probabilistic

/ˌprɒbəbɪˈlɪstɪk//ˌprɒbəbɪˈlɪstɪk/

معنی: احتمالی
معانی دیگر: وابسته به احتمال گرایی، شایمانگرایانه

جمله های نمونه

1. The main information that the probabilistic syntax analyser needs from the lexicon is the grammatical tag of each of the candidate words.
[ترجمه گوگل]اطلاعات اصلی که تحلیلگر نحو احتمالی از واژگان نیاز دارد، برچسب دستوری هر یک از کلمات نامزد است
[ترجمه ترگمان]اطلاعات اصلی که the syntax probabilistic از واژه نامه نیاز دارد، برچسب گرامری هر یک از کلمات نامزد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conclusions A probabilistic syntax processor has been developed to assist in the selection of the correct words for a text recognition system.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری یک پردازنده نحو احتمالی برای کمک به انتخاب کلمات صحیح برای یک سیستم تشخیص متن ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری یک پردازشگر سینتکس احتمالاتی برای کمک به انتخاب کلمات صحیح برای یک سیستم بازشناسی متن ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is that the probabilistic idea is in accord with a kind of empiricism.
[ترجمه گوگل]این است که ایده احتمالی با نوعی تجربه گرایی مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]این است که ایده احتمالی با نوعی تجربه گرایی منطبق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is this act which introduces the probabilistic element, the jarring discontinuity in the system's experience.
[ترجمه گوگل]این عمل است که عنصر احتمالی، ناپیوستگی متزلزل را در تجربه سیستم معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]این اقدامی است که عنصر احتمالی، ناپیوستگی لرزش در تجربه سیستم را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For the probabilistic syntax system compounds are troublesome since the window may not contain all of the compound.
[ترجمه گوگل]برای سیستم نحو احتمالی، ترکیبات مشکل ساز هستند، زیرا پنجره ممکن است شامل همه ترکیب نباشد
[ترجمه ترگمان]برای ترکیبات سیستم سینتکس احتمالی، از آنجایی که پنجره ممکن است شامل تمام ترکیبات نباشد، مزاحم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Instead of repeatable results, outcomes are merely probabilistic.
[ترجمه گوگل]به جای نتایج قابل تکرار، نتایج صرفاً احتمالی هستند
[ترجمه ترگمان]نتایج، به جای نتایج قابل تکرار، صرفا احتمالاتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Probabilistic models have commonly been used to investigate the semantic associations between words.
[ترجمه گوگل]مدل‌های احتمالی معمولاً برای بررسی ارتباط معنایی بین کلمات استفاده می‌شوند
[ترجمه ترگمان]از مدل های احتمالی عموما برای بررسی روابط معنایی بین کلمات استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In contrast simple probabilistic models have been extremely effective in some speech and language tasks.
[ترجمه گوگل]در مقابل، مدل‌های احتمالی ساده در برخی از تکالیف گفتاری و زبانی بسیار مؤثر بوده‌اند
[ترجمه ترگمان]در مقابل مدل های ساده احتمالاتی به شدت در برخی از وظایف گفتاری و زبانی موثر بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These employ probability theory, hence the term probabilistic sampling.
[ترجمه گوگل]اینها از نظریه احتمال استفاده می کنند، از این رو اصطلاح نمونه گیری احتمالی را به کار می برند
[ترجمه ترگمان]این ها نظریه احتمالات را به کار می گیرند در نتیجه از اصطلاح نمونه گیری احتمالی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dirichlet: Clusters based on the mixing of many probabilistic models giving it the advantage that it doesn't need to commit to a particular view of the clusters prematurely.
[ترجمه گوگل]دیریکله: خوشه‌هایی مبتنی بر اختلاط بسیاری از مدل‌های احتمالی به آن این مزیت را می‌دهند که نیازی به تعهد پیش از موعد به نمای خاصی از خوشه‌ها ندارد
[ترجمه ترگمان]دیریکله: خوشه ها مبتنی بر ترکیب بسیاری از مدل های احتمالاتی است که این مزیت را می دهند که لازم نیست به یک دیدگاه خاص از خوشه ها پیش از موعد متعهد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This probabilistic model is widely applied to seismic damage prediction of building group.
[ترجمه گوگل]این مدل احتمالی به طور گسترده ای برای پیش بینی آسیب لرزه ای گروه ساختمان به کار می رود
[ترجمه ترگمان]این مدل احتمالاتی به طور گسترده برای پیش بینی آسیب های لرزه ای گروه ساختمان بکار گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The probabilistic distribution model of the relative mean square error was discussed, when its hydrodynamic parameters fluctuate around criterion value on the proportional distributing.
[ترجمه گوگل]مدل توزیع احتمالی میانگین مربعات نسبی خطا مورد بحث قرار گرفت، زمانی که پارامترهای هیدرودینامیکی آن حول مقدار معیار در توزیع متناسب نوسان می کنند
[ترجمه ترگمان]مدل توزیع احتمالی خطای مربع متوسط مورد بحث قرار گرفت، زمانی که پارامترهای هیدرودینامیک آن حول مقدار معیار توزیع متناسب نوسان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. PID controller design method based on probabilistic robustness was presented for thermal process with varied parameters.
[ترجمه گوگل]روش طراحی کنترل کننده PID بر اساس استحکام احتمالی برای فرآیند حرارتی با پارامترهای متنوع ارائه شد
[ترجمه ترگمان]روش طراحی کنترلر PID مبتنی بر مقاومت احتمالی، برای فرآیند حرارتی با پارامترهای مختلف ارایه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is pointed out by the author that probabilistic method is the most effective in calculation of the sizing chain of the multi-form links.
[ترجمه گوگل]توسط نگارنده اشاره شده است که روش احتمالی موثرترین روش در محاسبه زنجیره اندازه حلقه های چند شکلی است
[ترجمه ترگمان]این مساله توسط مولف نشان داده می شود که روش احتمالاتی موثرترین روش در محاسبه زنجیره اندازه لینک های چند وجهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A probabilistic information system was used to express the uncertainty relationship between objects and attributes.
[ترجمه گوگل]یک سیستم اطلاعات احتمالی برای بیان رابطه عدم قطعیت بین اشیا و ویژگی ها استفاده شد
[ترجمه ترگمان]از یک سیستم اطلاعات احتمالاتی برای بیان رابطه عدم قطعیت بین اشیا و ویژگی ها استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

احتمالی (صفت)
presumptive, probable, likely, eventual, probabilistic

تخصصی

[ریاضیات] احتمالی، محتمل

انگلیسی به انگلیسی

• of the theory of probability

پیشنهاد کاربران

احتمال گرایانه
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : probability / probable
✅️ صفت ( adjective ) : probable / probabilistic
✅️ قید ( adverb ) : probably / probabilistically

بپرس