powerpoint


کامپیوتر : پاورپوینت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (chiefly British) a point in an electrical system where electrical appliances can be connected to the current; outlet.

جمله های نمونه

1. Radiator. Power point. access to insulated roof space with light.
[ترجمه گوگل]رادیاتور پاورپوینت دسترسی به فضای سقف عایق شده با نور
[ترجمه ترگمان]Radiator نقطه قدرت دسترسی به فضای سقف عایق دار با نور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Power point. access to insulated roof space with light.
[ترجمه گوگل]پاورپوینت دسترسی به فضای سقف عایق شده با نور
[ترجمه ترگمان]نقطه قدرت دسترسی به فضای سقف عایق دار با نور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The power electronic converter topologies for power point tracking and voltage conversion are studied in this paper.
[ترجمه گوگل]توپولوژی های مبدل الکترونیکی قدرت برای ردیابی نقطه قدرت و تبدیل ولتاژ در این مقاله مورد مطالعه قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]توپولوژی های مبدل الکترونیک قدرت برای ردیابی نقطه قدرت و تبدیل ولتاژ در این مقاله مورد مطالعه قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. PC skills ( MS Word, Excel, Power Point, Project, AUTO CAD ), quality systems, automotive related background.
[ترجمه گوگل]مهارت های کامپیوتر (MS Word، Excel، Power Point، Project، AUTO CAD)، سیستم های کیفیت، پس زمینه مرتبط با خودرو
[ترجمه ترگمان]مهارت های کامپیوتر (MS Word، اکسل، نقطه قدرت، پروژه، CAD)، سیستم های کیفیت، پیشینه مربوط به خودرو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mark: Actually I have a Power Point presentation on my laptop. Can someone help me plug it into the conference room presentation system?
[ترجمه گوگل]مارک: در واقع من یک ارائه Power Point در لپ تاپ خود دارم آیا کسی می تواند به من کمک کند آن را به سیستم ارائه اتاق کنفرانس متصل کنم؟
[ترجمه ترگمان]مارک: در واقع من یک ارائه پاور پوینت از لپ تاپ من دارم آیا کسی می تواند به من کمک کند تا آن را به سیستم ارائه اتاق کنفرانس وصل کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Exactly tracking the maximum power point depends on effective search algorithm.
[ترجمه گوگل]ردیابی دقیق حداکثر نقطه قدرت به الگوریتم جستجوی مؤثر بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]همان طور که ردیابی حداکثر نقطه قدرت به الگوریتم جستجوی موثر بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When solar energy transfer, the Power Point Tracking ( MPPT ) is used, this method enhances PV efficiency.
[ترجمه گوگل]هنگام انتقال انرژی خورشیدی، از Power Point Tracking (MPPT) استفاده می شود، این روش کارایی PV را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که انتقال انرژی خورشیدی، ردیابی نقطه توان (MPPT)مورد استفاده قرار می گیرد، این روش راندمان PV را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Do not depend too much on Power Point and eliminate the use of'bullet points '.
[ترجمه گوگل]زیاد به پاور پوینت وابسته نباشید و استفاده از «نقاط گلوله» را حذف کنید
[ترجمه ترگمان]روی نقطه قدرت زیاد حساب نکنید و استفاده از نقاط گلوله را حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An analog maximum power point tracking(MPPT) controller integrated circuit(IC) based on open-circuit voltage method was proposed to enhance the photovoltaic conversion efficiency of solar cell.
[ترجمه گوگل]مدار مجتمع (IC) کنترل کننده ردیابی نقطه حداکثر توان (MPPT) بر اساس روش ولتاژ مدار باز برای افزایش راندمان تبدیل فتوولتائیک سلول خورشیدی پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک مسیر آنالوگ به توان حداکثر توان (MPPT)، مدار مجتمع (IC را براساس یک روش ولتاژ مدار باز ایجاد می کند تا بازده تبدیل انرژی فتوولتائیک سلول خورشیدی را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Make a power point about Mandarin Conversation.
[ترجمه گوگل]در مورد مکالمه ماندارین یک نقطه قوت ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان]در مورد زبان ماندارین یک نقطه قدرت درست کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Power Point is a great visual aide and it is easy to use.
[ترجمه گوگل]پاور پوینت یک کمک بصری عالی است و استفاده از آن آسان است
[ترجمه ترگمان]پاور پوینت دستیار دیداری فوق العاده است و استفاده از آن آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There is a power point for shavers in the bathroom.
[ترجمه گوگل]یک پاور پوینت برای ماشین اصلاح در حمام وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک نقطه قدرت برای shavers در حمام وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some studies on the maximum power point tacking of the PV array, and the true maximum power point tracking (TMPPT) is realized by self-optimizing control.
[ترجمه گوگل]برخی از مطالعات بر روی حداکثر چسبندگی نقطه توان آرایه PV، و ردیابی نقطه حداکثر توان واقعی (TMPPT) با کنترل خود بهینه‌سازی محقق می‌شود
[ترجمه ترگمان]برخی مطالعات بر روی حداکثر نقطه قدرت تفکیک آرایه PV، و حداکثر قدرت ردیابی نقطه توان واقعی (TMPPT)به وسیله کنترل خود - بهینه سازی تشخیص داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Now if the defect is a small power point!
[ترجمه گوگل]حالا اگر عیب یک پاور پوینت کوچک باشد!
[ترجمه ترگمان]حالا اگه این نقص یه نقطه قدرت باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The emphasis of the study is Maximum Power Point Tracker based on quadratic interpolation.
[ترجمه گوگل]تاکید این مطالعه ردیاب حداکثر توان بر اساس درونیابی درجه دوم است
[ترجمه ترگمان]تاکید این مطالعه، Maximum نقطه توان مبتنی بر interpolation درجه دو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] نرم افزار ارائه نمایش که با مجموعه ی microsoft office فروخته می شود .برای ارائه گزارشهای گرافیکی و زیبا سازی آنها از این نرم افزار استفاده می شود . صوت، متن و گرافیک می تواند در آن ترکیب کرد. - پاورپوینت

انگلیسی به انگلیسی

• widely-used computer graphics program for preparing slides and presentations in a windows environment
electrical outlet, electrical socket
a power point is a device that is connected to an electricity supply and fitted into a wall. if a plug is pushed into it, electricity can pass through the plug and into another device such as a television or an electric fire.

پیشنهاد کاربران

پرده نما
Socket
Outlet
نقطه قوت
پاورپوینت یعنی سخن نگار یا پرده نگارو. . . . . . . . .

پاورپوینت =سند نگار

نکات
پرده نگار

پریز
پرده نگار میشه
منظور بریتیش ها همون پریز هس که توی اون دو شاخه یا سه شاخه و یا هر چیز دیگه ای قرار میگیره.
آیدین نگار
سخن پرده
در British اصطلاحا به نقطه ای از دیوار گفته میشه که تجهیزات الکتریکی در آنجا متمرکز هست مثل تلویزیون و رادیو و ریسیور و یا دستگاه سی دی و پخش . . . .
پرده نگار
معادل فارسی پار پوینت=پرده نگار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس