prep

/ˈprep//prep/

معنی: دبستان، مسابقه ازمایشی، مقدماتی
معانی دیگر: وابسته به دبیرستان (به ویژه دبیرستانی که دانش آموزان را برای دانشگاه آماده می کند)، دبیرستانی، آمایشی، (کسی را برای کاری) آماده کردن، آمادن (به ویژه برای جراحی یا زایمان یا امتحان)، (مخفف: preparatory)، آمادگی، وابسته به آمادگی، آمادی، مدرسه مقدماتی، مدرسه ابتدایی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: (informal) of or relating to a preparatory school.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: preps, prepping, prepped
(1) تعریف: to attend a preparatory school.

(2) تعریف: to prepare oneself through study or training, as for an exam.
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to prepare (a person, subject, or thing) for a specific purpose, as for an exam or medical operation.
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "preposition."
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "preparation."

جمله های نمونه

1. a prep school
دبیرستان آمادگی (برای دانشگاه)

2. he attends night class to prep for medical school
کلاس شبانه می رود تا خود را برای (کنکور) طب آماده کند.

3. Tracking assigns some students to college prep and others to vocational programs.
[ترجمه گوگل]ردیابی برخی از دانش آموزان را به آمادگی در کالج و برخی دیگر را به برنامه های حرفه ای اختصاص می دهد
[ترجمه ترگمان]ردیابی برخی از دانشجویان را به دانشگاهی دانشگاهی و دیگر برنامه های حرفه ای اختصاص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I have to prep for my afternoon class.
[ترجمه گوگل]باید برای کلاس بعدازظهر خود را آماده کنم
[ترجمه ترگمان] باید برای کلاس بعد از ظهر آماده بشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Have you got much prep tonight?
[ترجمه گوگل]آیا امشب آمادگی زیادی دارید؟
[ترجمه ترگمان]امشب آمادگی زیادی داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Switching to College Prep was a mixed blessing.
[ترجمه گوگل]رفتن به کالج آمادگی یک موهبت متفاوت بود
[ترجمه ترگمان] رفتن به دانشگاه دانشگاه یه موهبت ترکیبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But prep schools still drew their students regionally, and Exeter was an uncommon choice for a Philadelphian.
[ترجمه گوگل]اما مدارس آمادگی هنوز هم دانش‌آموزان خود را به صورت منطقه‌ای جذب می‌کردند و اکستر انتخابی غیرمعمول برای یک فیلادلفیایی بود
[ترجمه ترگمان]اما مدارس ابتدایی هنوز دانش آموزان خود را در سطح منطقه ای به خود جذب می کردند، و اکستر یک انتخاب غیر معمول برای a بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He felt ill during prep.
[ترجمه گوگل]او در طول آماده سازی احساس بیماری می کرد
[ترجمه ترگمان] موقع آماده شدن حالش بد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Face force 5 gales and chat about prep or how you bested that Birmingham rep?
[ترجمه گوگل]با 5 بار زور مواجه شوید و در مورد آمادگی چت کنید یا اینکه چگونه توانستید از آن نماینده بیرمنگام بهتر شوید؟
[ترجمه ترگمان]صورت قبول کن و در مورد آماده سازی و اینکه چطور از بیرمنگام خوشت میاد صحبت کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He brought a prep school curriculum to Mercy High.
[ترجمه گوگل]او یک برنامه درسی آمادگی مدرسه را به مرسی عالی آورد
[ترجمه ترگمان]اون یه برنامه آموزشی مدرسه برای \"مرسی\" آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I was getting some drawing prep once and what I was actually told to draw was a towel hanging over a chair.
[ترجمه گوگل]یک بار در حال آماده شدن برای طراحی بودم و چیزی که در واقع به من گفته شد نقاشی کنم حوله ای بود که روی صندلی آویزان شده بود
[ترجمه ترگمان]من داشتم یه زمانی آماده می شدم و چیزی که در واقع بهش گفته بودم، یه حوله بود که روی یک صندلی آویزون شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Despite an artillery prep and rockets from our gunships, it was hot.
[ترجمه گوگل]با وجود آماده‌سازی توپخانه و موشک‌های ناوهای ما، هوا گرم بود
[ترجمه ترگمان]با وجود شلیک توپخانه و راکت از ارتش ما، هوا گرم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This was a prep school now.
[ترجمه گوگل]الان اینجا مدرسه آمادگی بود
[ترجمه ترگمان] این الان یه مدرسه شبانه روزی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Those shy prep school guys at mixers with their endearing long hands and blushing complexions, I could make them laugh.
[ترجمه گوگل]آن بچه های خجالتی مدرسه آماده سازی در میکسر با دست های دراز و چهره های سرخ شده شان، می توانستم آنها را بخندانم
[ترجمه ترگمان]این بچه های مدرسه خجالتی، در معاشرت با دست های دراز و چهره blushing، می توانستم آن ها را به خنده بیندازم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But friendships made at Montclair Prep can open doors in the entertainment business.
[ترجمه گوگل]اما دوستی هایی که در Montclair Prep ایجاد می شود می تواند درهای تجارت سرگرمی را باز کند
[ترجمه ترگمان]اما دوستی های ساخته شده در این مدرسه می توانند درها را در کسب وکار سرگرمی باز کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دبستان (اسم)
school, prep

مسابقه ازمایشی (اسم)
prep, test match

مقدماتی (صفت)
elementary, primary, preliminary, first, anticipatory, introductory, preparatory, preparative, precedential, prep

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) pre-university studies; intensive course; preparatory lessons
get ready, prepare (for a test, etc.)

پیشنهاد کاربران

مشق شب/تکالیف مدرسه، ( گرامر ) مخفف حرف اضافه ( =preposition )
آماده سازی ( در رستوران )
آمادگی
● کار کلاسی ( معمولا در مدارس خصوصی )
● آماده کردن ( شدن ) ، مهیا کردن ( شدن )
■ مخفف preposition یا همون حرف اضافه
اماده کردن کسی برای کاری یا چیزی
آماده شدن
مخفف preposition

بپرس