.
protectionist policies, laws, agreements, and so on, are based on protectionism, or help to create or support it.

پیشنهاد کاربران

حمایت دولت از صنایع داخلی با وضع مالیات یا محدودیت برای کالاهای خارجی
when a government tries to help industries in its own country by taxing or restricting foreign goods

بپرس