procreation

/ˌproʊkrɪˈeɪʃn̩//ˌprəʊkrɪˈeɪʃn̩/

معنی: زایش، فرااوری
معانی دیگر: procreator موجد، سازنده، فراوری

جمله های نمونه

1. Early marriage and procreation are no longer discouraged there.
[ترجمه مسعود] در آنجا دیگر مخالفتی با ازدواج و زادوولد زودهنگام ووجود ندارد.
|
[ترجمه گوگل]ازدواج زودهنگام و تولید مثل دیگر در آنجا دلسرد نمی شود
[ترجمه ترگمان]ازدواج زود و زاد و ولد در آنجا دیگر دلسرد کننده نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They believe that sex is primarily for procreation.
[ترجمه علی رسولی] آن ها معتقدند که عمل جنسی در درجه اول برای تولید مثل است.
|
[ترجمه گوگل]آنها معتقدند که رابطه جنسی در درجه اول برای تولید مثل است
[ترجمه ترگمان]آن ها بر این باورند که جنسیت در درجه اول برای تولید نسل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Why are caring, commitment, and procreation apparently being given such low priority?
[ترجمه علی رسولی] چرا به مراقبت، تعهد و زاد و ولدچنین اولویت پائینی داده می شود؟
|
[ترجمه گوگل]چرا ظاهراً به مراقبت، تعهد و تولید مثل چنین اولویت کم داده می شود؟
[ترجمه ترگمان]چرا مراقبت، تعهد، و تولید مثل این در اولویت پایین قرار دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The male power in procreation is the active power; women's contribution is passive.
[ترجمه گوگل]قدرت مرد در تولید مثل، نیروی فعال است سهم زنان منفعل است
[ترجمه ترگمان]قدرت مرد در زاد و ولد قدرت فعال است؛ مشارکت زنان منفعل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mention procreation, and they talk about the population explosion.
[ترجمه گوگل]زایش را ذکر کنید، و آنها در مورد انفجار جمعیت صحبت می کنند
[ترجمه ترگمان]زاد و ولد را ذکر کنید، و در مورد انفجار جمعیت صحبت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The content of procreation right mainly includes rights of knowing truth, decision right, and so on.
[ترجمه علی رسولی] محتوای ( آئین نامه ) حق زاد و ولد بطور عمده شامل حق دانستن حقیقت، حق تصمیم گیری و نظایر آن است
|
[ترجمه گوگل]محتوای حق نسب عمدتاً شامل حقوق دانستن حقیقت، حق تصمیم گیری و غیره است
[ترجمه ترگمان]محتوای نسل به طور عمده شامل حق دانستن حقیقت، تصمیم درست، و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Scientists discovered the mysterious rite of procreation 1981 and ever since have puzzled over its details.
[ترجمه گوگل]دانشمندان مراسم اسرارآمیز تولید مثل را در سال 1981 کشف کردند و از آن زمان تاکنون در مورد جزئیات آن گیج شده اند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان مراسم مرموز زاد و ولد را در سال ۱۹۸۱ کشف کردند و از آن زمان به بعد از جزئیات آن گیج شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The females procreation adoration is the origin and return of ancient goddess.
[ترجمه گوگل]ستایش زاد و ولد ماده خاستگاه و بازگشت الهه باستانی است
[ترجمه ترگمان]پرستش procreation ماده منشا و بازگشت ربه النوع باستانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And, procreation and human trafficking reveal the loss of personal physical independence within sexual culture.
[ترجمه گوگل]و تولید مثل و قاچاق انسان نشان دهنده از دست دادن استقلال فیزیکی شخصی در فرهنگ جنسی است
[ترجمه ترگمان]و زاد و ولد و قاچاق انسان نشان دهنده از دست دادن استقلال فیزیکی شخصی در فرهنگ جنسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This article also expounds several special bodies of procreation right, including single female, male prisoner.
[ترجمه گوگل]این مقاله همچنین به تشریح چندین نهاد ویژه حق تولید مثل، از جمله زندانی زن مجرد و مرد می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله همچنین درباره چندین نهاد خاص مربوط به زاد و ولد، از جمله مرد مجرد زندانی مرد، سخن می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sterility is some permanent factor preventing procreation.
[ترجمه علی رسولی] عقیم بودن یک عامل دائمی جلوگیری از زاد وولد است.
|
[ترجمه گوگل]عقیمی یکی از عوامل دائمی جلوگیری از تولید مثل است
[ترجمه ترگمان]Sterility عاملی ماندگار است که از تولید نسل جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some people believe that sex should only be for the purpose of procreation.
[ترجمه گوگل]برخی افراد معتقدند که رابطه جنسی فقط باید برای تولید مثل باشد
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم بر این باورند که رابطه جنسی تنها باید برای تولید نسل باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When they then found out about their own significance in procreation they seized power entirely.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها به اهمیت خود در تولید مثل پی بردند، قدرت را به طور کامل به دست گرفتند
[ترجمه ترگمان]پس از آن که از اهمیت خود در زادن آگاه شدند، قدرت را به طور کامل از دست گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Hindley Foster had obviously perceived her dilemma and understood it, even though he had said he had no intimate knowledge of procreation.
[ترجمه علی رسولی] هیندلی فاستر به وضوح معضل ( وضعیت دشوار ) خود را درک کرده و فهمیده بود با وجود این گفته بود که اطلاعات چندانی از زاد و ولد ندارد
|
[ترجمه گوگل]هیندلی فاستر بدیهی است که معضل او را درک کرده و آن را درک کرده بود، حتی اگر او گفته بود که هیچ دانش نزدیکی از تولید مثل ندارد
[ترجمه ترگمان]هیندلی به وضوح دریافته بود که او این مساله را درک کرده است و با وجود این که گفته بود هیچ اطلاعی از زاد و ولد ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زایش (اسم)
get, birth, bearing, generation, procreation

فرااوری (اسم)
reproduction, procreation

تخصصی

[بهداشت] زاد و ولد

انگلیسی به انگلیسی

• reproduction, begetting of children, breeding; creation, formation, generation
procreation is the producing of babies or young; a formal word.

پیشنهاد کاربران

زادِ ولد صحیح است؛ به اشتباه برخی آن را �زاد و ولد� می گویند/می نویسند.
منبع: بهتر بنویسیم؛ رضا بابایی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : procreate
✅️ اسم ( noun ) : procreation
✅️ صفت ( adjective ) : procreative
✅️ قید ( adverb ) : _
فرزند آوری
زاد و ولد، تولید مثل

بپرس