porosity

/pɔːrˈrɒsɪti//pɔːˈrɒsɪti/

معنی: تخلخل، پرمنفذی
معانی دیگر: روزن داری، داشتن روزنه یا مسامات یا خلل و فرج، (به ویژه در سنگ) نسبت خلل و فرج به حجم، میزان روزن داری، هرچیز روزن دار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: porosities
(1) تعریف: the state, quality, or condition of being porous.

(2) تعریف: the ratio of the volume of a substance's pores or interstices to the total volume of its mass, expressed as a percentage.

جمله های نمونه

1. acids cause porosity in some stones
اسیدها در برخی از سنگ ها تولید خلل و فرج می کنند.

2. Estimation of porosity in rocks is aided by impregnation with stained resin.
[ترجمه گوگل]تخمین تخلخل در سنگ ها با آغشته به رزین رنگ آمیزی شده کمک می کند
[ترجمه ترگمان]تخمین تخلخل در سنگ ها با آغشته سازی با رزین stained کمک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The porosity of a deposit is expressed as the percentage of voids in a given volume of rock.
[ترجمه گوگل]تخلخل یک رسوب به صورت درصد فضاهای خالی در حجم معینی از سنگ بیان می شود
[ترجمه ترگمان]تخلخل مخزن به صورت درصد حفره های موجود در یک حجم مشخص از سنگ بیان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The porosity of the lagoonal mudstones is mainly of the intercrystalline type and rarely exceeds 2-3%.
[ترجمه گوگل]تخلخل گلسنگ های تالاب عمدتاً از نوع بین بلوری بوده و به ندرت از 3-2 درصد فراتر می رود
[ترجمه ترگمان]تخلخل of lagoonal عمدتا از نوع intercrystalline است و به ندرت از ۲ - ۳ % تجاوز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Aim To study the secondary porosity in the clastic rock storage of Ordos Basin.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تخلخل ثانویه در انبار سنگ آواری حوضه اردوس
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تخلخل ثانویه در انبار سنگ clastic حوضه Ordos
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With meso-high porosity and permeability, the Donghe sandstone member of Upper Devonian Donghetang Formation is the most important pay bed.
[ترجمه گوگل]با تخلخل و نفوذپذیری بسیار بالا، عضو ماسه سنگ دونگه در سازند دونگتانگ بالا دونین مهمترین بستر پرداخت است
[ترجمه ترگمان]با تخلخل گرادیانی و تراوایی، یکی از اعضای ماسه سنگ Donghe of علیا، مهم ترین بس تر پولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So the effective porosity is drawn from the matrix volume and effective pore volume.
[ترجمه گوگل]بنابراین تخلخل موثر از حجم ماتریس و حجم منفذ موثر استخراج می شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین تخلخل موثر از حجم ماتریس و حجم حفرات موثر کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tight gas wells are generally characterized by low porosity, low permeability and high water saturation.
[ترجمه گوگل]چاه های گاز تنگ به طور کلی با تخلخل کم، نفوذپذیری کم و اشباع آب بالا مشخص می شوند
[ترجمه ترگمان]چاه های محکم گاز به طور کلی با تخلخل کم، نفوذپذیری پایین و اشباع آب بالا مشخص می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A function found on the data of porosity depth or density depth from a given layer in one well or poly wells could be more reliable so that it can figure out a satisfying decompaction thickness.
[ترجمه گوگل]تابعی که بر روی داده‌های عمق تخلخل یا عمق چگالی از یک لایه معین در یک چاه یا چاه‌های پلی پیدا می‌شود، می‌تواند قابل اعتمادتر باشد تا بتواند ضخامت تجزیه رضایت‌بخشی را تشخیص دهد
[ترجمه ترگمان]تابعی که در داده های عمق و عمق تخلخل از یک لایه مشخص در یک چاه یا یک چاه پیدا می شود، می تواند قابل اعتمادتر باشد به طوری که بتواند ضخامت decompaction ارضا کننده را مشخص کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Analysis and calculation of parameters of core plane porosity make up the calculation inadequacy of porosity parameter in hetero. . .
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل و محاسبه پارامترهای تخلخل صفحه هسته، ناکافی بودن محاسبه پارامتر تخلخل را در هترو تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]تحلیل و محاسبه پارامترهای تخلخل صفحه اصلی، عدم کفایت پارامتر تخلخل در hetero را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A semiquantitative prediction model of shrinkage porosity for titanium alloy castings has been established.
[ترجمه گوگل]یک مدل پیش‌بینی نیمه کمی تخلخل انقباض برای ریخته‌گری‌های آلیاژ تیتانیوم ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک مدل پیش بینی semiquantitative از تخلخل انقباض برای قالب های آلیاژ تیتانیوم ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. High porosity, high air permeability and low pressure drop.
[ترجمه گوگل]تخلخل بالا، نفوذپذیری هوا بالا و افت فشار کم
[ترجمه ترگمان]تخلخل بالا، نفوذپذیری بالا و افت فشار پایین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is sprayed on to hair before perming and combed through to regulate hair's porosity and ensure an even finish.
[ترجمه گوگل]این ماده قبل از سفت کردن روی موها اسپری می شود و برای تنظیم تخلخل مو و اطمینان از یکنواخت شدن موها شانه می شود
[ترجمه ترگمان]این کار بر روی موهای قبل از perming پاشیده می شود و از طریق آن برای تنظیم تخلخل مو و اطمینان از اتمام آن به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The permeability of the rocks in the reservoir is mainly determined by the porosity and grain size of sands present.
[ترجمه گوگل]نفوذپذیری سنگ ها در مخزن عمدتاً توسط تخلخل و اندازه دانه ماسه های موجود تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]نفوذپذیری سنگ ها در مخزن عمدتا با تخلخل و اندازه دانه شن حاضر تعیین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تخلخل (اسم)
porosity

پرمنفذی (اسم)
porosity

تخصصی

[عمران و معماری] تخلخل - پوکی
[صنایع غذایی] تخلخل
[زمین شناسی] تخلخل - نسبت (درصد) فضاهای خالی به حجم کل توده ای معین از سنگ بستر یا سنگپوش .
[نساجی] تخلخل - پوکی - مقدار هوای محبوس - در صد منافذ ( درصد هوای محبوس نسبت به حجم کل )
[ریاضیات] پوکی، وجود حفره، خلل و فرج، تخلخل
[معدن] تخلخل ( آب های زیرزمینی)
[خاک شناسی] تخلخل
[نفت] تخلخل
[پلیمر] تخلخل، متخلخل، حبابهای کوچک هوا در فیلم پوشش ژلی که تعداد آنها در سطح خیلی زیاد می باشد.
[آب و خاک] تخلخل، پوکی

انگلیسی به انگلیسی

• porousness, state of having many tiny holes

پیشنهاد کاربران

خلل و فرج/ تخلخل
porosity ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: تخلخل
تعریف: وجود حفره‏ها و فضاهای خالی در خاک یا رسوب یا سنگ
نفوذپذیری
تراوایی
خلل و فرج
تخلخل

بپرس