praying mantis

/ˈpreɪɪŋˈmænˌtɪs//ˈpreɪɪŋˈmæntɪs/

رجوع شود به: mantis

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a mantis.

جمله های نمونه

1. We learned the swift, circular dance of the praying mantis.
[ترجمه گوگل]ما رقص سریع و دایره ای آخوندک نمازگزار را یاد گرفتیم
[ترجمه ترگمان]رقص سریع و گرد of را یاد گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A praying mantis on high alert waits for insects drawn through the night to collect Ochroma blossom pollen. Navigation lights glow in the background on the Panama Canal.
[ترجمه گوگل]آخوندک نیایشگر در حالت آماده باش بالا منتظر حشرات است که در طول شب به سمت گرده شکوفه های اوکروما کشیده می شوند چراغ های ناوبری در پس زمینه کانال پاناما می درخشند
[ترجمه ترگمان]یک آخوندک در حال عبادت در انتظار حشرات است که در طول شب جذب می شوند تا گرده شکوفه گل را جمع آوری کنند چراغ های ناوبری در پس زمینه کانال پاناما برق می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The female praying mantis often eats the male after they mate.
[ترجمه گوگل]آخوندک نمازگزار ماده اغلب پس از جفت گیری نر را می خورد
[ترجمه ترگمان]زنان mantis زن، نر پس از جفت گیری، نر را می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Praying mantis has two powerful claws like sharp knives.
[ترجمه گوگل]آخوندک نمازی دارای دو چنگال قدرتمند مانند چاقوی تیز است
[ترجمه ترگمان]یک جیرجیرک دو چنگال قدرتمند مثل چاقوهای تیز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Girl power: This female Malaysian Orchid Praying Mantis is, at 60mm, long, twice the size of it's diminutive male counterpart.
[ترجمه گوگل]قدرت دختر: این ارکیده مالزیایی ماده آخوندک با طول 60 میلی‌متر، دو برابر اندازه کوچک‌تر همتای نر آن است
[ترجمه ترگمان]قدرت دختر: این ارکیده زن این زن در حدود ۶۰ میلیمتر است، که دو برابر اندازه همتای مرد آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I used to be called praying mantis.
[ترجمه رضا] praying mantis یک حشره هستش که از سایر حشرات تغذیه می کنه معادل فارسیش هم میشه آخوندک که با یه سرچ میتونید تصویرشم ببینید. ترجمه ی جمله میشه� قبلاً بهم میگفتن آخوندک�
|
[ترجمه گوگل]من قبلاً به من آخوندک نمازی می گفتند
[ترجمه ترگمان]از آخوندک نماز می خواندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A praying mantis on high alert waits for insects drawn through the night to collect Ochroma blossom pollen.
[ترجمه گوگل]آخوندک نیایشگر در حالت آماده باش بالا منتظر حشرات است که در طول شب به سمت گرده شکوفه های اوکروما کشیده می شوند
[ترجمه ترگمان]یک آخوندک در حال عبادت در انتظار حشرات است که در طول شب جذب می شوند تا گرده شکوفه گل را جمع آوری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Manipulators, fed by red veins of hydraulic fluid, fold elbows-up beside her cheeks like legs of a praying mantis.
[ترجمه گوگل]دستکاری‌کنندگان که از رگ‌های قرمز مایع هیدرولیک تغذیه می‌شوند، آرنج‌ها را مانند پاهای آخوندک نمازگزار در کنار گونه‌های او تا می‌کنند
[ترجمه ترگمان]manipulators، که از رگ های قرمز سیال هیدرولیکی تغذیه می شود، در کنار گونه های خود مثل پاهای یک آخوندک نیایش تغذیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That day he led a mild extreme to the right of Praying Mantis with his usual mixture of accuracy and irresistible momentum.
[ترجمه گوگل]در آن روز او یک افراطی ملایم را به سمت راست آخوندک با ترکیبی معمول از دقت و حرکت مقاومت ناپذیر هدایت کرد
[ترجمه ترگمان]آن روز او با استفاده از ترکیب معمولی خود از دقت و نیروی مقاومت ناپذیر، به حد افراط در نماز خواندن دعا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I watched with interest - it was like observing the gyrations of an alien species, a praying mantis or something.
[ترجمه گوگل]من با علاقه تماشا کردم - مثل مشاهده چرخش یک گونه بیگانه، یک آخوندک نمازگزار یا چیزی بود
[ترجمه ترگمان]من با علاقه و علاقه به موضوع اشاره کردم - مثل این بود که به زبان یک گونه بیگانه، یک جیرجیرک یا چیزی دیگر نگاه می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For more and more she is coming to resemble a mechanical praying mantis, frozen there in the glass, he wrote.
[ترجمه گوگل]او نوشت که او بیشتر و بیشتر شبیه یک آخوندک نمازگزار مکانیکی می شود که در شیشه منجمد شده است
[ترجمه ترگمان]او نوشت: بیشتر و بیشتر شبیه یک آخوندک نماز مکانیکی است که در شیشه منجمد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Maybe I could just buy some predator bugs, such as the praying mantis, to keep watch.
[ترجمه گوگل]شاید بتوانم چند حشره شکارچی مانند آخوندک نمازی بخرم تا مراقب باشم
[ترجمه ترگمان]شاید من فقط می توانستم حشرات شکارچی را از قبیل آخوندک، تماشا کنم تا مراقب او باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. My family's Satsuma Ye, does not eat does not drink, thin elephant praying mantis!
[ترجمه گوگل]خانواده من Satsuma یه، نمی خورد نمی نوشد، فیل نازک دعای آخوندک!
[ترجمه ترگمان]خانواده من، آ ره، غذا نمی خوره، نه چیزی می خوره، نه چیزی می خوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The acklay was born out of George Lucas' request to combine the characteristics of a praying mantis and a velociraptor to form a deadly arena creature.
[ترجمه گوگل]آکلی از درخواست جورج لوکاس برای ترکیب ویژگی‌های یک آخوندک نیایشگر و یک ولوسیراپتور برای تشکیل موجودی مرگبار متولد شد
[ترجمه ترگمان]The از جورج لوکاس به دنیا آمد تا ویژگی های یک آخوندک نماز خوان و یک velociraptor را ترکیب کند تا یک موجود عرصه مرگبار را شکل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• predatory insect from the grasshopper family

پیشنهاد کاربران

آخوندکِ عابد
آخوندک،
یا مانتیس حشره ای سبز رنگ، شبیه به ملخ ، باریک و کشیده با پاهای دراز، سر بزرگ و دو جفت بال

بپرس