producer

/prəˈduːsər//prəˈdjuːsə/

معنی: سازنده، مولد، تولید کننده
معانی دیگر: فراور، فرور (در برابر: مصرف کننده consumer)، (سینما و تلویزیون و غیره) تهیه کننده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person or organization that produces, esp. commercial goods and services.

(2) تعریف: a person who finances and organizes public entertainment.

- The producer of the play.
[ترجمه سامان] تولید کننده احمق
|
[ترجمه ارسلان] تهیه کننده نمایشنامه
|
[ترجمه محمد صفوی] تهیه کننده نمایش
|
[ترجمه گوگل] تهیه کننده نمایشنامه
[ترجمه ترگمان] تولید کننده نمایش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. from producer to consumer a product changes hands a few times
کالا از تولید کننده تا مصرف کننده چند دست می گردد.

2. iran is a major producer of oil
ایران یک تولید کننده ی عمده ی نفت است.

3. Chile is the world's largest producer of copper.
[ترجمه گوگل]شیلی بزرگترین تولید کننده مس در جهان است
[ترجمه ترگمان]شیلی بزرگ ترین تولید کننده مس جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Brazil is the world's largest producer of coffee.
[ترجمه گوگل]برزیل بزرگترین تولید کننده قهوه در جهان است
[ترجمه ترگمان]برزیل بزرگ ترین تولید کننده قهوه جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That company is a producer of television sets.
[ترجمه امیر] آن شرکت تولید کننده تلویزیون است
|
[ترجمه محمد صفوی] آن شرکت تهیه کننده مجموعه تلوزیونی است.
|
[ترجمه گوگل]این شرکت تولید کننده تلویزیون است
[ترجمه ترگمان]آن شرکت تهیه کننده مجموعه تلویزیونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The producer plans to audition dancers tomorrow morning.
[ترجمه گوگل]تهیه کننده قصد دارد فردا صبح از رقصندگان تست کند
[ترجمه ترگمان]تولید کننده فردا صبح برنامه اجرا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. James was called to see the producer and got the job on the spot.
[ترجمه گوگل]جیمز برای دیدن تهیه کننده فراخوانده شد و در محل کار را دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]جیمز برای دیدن تولید کننده فراخوانده شد و کار را در محل انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In June, producer prices slipped 0. 1% from May.
[ترجمه گوگل]در ماه ژوئن، قیمت های تولیدکننده نسبت به ماه مه 0 1% کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]در ماه ژوئن، قیمت تولید کننده ۰ از ماه می تا ۱ درصد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She was only the associate producer of the movie.
[ترجمه گوگل]او فقط دستیار تهیه کننده فیلم بود
[ترجمه ترگمان]اون فقط تهیه کننده فیلم بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The television producer today has to be part news person, part educator.
[ترجمه گوگل]تهیه‌کننده تلویزیون امروز باید بخشی از اخبار و تا حدی مربی باشد
[ترجمه ترگمان]تولید کننده تلویزیون امروز باید بخشی از یک فرد خبری، یک مربی، باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Libya is a major oil producer.
[ترجمه گوگل]لیبی یکی از تولیدکنندگان بزرگ نفت است
[ترجمه ترگمان]لیبی یک تولیدکننده بزرگ نفت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Vanya Kewley is a freelance film producer.
[ترجمه گوگل]وانیا کیولی یک تهیه کننده مستقل فیلم است
[ترجمه ترگمان]Vanya Kewley یک تولیدکننده مستقل فیلم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. South Carolina is the fourth largest producer of tobacco.
[ترجمه گوگل]کارولینای جنوبی چهارمین تولیدکننده بزرگ تنباکو است
[ترجمه ترگمان]کارولینای جنوبی چهارمین تولید کننده بزرگ تنباکو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The new producer has really dumbed the show down.
[ترجمه گوگل]تهیه کننده جدید واقعا نمایش را بیهوده کرده است
[ترجمه ترگمان]تولید کننده جدید واقعا نمایش را خراب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سازنده (اسم)
performer, author, composer, maker, manufacturer, creator, constructor, builder, producer, engineer, originator, procreator, instrumentalist

مولد (اسم)
begetter, generator, producer, generatrix, birthplace, time of birth

تولید کننده (اسم)
manufacturer, producer, breeder

تخصصی

[حسابداری] تولید کننده
[سینما] تهیه کننده
[برق و الکترونیک] سازنده، تولید کننده
[نساجی] تولید کننده

انگلیسی به انگلیسی

• manufacturer, one who produces goods or services; one responsible for general supervision of a motion picture (or play, television program, etc.)
a producer is a person whose job is organizing plays, films, programmes, or records.
a producer of a food or material is a company or country that grows or provides a large amount of it.

پیشنهاد کاربران

سازنده، مولد، تولید کننده
producer ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: تهیه‏کننده
تعریف: 1. ( در سینما ) شخصی که بودجۀ ساخت فیلم در اختیار او قرار می‏گیرد و مسئولیت هدایت تولید را بر عهده دارد|||2. ( در تلویزیون ) شخصی که مسئولیت تولید و آماده‏سازی برنامه‏ها را برای پخش بر عهده دارد
تهیه کننده موسیقی
صداپرداز
تهیه کننده ( فیلم )
چیزی یا کسی که تولید میکند و میسازد ومستقل و خود کفا به خود است .
مانند گیاهان و درختان که خود هم اکسیژن تولید میکنند و هم غذای خود را بدون کمک و تنها با استفاده از نور خورشید میسازند.

بپرس