postdate

/ˌpoʊstˈdeɪt//ˌpəʊstˈdeɪt/

معنی: تاریخ ماقبل، بتاریخ ماقبل نوشتن
معانی دیگر: تاریخ چیزی را دیرتر گذاشتن، تاریخ بعد را گذاشتن (روی چیزی)، پس از چیز دیگری وقوع یافتن، بعدا اتفاق افتادن، بتاری  ماقبل نوشتن، تاری  ماقبل، تاریخی که از تاری  واقعی چیزی عقب ترباشد

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: postdates, postdating, postdated
(1) تعریف: to intentionally mark with a date that is later than the current date.

- He postdated his rent check.
[ترجمه گوگل] او چک اجاره خانه خود را به روز کرد
[ترجمه ترگمان] چک اجاره ش رو چک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to follow or come after in time.

- Her arrival postdates his by two months.
[ترجمه گوگل] ورود او دو ماه بعد از ورود او است
[ترجمه ترگمان] او دو ماه پس از ورود او به خانه او آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. to postdate a check
چک را به تاریخ بعد نوشتن

2. Most manuscripts postdate the stories which have circulated by word of mouth for centuries.
[ترجمه گوگل]بیشتر نسخه‌های خطی داستان‌هایی را که قرن‌ها دهان به دهان می‌گشتند، به‌دنبال دارند
[ترجمه ترگمان]بیشتر نسخه های خطی داستان هایی را منتشر می کنند که قرن ها از دهان دهان خارج شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Some of the mosaics postdate this period.
[ترجمه گوگل]برخی از موزاییک ها مربوط به این دوره هستند
[ترجمه ترگمان]بعضی از the در این دوره از mosaics استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There is no doubt that the Qing Dynasty postdates the Ming Dynasty.
[ترجمه گوگل]شکی نیست که سلسله چینگ به دوره سلسله مینگ بازمی گردد
[ترجمه ترگمان]شکی نیست که دودمان چینگ دودمان مینگ را باطل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Luckily, she let me postdate the cheque until the end of the month when I get paid.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، او به من اجازه داد که تاریخ چک را تا پایان ماه که حقوقم را دریافت کنم، پس از تاریخ ارسال کنم
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، او اجازه داد تا چک را تا پایان ماه چک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The mosaic postdates this period, although the style is quite similar.
[ترجمه گوگل]موزاییک مربوط به این دوره است، اگرچه سبک کاملاً مشابه است
[ترجمه ترگمان]موزاییک این دوره را بررسی می کند، اگرچه سبک بسیار شبیه هم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We had, in effect, written a post-dated cheque.
[ترجمه گوگل]ما در واقع یک چک پس از تاریخ نوشته بودیم
[ترجمه ترگمان]در واقع ما یک چک پس از تاریخ نوشته بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A promissory note is like a post-dated cheque.
[ترجمه گوگل]سفته مانند چک پس از تاریخ است
[ترجمه ترگمان]قبض بدهی مثل یک چک با تاریخ پست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He send us a postdate cheque.
[ترجمه گوگل]او برای ما یک چک پس از تاریخ ارسال می کند
[ترجمه ترگمان]او چکی برای ما چکی برای ما فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Methods Clinical data of 240 delayed, postdate and normal pregnancies were reviewed and analyzed.
[ترجمه گوگل]روش‌ها داده‌های بالینی 240 حاملگی تاخیری، پس از تاریخ و حاملگی طبیعی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش های داده های بالینی ۲۴۰ به تاخیر افتاده، postdate و بارداری های معمولی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Upanishads are also broadly philosophical treatises which postdate the Vedas and deal with the nature of the "soul" and universe.
[ترجمه گوگل]اوپانیشادها همچنین رساله‌های فلسفی گسترده‌ای هستند که قدمت وداها را به عقب برمی‌گردانند و به ماهیت «روح» و جهان می‌پردازند
[ترجمه ترگمان]The همچنین به طور گسترده treatises فلسفی هستند که Vedas را تحت تاثیر قرار می دهند و با ماهیت \"روح\" و جهان سروکار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Soon, I think, only events and buildings that postdate the 1990s will be seen as belonging to the "new" side of the local-topics section.
[ترجمه گوگل]فکر می‌کنم به زودی تنها رویدادها و ساختمان‌هایی که به دهه 1990 برمی‌گردند، متعلق به بخش «جدید» بخش موضوعات محلی هستند
[ترجمه ترگمان]به زودی، من فکر می کنم، تنها وقایع و ساختمان هایی که در دهه ۱۹۹۰ منتشر شدند به عنوان متعلق به بخش \"جدید\" بخش موضوعات محلی دیده خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She let me postdate the cheque until the end of the month.
[ترجمه گوگل]او به من اجازه داد تا تاریخ چک را تا پایان ماه ارسال کنم
[ترجمه ترگمان]او اجازه داد تا پایان ماه چک را چک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To study the effect of delayed and postdate pregnancies on parturients and newborns.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه تاثیر بارداری های تاخیری و پس از موعد بر زایمان و نوزادان
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثر تاخیر و بارداری اجباری در parturients و نوزادان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Methods: To diagnose 16 Achalasia by oesophagus barium X, endoscope is down the air sac expand to treat, curative effect is divided into near, post date appraisal.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: برای تشخیص آشالازی 16 توسط باریم X مری، آندوسکوپ به سمت پایین کیسه هوا باز می‌شود تا درمان شود، اثر درمانی به ارزیابی نزدیک و پس از تاریخ تقسیم می‌شود
[ترجمه ترگمان]روش ها: برای تشخیص ۱۶ Achalasia توسط مری باریم ایکس، endoscope در حال پایین رفتن کیسه هوا برای درمان است، اثر درمانی به نزدیک، ارزیابی بعد از تاریخ تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. To show the last ten posts sorted alphabetically in ascending order, the following will display their post date, title and excerpt.
[ترجمه گوگل]برای نمایش ده پست آخر که بر اساس حروف الفبا به ترتیب صعودی مرتب شده اند، موارد زیر تاریخ، عنوان و گزیده پست آنها را نمایش می دهند
[ترجمه ترگمان]برای نشان دادن ده پست آخر به ترتیب الفبایی در ترتیب صعودی، صفحه بعد، تاریخ پست، عنوان و excerpt را نشان خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Once you'd open a new thread, please add the post date in front of the subjects.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک موضوع جدید باز کردید، لطفا تاریخ ارسال را در جلوی موضوعات اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک رشته جدید باز می کنید، لطفا تاریخ پست را در مقابل سوژه ها اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Schedule internal deadlines at least a week in advance of the scheduled post date.
[ترجمه گوگل]مهلت های داخلی را حداقل یک هفته قبل از تاریخ برنامه ریزی شده پست برنامه ریزی کنید
[ترجمه ترگمان]حداقل یک هفته را در طول یک هفته قبل از تاریخ برنامه ریزی شده زمان بندی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. If the destination topic was created after this one, it's post date will be updated to second earlier than this one.
[ترجمه گوگل]اگر موضوع مقصد بعد از این یکی ایجاد شده باشد، تاریخ ارسال آن به ثانیه زودتر از این یکی به روز می شود
[ترجمه ترگمان]اگر موضوع مقصد بعد از این یکی ایجاد شود، تاریخ پست قبل از این به روز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تاریخ ماقبل (اسم)
postdate

بتاریخ ماقبل نوشتن (فعل)
postdate

انگلیسی به انگلیسی

• inscribe with a future date (on a check, etc.)
if you postdate a document such as a cheque or letter, you write a date on it that is later than the date when you actually write it. you do this in order to allow yourself a period of time before it becomes valid.

پیشنهاد کاربران

بپرس