powerhouse

/ˈpaʊərˌhɑːws//ˈpaʊəhaʊs/

معنی: نیروگاه، موتور خانه، مرکز قوه محرکه
معانی دیگر: (شخص یا تیم ورزشی) نیرومند، قوی، (امریکا) نیروگاه، ساختمانی که مولد برق در آن قرار دارد، کارخانه برق

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a station or plant that generates electricity.

(2) تعریف: a person or group that has exceptional strength, ability, energy, or influence.

- He's a real powerhouse in the publishing industry.
[ترجمه گوگل] او یک نیروگاه واقعی در صنعت نشر است
[ترجمه ترگمان] او یک تیم قوی در صنعت چاپ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the uinversity of nebraska is a football powerhouse
دانشگاه نبراسکا از نظر فوتبال بسیار قوی است.

2. Germany is an economic powerhouse.
[ترجمه گوگل]آلمان یک نیروگاه اقتصادی است
[ترجمه ترگمان]آلمان یک نیروگاه اقتصادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She's a powerhouse of original ideas and solutions.
[ترجمه گوگل]او نیروگاه ایده ها و راه حل های اصلی است
[ترجمه ترگمان]او قدرت ایده ها و راه حل های اصلی را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The university is no longer the academic powerhouse that it once was.
[ترجمه گوگل]دانشگاه دیگر آن نیروگاه علمی سابق نیست
[ترجمه ترگمان]دانشگاه دیگر مرکز آموزشی نیست که روزگاری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Abzug, a powerhouse of the feminist movement for four decades, served three rambunctious terms in the House in the 1970s.
[ترجمه گوگل]آبزوگ که به مدت چهار دهه یکی از نیروگاه های جنبش فمینیستی بود، در دهه 1970 سه دوره پرحاشیه را در مجلس سپری کرد
[ترجمه ترگمان]Abzug، که کانون جنبش فمینیستی برای چهار دهه است، در دهه ۱۹۷۰ به سه دوره rambunctious در مجلس خدمت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Whether this is true or not, an extraordinary powerhouse of commercial and creative activity is now propelling multimedia forward.
[ترجمه گوگل]چه این درست باشد یا نه، یک نیروگاه خارق العاده از فعالیت های تجاری و خلاق اکنون چند رسانه ای را به جلو می برد
[ترجمه ترگمان]چه این امر درست باشد یا نه، قدرت فوق العاده فعالیت های تجاری و خلاقانه هم اکنون چند رسانه ای را به جلو می راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Components Bureau have rescheduled their league showdown with Powerhouse, postponed in controversial circumstances last month, for 23 February in Whitburn.
[ترجمه گوگل]دفتر کامپوننتز مسابقه لیگ خود با پاورهاوس را که در شرایط بحث برانگیز ماه گذشته به تعویق افتاد، برای 23 فوریه در ویتبرن برنامه ریزی کرده است
[ترجمه ترگمان]دفتر مولفه های برنامه مسابقه خود را با powerhouse که در شرایط بحث برانگیز ماه گذشته به تعویق افتاد، به مدت ۲۳ فوریه در Whitburn به تعویق انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But they face opposition from a lobbying powerhouse of credit card companies, banks, auto companies and retail chains.
[ترجمه گوگل]اما آنها با مخالفت نیروی لابی شرکت های کارت اعتباری، بانک ها، شرکت های خودروسازی و زنجیره های خرده فروشی روبرو هستند
[ترجمه ترگمان]اما آن ها با قدرت لابی گری شرکت های کارت اعتباری، بانک ها، شرکت های خودرو و زنجیره ای خرده فروشی روبرو هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Centre right: Fine mesh slot on a Powerhouse kite - there are two slots on each leading edge.
[ترجمه گوگل]وسط سمت راست: شکاف توری ظریف روی بادبادک پاورهاوس - دو شیار در هر لبه جلویی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]راست: mesh فاین آرت در یک بادبادک powerhouse - دو شکاف در هر یال پشتی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She is an editorial powerhouse.
[ترجمه گوگل]او یک نیروگاه سرمقاله است
[ترجمه ترگمان]او یک تیم قوی تحریریه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Hampshire powerhouse risked little by taking his first tentative net against the spinners late yesterday afternoon.
[ترجمه گوگل]نیروگاه همپشایر با گرفتن اولین تور آزمایشی خود در اواخر بعد از ظهر دیروز در برابر اسپینرها ریسک چندانی نکرد
[ترجمه ترگمان]نیروگاه نیو همپشایر با در نظر گرفتن اولین تور آزمایشی خود در مقابل ریسندگان در اواخر بعد از ظهر به خطر افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Colonial Hong Kong blossomed into an economic powerhouse: a capitalistic colony fueled by international investment and global banking.
[ترجمه گوگل]هنگ کنگ استعماری به یک نیروگاه اقتصادی شکوفا شد: یک مستعمره سرمایه داری که توسط سرمایه گذاری بین المللی و بانکداری جهانی تغذیه می شد
[ترجمه ترگمان]هنگ کنگ در یک نیروگاه اقتصادی شکوفا شد: یک مجتمع سرمایه داری که با سرمایه گذاری بین المللی و بانکداری جهانی دامن می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His one-man factory became a powerhouse.
[ترجمه گوگل]کارخانه تک نفره او به یک نیروگاه تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]کارخانه یک نفره او به یک نیروگاه قوی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Vocal powerhouse Dorothy Reid will perform at Thursday's gospel concert.
[ترجمه گوگل]دوروتی رید، نیرومند آواز، در کنسرت گاسپل روز پنجشنبه اجرا خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]نیروی آواز در وتی رید در کنسرت انجیل پنج شنبه اجرا خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Atlanta was the powerhouse team of the '90s.
[ترجمه گوگل]آتلانتا تیم قدرتمند دهه 90 بود
[ترجمه ترگمان]آتلانتا، تیم قوی دهه ۹۰ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. And it provides a useful explanation for the power house that fuels certain cosmic sources.
[ترجمه گوگل]و توضیح مفیدی برای نیروگاهی که منابع کیهانی خاصی را تامین می کند، ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]و توضیح مفیدی برای خانه انرژی فراهم می کند که منابع کیهانی خاصی را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. In 1900, the Power House was built and became fully operational in 190
[ترجمه گوگل]در سال 1900، پاور هاوس ساخته شد و در سال 190 به طور کامل به بهره برداری رسید
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۰۰، کارخانه برق ساخته شد و در سال ۱۹۰ به طور کامل عملیاتی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Through desulphite treatment, they satisfy the application of power house and steam coal.
[ترجمه گوگل]از طریق تصفیه سولفیت، آنها کاربرد نیروگاه و زغال سنگ بخار را برآورده می کنند
[ترجمه ترگمان]از طریق درمان desulphite، آن ها کاربرد خانه قدرت و زغال سنگ را ارضا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Additional units were installed in a second power house in 198
[ترجمه گوگل]واحدهای اضافی در یک خانه برق دوم در سال 198 نصب شد
[ترجمه ترگمان]واحدهای اضافی در دومین خانه قدرت در ۱۹۸ مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. The problem of the heat power house pipe encrustation filthiness influences the normal running of dynamotors seriously.
[ترجمه گوگل]مشکل کثیفی پوشش لوله های نیروگاه حرارتی بر عملکرد عادی دیناموتورها تأثیر جدی می گذارد
[ترجمه ترگمان]مساله کثافت، کثافت و کثافت خانه، وضع عادی of را به طور جدی تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Japan is an economic power house and can withstand the pressure of China.
[ترجمه گوگل]ژاپن یک قدرت اقتصادی است و می تواند فشار چین را تحمل کند
[ترجمه ترگمان]ژاپن یک خانه اقتصادی است و می تواند در برابر فشار چین ایستادگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. The hoisting forms for tailrace sluice gate of power house of hydropower station are various.
[ترجمه گوگل]اشکال بالابر برای دریچه عقب بند نیروگاه نیروگاه برق آبی متنوع است
[ترجمه ترگمان]قالب های برافراشتن for برای tailrace sluice نیروگاه برق آبی مختلف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Each member of the football team is power house.
[ترجمه گوگل]هر یک از اعضای تیم فوتبال خانه قدرت است
[ترجمه ترگمان]هر عضو تیم فوتبال یک خانه قدرت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. In summary, China should become a major economic power house in the next century.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، چین باید در قرن آینده به یک قدرت اقتصادی بزرگ تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، چین باید در قرن بعد به یک خانه بزرگ اقتصادی تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The layout of underground power house of Baise project is limited by the special geologic condition.
[ترجمه گوگل]طرح نیروگاه زیرزمینی پروژه بیس با توجه به شرایط خاص زمین شناسی محدود است
[ترجمه ترگمان]طرح ساختمان نیروگاه زمینی of با شرایط زمین شناسی خاص محدود شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. I have no idea of where they are to build the new power house.
[ترجمه گوگل]من هیچ ایده ای ندارم که آنها برای ساختن نیروگاه جدید کجا هستند
[ترجمه ترگمان]من هیچ ایده ای ندارم که اون ها کجا هستن تا یه خونه جدید تشکیل بدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Excavation of the upper section of a large underground power house carven and blasting vibration control are close-related to the time limit of the project and the cost and construction safety.
[ترجمه گوگل]حفاری بخش بالایی یک نیروگاه بزرگ زیرزمینی حکاکی شده و کنترل ارتعاش انفجار با محدودیت زمانی پروژه و هزینه و ایمنی ساخت مرتبط است
[ترجمه ترگمان]حفاری در بخش بالایی از یک نیروگاه عظیم زیرزمینی سنگی و کنترل ارتعاش در ارتباط نزدیک با محدوده زمانی پروژه و هزینه و ایمنی ساخت وساز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. This article describes the calculation method on the tilting failure slope proceeded form the forces ana-lysis exerting the slope and applied at the south slope, TSQ Power House. It also intro. . .
[ترجمه گوگل]این مقاله روش محاسبه شیب شکست کج را تشریح می‌کند که از تجزیه و تحلیل نیروهای وارد بر شیب و اعمال در شیب جنوبی، TSQ Power House انجام شده است همچنین معرفی است
[ترجمه ترگمان]این مقاله روش محاسبه شیب شکست در شیب را توصیف می کند که در آن نیروهای ارتش ملی (ana)در شیب جنوبی به کار گرفته و در شیب جنوبی به کار گرفته شدند همچنین مقدمه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. This starter is mainly applied to soft start and soft stop for production equipments in coal mine, strip coal mine, metallurgy, harbor coal washery, power house, etc.
[ترجمه گوگل]این استارت به طور عمده برای شروع نرم و توقف نرم برای تجهیزات تولید در معدن زغال سنگ، معدن زغال سنگ نواری، متالورژی، شستشوی زغال سنگ بندر، نیروگاه و غیره اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]این شروع به طور عمده برای شروع نرم و توقف نرم برای تجهیزات تولید در معدن زغال سنگ، استخراج زغال سنگ، معدن زغال سنگ، متالورژی، harbor زغال سنگ، خانه قدرت و غیره به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نیروگاه (اسم)
powerhouse

موتور خانه (اسم)
powerhouse

مرکز قوه محرکه (اسم)
powerhouse

تخصصی

[سینما] نیروگاه
[مهندسی گاز] نیروگاه، مرکزتولید نیرو
[زمین شناسی] ساختگاه برقابی، نیروگاه، ساختمان نیروگاه، توربین خانه

انگلیسی به انگلیسی

• location where electrical power is produced, power station, powerplant (electricity)
a powerhouse is a country or organization that has a lot of power or influence.
you can refer to someone who is very energetic as a powerhouse; an informal use.

پیشنهاد کاربران

کانون اصلی
مرکز، هسته، کانون، محور اصلی، نقطه عطف، کیان، نقطه توجه
پر انرژی، پربازده، نیرومند، قوی، مولد ( قوی، حاصلخیز، پربار )
در ورزش به معنای نیرومند و قوی به کارمی ود. برای مثال China and Brazil are two powerhouse volleyball teams.
پر رونق
Considered being the biggest sector in the world in terms of dollar value, the oil
and gas sector is a global powerhouse
کله گنده
نیروگاه
موتور خانه

غول ( lT powerhouses غولهای صنعت فناوری اطلاعات )

بپرس