pour down


معنی: فرو ریختن

مترادف ها

فرو ریختن (فعل)
founder, cave, disintegrate, crumble, collapse, pour down, fall in, fall to pieces, tumble down

پیشنهاد کاربران

شر شر باران امدن
Pour downیک phrasalverb نیست که بخواهد در یک مدخل جداگانه معرفی گردد.
حرف اضافه یdownصرفا بیانگر "جهت" و سمت و سوی ریختن میباشد ومعنای فعل را دگرگون نمی کند.
The coffee tasted awful so I poured it down the sink.
...
[مشاهده متن کامل]

این قهوه مزه ی خیلی بدی داشت و من آنرا در سینک آشپزخانه ریختم
downمعادل into می باشد که جهت روبه پایین در معنای آن نهفته است ولی لزومی ندارد در ترجمه ی فارسی کلمه ی "پایین"عنوان شود ( در ون آن مستتر است )

باران شدید که اگر خواسته باشیم به ترتیب شدت باران بگوییم از ضعیف به قوی ترین حالت میشود
shower
heavy rain
pour down
torrential rain
flood
جریان یافتن به سمت پایین
جاری شدن
به سمت پایین اومدن
سرازیر شدن
و حتی فراگرفتن
Let all the heat pour down
میشه اینجور ترجمه کرد: بذار ( اجازه بده ) گرما تمام بدنت ر فرابگیره یا بذار کل گرمای وجودت به سمت پایین سرازیر بشه

⁦✔️⁩باریدن شدید باران
[Bad Weather]
[Collocation]
1 ) the rain falls/​comes down ( in buckets/​sheets ) /pours down
2 ) ( North American English ) pour ( down ) / ( British English ) pour ( down ) with rain
sun pours down
شدید باران باریدن ( به مقدار زیاد )

بپرس