populated


اباد، جمعیت دار، معمور، مسکون

جمله های نمونه

1. a heavily populated country
کشوری که جمعیت زیاد دارد.

2. a thinly populated region
ناحیه ای که جمعیت آن تنک است.

3. only indians populated peru
فقط سرخپوستان در پرو زندگی می کردند.

4. german immigrants also populated texas
کوچگران آلمانی در تگزاس هم ساکن شدند.

5. this forest is heavily populated by all kinds of animals
این جنگل دارای تعداد زیادی از انواع حیوانات است.

6. Relative to the size,the city is sparsely populated.
[ترجمه گوگل]نسبت به وسعت، شهر کم جمعیت است
[ترجمه ترگمان]نسبت به اندازه، شهر پر جمعیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This side of the island is populated mainly by fishermen.
[ترجمه گوگل]این سمت از جزیره عمدتاً توسط ماهیگیران پر جمعیت است
[ترجمه ترگمان]این قسمت جزیره عمدتا توسط ماهیگیران اشغال شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Before all this the island was populated by native American Arawaks.
[ترجمه گوگل]قبل از همه اینها جزیره توسط آراواک های بومی آمریکایی پر جمعیت بود
[ترجمه ترگمان]قبل از این همه این جزیره توسط Arawaks بومی آمریکا اشغال شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Colonists from Europe populated many parts of the Americas.
[ترجمه گوگل]استعمارگران اروپا در بسیاری از مناطق قاره آمریکا ساکن بودند
[ترجمه ترگمان]Colonists از اروپا بسیاری از قسمت های قاره آمریکا را پر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The islands were gradually populated by settlers from Europe.
[ترجمه گوگل]این جزایر به تدریج توسط مهاجرانی از اروپا پر شد
[ترجمه ترگمان]این جزایر به تدریج توسط مهاجران از اروپا پر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The southeastern part of Britain is the most populated.
[ترجمه گوگل]جنوب شرقی بریتانیا پرجمعیت ترین بخش است
[ترجمه ترگمان]جنوب شرقی بریتانیا پرجمعیت ترین بخش بریتانیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The new land was quickly populated by settlers from Europe.
[ترجمه گوگل]سرزمین جدید به سرعت توسط مهاجرانی از اروپا پر شد
[ترجمه ترگمان]زمین های جدید به سرعت توسط مهاجران از اروپا پر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The neighbourhood is populated mainly by whites.
[ترجمه گوگل]این محله عمدتاً سفیدپوستان است
[ترجمه ترگمان]محله عمدتا به سفیدی سفیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The island is populated largely by sheep.
[ترجمه گوگل]این جزیره عمدتاً توسط گوسفندان جمعیت دارد
[ترجمه ترگمان]این جزیره عمدتا به وسیله گوسفند اشغال شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Our route follows the Pacific coast through densely populated neighbourhoods.
[ترجمه گوگل]مسیر ما سواحل اقیانوس آرام را از طریق محله‌های پرجمعیت دنبال می‌کند
[ترجمه ترگمان]مسیر ما از ساحل آرام از طریق محله های پرجمعیت دنبال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Successive regimes annexed the region and populated it with lowland people.
[ترجمه گوگل]رژیم های متوالی این منطقه را ضمیمه و ساکنان آن مناطق پست کردند
[ترجمه ترگمان]رژیم های متوالی منطقه را ضمیمه کردند و آن را با افراد پست و پست اشغال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• inhabited, lived in; settled, established as a residence

پیشنهاد کاربران

متراکم، انبوه، غالب، اغلب
تجمیع شدن
دارای سکنه
پر از، مملو از
مسکونی
پر جمعیت
پر ازدحام ، هم معنی crowded

بپرس