precautionary

/prɪˈkɒʃəneri//ˌprɪˈkɔːʃənəri/

معنی: احتیاطی، پیشگیرانه
معانی دیگر: پیشگیرانه، احتیاطی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, relating to, or consisting of a precaution.

- Precautionary measures were taken to ensure the safety of the passengers.
[ترجمه گوگل] اقدامات پیشگیرانه برای اطمینان از ایمنی مسافران انجام شد
[ترجمه ترگمان] اقدام های لازم برای اطمینان از ایمنی مسافران انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: recommending precaution.

- He gave his son some precautionary advice.
[ترجمه گوگل] او به پسرش توصیه های احتیاطی کرد
[ترجمه ترگمان] او به پسرش توصیه احتیاطی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He thrust aside all precautionary advice.
[ترجمه گوگل]او همه توصیه های احتیاطی را کنار گذاشت
[ترجمه ترگمان]او همه دستورها احتیاطی را کنار گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They are taking precautionary measures to safeguard their forces from the effects of chemical weapons.
[ترجمه گوگل]آنها اقدامات پیشگیرانه را برای محافظت از نیروهای خود در برابر اثرات سلاح های شیمیایی انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای حفاظت از نیروهای خود در برابر اثرات سلاح های شیمیایی اقدامات احتیاطی انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The local administration says the curfew is a precautionary measure.
[ترجمه گوگل]اداره محلی می گوید که منع آمد و شد یک اقدام پیشگیرانه است
[ترجمه ترگمان]فرمانداری محلی می گوید که مقررات منع رفت و آمد، یک اقدام احتیاطی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was kept in hospital overnight as a precautionary measure.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک اقدام احتیاطی یک شب در بیمارستان بستری شد
[ترجمه ترگمان]او یک شبه به عنوان یک تدبیر احتیاطی در بیمارستان نگهداری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He thrusts aside all precautionary advice.
[ترجمه گوگل]او همه توصیه های احتیاطی را کنار می گذارد
[ترجمه ترگمان]او تمام دستورها احتیاطی را به کناری می راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Nine more were taken in as a precautionary measure while firefighters ventilated the building and removed the canisters involved.
[ترجمه گوگل]9 نفر دیگر به عنوان یک اقدام احتیاطی وارد عمل شدند و آتش نشانان ساختمان را تهویه کردند و قوطی های درگیر را خارج کردند
[ترجمه ترگمان]۹ نفر دیگر به عنوان یک تدبیر احتیاطی مورد استفاده قرار گرفتند در حالی که آتش نشان ها ساختمان را تهویه کرده و مواد مورد نیاز را از بین بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nevertheless, it was time to take a little precautionary measure.
[ترجمه گوگل]با این وجود، زمان آن رسیده بود که کمی اقدامات احتیاطی انجام دهیم
[ترجمه ترگمان]با این وجود، زمان آن رسیده بود که یک اقدام احتیاطی کوچک انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. However, the commission also subsumes the precautionary principle under a broader framework of risk analysis.
[ترجمه گوگل]با این حال، کمیسیون اصل احتیاط را نیز تحت چارچوب گسترده‌تری از تحلیل ریسک قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]با این حال، کمیسیون همچنین اصول احتیاطی را تحت یک چارچوب وسیع تر تجزیه و تحلیل ریسک تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If we are going to encourage a new precautionary attitude, schools need to reinstate hygiene training.
[ترجمه گوگل]اگر می‌خواهیم نگرش احتیاطی جدیدی را تشویق کنیم، مدارس باید آموزش‌های بهداشتی را بازگردانند
[ترجمه ترگمان]اگر قرار است که ما یک نگرش پیشگیرانه جدید را تشویق کنیم، مدارس باید آموزش بهداشت را دوباره زنده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The precautionary motive. Unforeseen circumstances can arise, such as a car breakdown.
[ترجمه گوگل]انگیزه احتیاط ممکن است شرایط غیرقابل پیش بینی مانند خرابی ماشین رخ دهد
[ترجمه ترگمان]این انگیزه احتیاطی است شرایط Unforeseen می تواند بوجود آید، مانند شکست اتومبیل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The precautionary principle was one of many sparks that ignited protests during the World Trade Organisation meetings in Seattle last year.
[ترجمه گوگل]اصل احتیاط یکی از جرقه‌هایی بود که سال گذشته در نشست‌های سازمان تجارت جهانی در سیاتل اعتراض‌ها را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]این اصل احتیاطی یکی از جرقه های بسیاری بود که در طی نشست های سازمان تجارت جهانی در سیاتل در سال گذشته شعله ور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Communist moves then, however, were largely precautionary.
[ترجمه گوگل]با این حال، تحرکات کمونیستی در آن زمان عمدتاً پیشگیرانه بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، جنبش کمونیستی تا حد زیادی احتیاطی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Our contact with the Coastguard was simply precautionary.
[ترجمه گوگل]تماس ما با گارد ساحلی صرفاً پیشگیرانه بود
[ترجمه ترگمان]تماس ما با the صرفا احتیاطی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At this point a final precautionary measure is necessary.
[ترجمه گوگل]در این مرحله یک اقدام احتیاطی نهایی ضروری است
[ترجمه ترگمان]در این مرحله یک اقدام احتیاطی نهایی ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

احتیاطی (صفت)
cautionary, precautionary, discretionary, provisory

پیشگیرانه (صفت)
precautionary

انگلیسی به انگلیسی

• comprising an advance warning, serving to caution in advance; pertaining to advance safety measures, of security procedures
precautionary actions are intended to prevent something dangerous or unpleasant from happening.

پیشنهاد کاربران

بپرس