preparative

/priːˈpærʌtɪv//prɪˈpærətɪv/

معنی: مقدماتی، پستایی، پستاگرانه، تدارکی، مربوط بهتهیه کردن چیزی
معانی دیگر: رجوع شود به: preparatory، چیز مقدماتی یا آمایشی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: tending to prepare or make ready.
اسم ( noun )
مشتقات: preparatively (adv.)
• : تعریف: something that prepares.

جمله های نمونه

1. Conclusion This preparative technology is feasible and its clinical effects is better for diabetic renopathy.
[ترجمه فاطمه] نتیجه این فناوری مقدماتی امکان پذیر است و اثرات بالینی آن برای رنو تیپ دیابتی بهتر است.
|
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری این فناوری آماده‌سازی امکان‌پذیر است و اثرات بالینی آن برای رنوپاتی دیابتی بهتر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این فن آوری preparative امکان پذیر است و اثرات بالینی آن برای renopathy دیابتی مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective : To study the formulation, preparative method and quality control of calcium gluconate gel.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه فرمولاسیون، روش تهیه و کنترل کیفی ژل گلوکونات کلسیم
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه فرمول، روش preparative و کنترل کیفیت ژل کلسیم gluconate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Preparative high - speed counter-current chromatography ( HSCCC ) was used the isolation and purification of solanesol from potato leaves.
[ترجمه گوگل]از کروماتوگرافی ضد جریان با سرعت بالا (HSCCC) برای جداسازی و خالص‌سازی سولانزول از برگ‌های سیب‌زمینی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]کروماتوگرافی با سرعت بالا - با سرعت بالا (HSCCC)به تنهایی و خالص سازی of از برگ های سیب زمینی استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Had done the preparative work before sleeping, if wash foot, bath, right noctivagant person take necessary medical treatment step, produce an accident in case.
[ترجمه گوگل]قبل از خواب کار مقدماتی را انجام داده بود، در صورت شستن پا، حمام، فرد شبح راست اقدام درمانی لازم را انجام می داد، در صورت بروز حادثه ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]اگر قبل از خوابیدن کار preparative را انجام داده بود، اگر پای شستشو، حمام، و فرد مناسب برای درمان پزشکی لازم را در نظر بگیرید، یک تصادف در مورد آن ایجاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the paper preparative methods of phosphate - free super concentrated liquid detergent were introduced.
[ترجمه گوگل]در مقاله روش های آماده سازی مواد شوینده مایع فوق غلیظ بدون فسفات معرفی شد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله روش های preparative حاوی مواد شوینده مایع تغلیظ شده فسفات معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The developed method is of high preparative capacity and high efficiency resolution.
[ترجمه گوگل]روش توسعه‌یافته از ظرفیت آماده‌سازی بالا و وضوح کارایی بالا برخوردار است
[ترجمه ترگمان]این روش توسعه یافته دارای قابلیت بالا و وضوح بالا و وضوح کارایی بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A method for the purification of solanesol by preparative liquid chromatography was proposed.
[ترجمه گوگل]روشی برای خالص‌سازی سولانزول با کروماتوگرافی مایع آماده‌سازی پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]روشی برای خالص سازی of با کروماتوگرافی مایع preparative پیشنهاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The preparative conditions of salt resistance SAP by aqueous polymerization were investigated.
[ترجمه گوگل]شرایط آماده سازی مقاومت به نمک SAP با پلیمریزاسیون آبی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]شرایط preparative مقاومت نمک توسط polymerization آبی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. By Vis-UV detector, column efficiencies of conically shaped preparative chromatographic columns with porous polytetrafluoroethylene (PTFE) frit and porous stainless steel frit were compared.
[ترجمه گوگل]با آشکارساز Vis-UV، کارایی ستون‌های کروماتوگرافی آماده‌سازی مخروطی شکل با فریت پلی‌تترا فلوئورواتیلن متخلخل (PTFE) و فریت فولاد ضد زنگ متخلخل مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]در مقابل یابنده UV، efficiencies ستون of preparative شکل conically با columns porous (پی اف تی اف)و فولاد ضد زنگ پر از فولاد مقایسه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To compare and discuss a few preparative methods of competent Escherichia coli cells.
[ترجمه گوگل]هدف مقایسه و بحث در مورد چند روش آماده سازی سلول های اشریشیاکلی شایسته
[ترجمه ترگمان]هدف مقایسه و بحث در مورد چند روش preparative برای سلول های competent Escherichia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Preparative high-speed counter-current chromatography (HSCCC) was used for the separation of calycosin and formononetin from the ethyl acetate extract of Astragalus membranaceus Bge.
[ترجمه گوگل]کروماتوگرافی ضد جریان با سرعت بالا (HSCCC) برای جداسازی کالیکوزین و فورمونونتین از عصاره اتیل استات گون گون استفاده شد
[ترجمه ترگمان]کروماتوگرافی با سرعت بالا با سرعت بالا (HSCCC)برای جداسازی of و formononetin از عصاره اتیل استات of membranaceus Bge استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. OBJECTIVE To study the preparative technique of cisplatin Bletilla striata microspheres and their physicochemical properties.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه روش آماده سازی میکروسفرهای سیس پلاتین Bletilla striata و خواص فیزیکوشیمیایی آنها
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای بررسی روش preparative سیس پلاتین و خواص شیمیایی their آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The methods of studying flow profile of preparative chromatography were summarized.
[ترجمه گوگل]روش های مطالعه پروفیل جریان کروماتوگرافی آماده سازی خلاصه شد
[ترجمه ترگمان]روش های بررسی پروفایل جریان کروماتوگرافی preparative به طور خلاصه بیان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The preparative chemistry, and characterization of phthalocyanines and metallophthalocyanines has been extensively studied over the past six decades.
[ترجمه گوگل]شیمی آماده سازی، و خصوصیات فتالوسیانین ها و متالوفتالوسیانین ها به طور گسترده در شش دهه گذشته مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]شیمی preparative و خصوصیات of و metallophthalocyanines به طور گسترده در طول شش دهه گذشته مورد مطالعه قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. During the preparative and mining process of fully mechanized coal mining face, meeting small fold is a premonitor that there may be concealed fault around the face.
[ترجمه گوگل]در طول فرآیند آماده‌سازی و استخراج معادن کاملاً مکانیزه زغال‌سنگ، برخورد با چین‌های کوچک پیش‌آگاهی است که ممکن است گسل پنهان در اطراف صورت وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]در طول فرآیند استخراج و استخراج معدن به طور کامل مکانیزه شده معدن کاوی، برابر است با premonitor که ممکن است در اطراف صورت وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مقدماتی (صفت)
elementary, primary, preliminary, first, anticipatory, introductory, preparatory, preparative, precedential, prep

پستایی (صفت)
preparatory, preparative

پستاگرانه (صفت)
preparative

تدارکی (صفت)
preparatory, preparative

مربوط به تهیه کردن چیزی (صفت)
preparative

انگلیسی به انگلیسی

• readying, serving to prepare; serving to put into the proper condition; of preparation, pertaining to the act of making ready

پیشنهاد کاربران

بپرس