prophetess

/ˈprɑːfətəs//ˈprɒfɪtes/

نبیه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a female prophet.
مشابه: seer

جمله های نمونه

1. Then, together, prophetess and hero started on their journey.
[ترجمه گوگل]سپس نبی و قهرمان با هم سفر خود را آغاز کردند
[ترجمه ترگمان]سپس، prophetess و قهرمان به سفر خود رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There was also a prophetess, Anna, the daughter of Phanuel, of the tribe of Asher.
[ترجمه گوگل]همچنین یک نبی به نام آنا، دختر فانوئیل، از قبیله آشیر بود
[ترجمه ترگمان]یک پیغمبر نیز بود، آنا، دختر Phanuel، از قبیله Asher
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My username is the name of a prophetess in Norse mythology.
[ترجمه گوگل]نام کاربری من نام یک پیامبر زن در اساطیر نورس است
[ترجمه ترگمان]نام کاربری من نام of در اساطیر نورس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Anna also, a prophetess, came in and confirmed Simeon's testimony concerning Christ.
[ترجمه گوگل]آنا نیز که یک نبی بود، وارد شد و شهادت شمعون در مورد مسیح را تأیید کرد
[ترجمه ترگمان]همچنین آنا، پیغمبر، در حالی که شهادت سیمون مربوط به مسیح را تایید می کرد، وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Now Deborah, a prophetess, the wife of Lappidoth, was judging Israel at that time.
[ترجمه گوگل]در آن زمان، دبورا، نبی، همسر لاپیدوت، اسرائیل را قضاوت می کرد
[ترجمه ترگمان]اکنون (دبرا)، همسر of (prophetess)، همسر Lappidoth، در آن زمان مورد قضاوت اسرائیل قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And, a prophetess, the wife of, she judged Israel at that time.
[ترجمه گوگل]و در آن زمان، یک نبی، همسر او، اسرائیل را قضاوت کرد
[ترجمه ترگمان]و یک prophetess، همسر او، در آن زمان اسرائیل را مورد قضاوت قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Prophetess and political leader of ancient Israel.
[ترجمه گوگل]پیامبر و رهبر سیاسی اسرائیل باستان
[ترجمه ترگمان]prophetess و رهبر سیاسی اسرائیل باستان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And Deborah, a prophetess, the wife of Lapidoth, she judged Israel at that time.
[ترجمه گوگل]و دبورا، نبی، همسر لاپیدوت، در آن زمان اسرائیل را داوری کرد
[ترجمه ترگمان]و دبورا، همسر of، همسر Lapidoth، در آن زمان اسرائیل را مورد قضاوت قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The best known was that which followed the Devonshire prophetess Joanna Southcott.
[ترجمه گوگل]شناخته شده ترین آن چیزی بود که به پیروی از پیامبر زنی دوون شایر، جوآنا ساوتکات، انجامید
[ترجمه ترگمان]بهترین چیزی که شناخته می شد این بود که در Devonshire، جوانا Southcott را دنبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The only woman Judge or Ruler of Israel. Also a prophetess.
[ترجمه گوگل]تنها زن قاضی یا حاکم اسرائیل همچنین یک نبی
[ترجمه ترگمان]تنها قاضی زن و یا حاکم اسرائیل همچنین یک prophetess
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was of the Tribe of Judah and his wife was a prophetess.
[ترجمه گوگل]او از قبیله یهودا و همسرش نبی بود
[ترجمه ترگمان]او از the یهودا و همسرش پیغمبر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She might, in one of her phases, have been a prophetess.
[ترجمه گوگل]او ممکن است در یکی از مراحل خود یک نبی بوده باشد
[ترجمه ترگمان]شاید، در یکی از مراحل او، یک پیغمبر بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• female prophet, female seer, woman who can predict the future

پیشنهاد کاربران

بپرس