prayerful

/ˈprerfəl//ˈprerfəl/

معنی: پردعا
معانی دیگر: اهل نماز و دعا، زاهد، عابد، پارسا، نماز خوان، نمازی، دین دار، مقدس، پردعا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: prayerfully (adv.), prayerfulness (n.)
• : تعریف: characterized by reverence, devotion, or prayer.

جمله های نمونه

1. She clasped her hands in a prayerful attitude, the gesture of a headmistress or a nun dismissing a mischief-maker.
[ترجمه گوگل]او دستانش را به حالت دعا در هم گره می‌کرد، ژست یک مدیر مدرسه یا راهبه که یک شیطنت را اخراج می‌کرد
[ترجمه ترگمان]دست او را به طرف جلو خم کرد، و با اشاره به خانم مدیر مدرسه یا یک راهبه، یک گورکن را مرخص کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In prayerful meditation you concentrate on communication on a spiritual level.
[ترجمه گوگل]در مدیتیشن دعایی بر ارتباط در سطح معنوی تمرکز می کنید
[ترجمه ترگمان]در مدیتیشن شما بر برقراری ارتباط در یک سطح معنوی تمرکز دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In conclusion: Prayerful life, daily walk in the faith, understands the needs of the ethnic group, seek the Lord and seek vision.
[ترجمه گوگل]در خاتمه: زندگی نمازگزار، راه رفتن روزانه در ایمان، درک نیازهای قوم، طلب پروردگار و بصیرت طلبی
[ترجمه ترگمان]در خاتمه: زندگی روزمره، پیاده روی روزانه در ایمان، نیازهای گروه نژادی را درک می کند، به دنبال خداوند می گردد و به دنبال دیدگاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With mumble, sobbing, cheering, prayerful, tender or doting voice.
[ترجمه گوگل]با صدای زمزمه، هق هق، تشویق، دعا، لطیف یا پریشان
[ترجمه ترگمان]با صدای بلند و گریان و cheering و tender و or
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Prayerful study of the Bible is indispensable for me to gain power in prayer.
[ترجمه گوگل]مطالعه دعای کتاب مقدس برای من ضروری است تا در دعا قدرت پیدا کنم
[ترجمه ترگمان]مطالعه کتاب مقدس برای من واجب است که در نماز قدرت به دست بیاورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The prayerful reaching of men in personal interviews is thebest of all methods to win souls.
[ترجمه گوگل]دعا کردن مردان در مصاحبه های شخصی بهترین روش برای به دست آوردن روح است
[ترجمه ترگمان]رسیدن prayerful به مردان در مصاحبه های شخصی یکی از بهترین روش ها برای بردن روح هاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Please always be prayerful all through your life and pray to God to forgive me my sins.
[ترجمه گوگل]خواهش می کنم در تمام عمرت همیشه دعا کن و از خدا بخواه که گناهانم را ببخشد
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم همیشه prayerful را به طرف من بکشید و به درگاه خدا دعا کنید که گناهان مرا عفو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Icons are destined both to reflect and evoke prayerful concentration and serenity in communication with God.
[ترجمه گوگل]آیکون ها هم برای انعکاس و هم برانگیختن تمرکز دعا و آرامش در ارتباط با خدا هستند
[ترجمه ترگمان]شمایل ها هر دو برای منعکس کردن و زنده کردن غلظت prayerful در ارتباط با خدا مقدر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Will I hurt these warm-hearted, patient, prayerful and kind people?
[ترجمه گوگل]آیا این مردم خونگرم و صبور و دعاگو و مهربان را آزار خواهم داد؟
[ترجمه ترگمان]به این آدم گرم و مهربان، به prayerful و مردم مهربان صدمه می زنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Please always be prayerful all through your life.
[ترجمه گوگل]خواهش میکنم در تمام عمرت همیشه دعا کن
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم همیشه به طرف این طرف و آن طرف بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Be grateful, be smart, be clean, be true, be humble, be prayerful. Gordon B. Hinckley
[ترجمه گوگل]شاکر باشید، باهوش باشید، پاک باشید، صادق باشید، متواضع باشید، نمازگزار باشید گوردون بی هینکلی
[ترجمه ترگمان]ممنون باشید، باهوش باشید، تمیز باشید، صادق باشید، متواضع باشید، صبور باشید گوردون بی هینکلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His eyes were closed behind thick glasses, and his expression was prayerful and vaguely pained.
[ترجمه گوگل]چشمانش پشت عینک ضخیم بسته شده بود و حالتش دعایی و مبهم دردناک بود
[ترجمه ترگمان]چشمانش را به پشت عینک ته استکانی بسته بود، و چهره اش را به آرامی و به طور مبهم ناراحت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's just that the vocation to the priesthood . . . we need to be very prayerful about it.
[ترجمه گوگل]فقط این است که دعوت به کشیشی است ما باید در مورد آن بسیار دعا کنیم
[ترجمه ترگمان]فقط به خاطر این است که وظیفه کشیش شدن است، ما باید به prayerful توجه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What we sometimes forget to imagine is the almost prayerful nature of the day, the profound investment of hope and fear it entailed.
[ترجمه گوگل]چیزی که ما گاهی فراموش می‌کنیم ماهیت تقریباً دعاکننده آن روز است، سرمایه‌گذاری عمیق امید و ترس که مستلزم آن است
[ترجمه ترگمان]چیزی که گاهی فراموش می کنیم آن است که تصور کنیم طبیعت تقریبا prayerful روز، سرمایه گذاری عمیق امید و ترس از آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پردعا (صفت)
prayerful

انگلیسی به انگلیسی

• religious, reverent; devout, pious, observant; begging, supplicant, appealing

پیشنهاد کاربران

۱ - متدین، معتقد، پایبند به عقاید دینی devout
Reardon is a prayerful Catholic girl who is also appealingly droll and self - possessed
دعا گو disposed to pray
I’m just prayerful that this is going to be the new way.
دعا می کنم که این متد جدیدی باشد.

بپرس