prink

/prɪŋk//prɪŋk/

رجوع شود به: primp

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: prinks, prinking, prinked
• : تعریف: to dress up or adorn for show.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to dress or groom oneself with care, as by observing the effect of various adornments or arrangements in a mirror; primp.

جمله های نمونه

1. The thousand and one emporiums patch and prink us.
[ترجمه گوگل]هزار و یک امپریوم ما را وصله می‌کنند و پریشان می‌کنند
[ترجمه ترگمان]با هزار و یک قطعه زمین و دار و ون، دستی به سرمان زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Chapter three, essay from clothing, hairstyle and prink to introduce the popular of modern wedding veil and evening wear's sculpt.
[ترجمه گوگل]فصل سوم، انشا از لباس، مدل مو و پیراهن برای معرفی محبوب ترین حجاب عروسی و مجسمه سازی لباس شب
[ترجمه ترگمان]فصل سوم، مقاله از لباس، مدل موی و prink برای آشنا کردن عموم مردم در مراسم عروسی مدرن و sculpt evening
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. "EDEN PRINK" Deng clothing apparel brand since its inception, always adhere to the "leisure life, the arts, fashion, " the design style.
[ترجمه گوگل]"EDEN PRINK" برند پوشاک دنگ از زمان آغاز به کار، همیشه به "زندگی اوقات فراغت، هنر، مد،" سبک طراحی پایبند است
[ترجمه ترگمان]\"eden prink\" (Deng clothing)از زمان تاسیس خود، همیشه به \"زندگی فراغت، هنر، مد\"، سبک طراحی پایبند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tonight whom did I prink the late dressing for?
[ترجمه گوگل]امشب پانسمان دیرهنگام را برای کی پرک کردم؟
[ترجمه ترگمان]این لباس شب را که به دست داشتم به دست آوردم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rusalka: Thank you, Prink, for acknowledging me what is love.
[ترجمه گوگل]روسالکا: از تو متشکرم، پرینک، که به من تصدیق کردی که عشق چیست
[ترجمه ترگمان]Rusalka: از شما متشکرم، به خاطر اینکه به من بگویید عشق چیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. " EDEN PRINK "Deng apparel clothing faced by the consumer group, a group of independence, wisdom and the pursuit of fashion, the clothing tastes have very high demands of the modern women.
[ترجمه گوگل]" EDEN PRINK "لباس پوشاک دنگ مواجه با گروه مصرف کننده، گروهی از استقلال، خرد و پیگیری مد، سلیقه لباس خواسته های بسیار بالایی از زنان مدرن است
[ترجمه ترگمان]\"eden prink\" (Deng apparel)که توسط گروه مصرف کننده، گروهی از استقلال، خرد و پی گیری مد، با آن مواجه است، خواسته های بسیاری از زنان مدرن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And you may watch me purse my mouth and prink!
[ترجمه گوگل]و شما ممکن است تماشا کنید که من دهانم را جمع می کنم و چنگ می زنم!
[ترجمه ترگمان]و از دست و دستی که به دست prink، مواظب من باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• ornament, decorate, adorn; dress up, beautify oneself, dandify

پیشنهاد کاربران

prink به معنای آرایش کردن یا تزئین کردن است.
توضیحات بیشتر:
- prink به طور سنتی برای اشاره به آرایش ظاهری یا تزئین لباس، مو، ناخن و غیره به کار می رود.
- معنای اصلی آن تزئین کردن یا آراستن با دقت و ظرافت است.
...
[مشاهده متن کامل]

- می تواند به معنای آرایش کردن با تمرکز بر جزئیات هم باشد.
- امروزه عمدتاً برای توصیف آرایش ظاهری زنانه مورد استفاده قرار می گیرد.
- مانند آرایش کامل یا تزئینات ظریف روی لب و چشم.
بنابراین prink به معنای آرایش یا تزئین کردن با تمرکز بر جزئیات و ظرافت است.

بپرس