popular front

/ˈpɑːpjələrˈfrənt//ˈpɒpjʊləfrʌnt/

(به ویژه در فرانسه: 1936-39) ائتلاف احزاب چپ و میانه رو (اغلب با p و f بزرگ می نویسند)، ائتلاف احزاب دست چپی ومیانه رو درمقابل حزب اکثریت، جبهه ملی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a political coalition of various leftist and centrist parties struggling against fascism and promoting social reform.

جمله های نمونه

1. In February 1936 the Popular Front won the elections by sender majority.
[ترجمه گوگل]در فوریه 1936 جبهه مردمی با اکثریت فرستنده در انتخابات پیروز شد
[ترجمه ترگمان]در فوریه ۱۹۳۶ جبهه مردمی با اکثریت فرستنده پیروز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Advocates of the popular front remained fundamentally anti-war.
[ترجمه گوگل]طرفداران جبهه مردمی اساساً ضد جنگ باقی ماندند
[ترجمه ترگمان]حامیان جبهه مردمی اساسا ضد جنگ بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Five activists from an Islamic group, the Popular Front of India (PFI), were arrested in connection with the attack.
[ترجمه گوگل]پنج فعال از یک گروه اسلامی، جبهه مردمی هند (PFI) در ارتباط با این حمله دستگیر شدند
[ترجمه ترگمان]پنج فعال گروه اسلامی، جبهه مردمی هند (PFI)در ارتباط با این حمله دستگیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some Azerbaijanis still hope that the Popular Front, or part of it, can regain its feet as a democratic movement, using local elections to assume power and responsibility.
[ترجمه گوگل]برخی از آذربایجانی ها هنوز امیدوارند که جبهه مردمی یا بخشی از آن بتواند به عنوان یک جنبش دموکراتیک پاهای خود را به دست آورد و از انتخابات محلی برای به دست گرفتن قدرت و مسئولیت استفاده کند
[ترجمه ترگمان]برخی از Azerbaijanis هنوز امیدوارند که جبهه مردمی یا بخشی از آن بتواند به عنوان یک جنبش دموکراتیک، با استفاده از انتخابات محلی قدرت و مسئولیت را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ribbon Ornament penetrate all areas of popular front, perform a personality, unique style drifted.
[ترجمه گوگل]روبان تزئینی نفوذ در تمام مناطق از جبهه محبوب، انجام یک شخصیت، سبک منحصر به فرد رانده شده است
[ترجمه ترگمان]روبان Ornament به تمام مناطق جبهه مردمی نفوذ می کند، یک شخصیت منحصر به فرد را اجرا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The success of the Left Book Club leant some credence to popular front politics.
[ترجمه گوگل]موفقیت باشگاه کتاب چپ تا حدی به سیاست های جبهه مردمی اعتماد کرد
[ترجمه ترگمان]موفقیت باشگاه کتاب چپی ها اعتباری را به سیاست خارجی محبوب تکیه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He himself was overthrown and killed in October 1987 by a faction of the armed forces calling itself the Popular Front.
[ترجمه گوگل]او خود در اکتبر 1987 توسط گروهی از نیروهای مسلح که خود را جبهه مردمی می نامیدند سرنگون و کشته شد
[ترجمه ترگمان]خود او در اکتبر ۱۹۸۷ توسط گروهی از نیروهای مسلح که خود را جبهه مردمی می نامند، سرنگون شد و کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Even before the crisis there had been talk of fielding a Popular Front candidate in Oxford.
[ترجمه گوگل]حتی قبل از بحران، صحبت از معرفی یک نامزد جبهه مردمی در آکسفورد بود
[ترجمه ترگمان]حتی پیش از وقوع این بحران، بحث در مورد معرفی یک کاندیدای جبهه مردمی در آکسفورد صورت گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mr. Putin has done so largely through his actions; many in the country saw his creation of the Russian Popular Front in May as a preemptive blow to Mr. Medvedev's potential candidacy.
[ترجمه گوگل]آقای پوتین تا حد زیادی از طریق اقدامات خود این کار را انجام داده است بسیاری در کشور ایجاد جبهه مردمی روسیه را در ماه مه به عنوان یک ضربه پیشگیرانه به نامزدی احتمالی مدودف می دانستند
[ترجمه ترگمان]آقای پوتین این کار را تا حد زیادی از طریق اقدامات خود انجام داده است؛ بسیاری از مردم در کشور ایجاد جبهه مردمی روس در ماه مه را به عنوان ضربه ای پیشگیرانه به کاندیداتوری بالقوه آقای مدودف دیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But another section will join with the Communists in forming a popular front against war and fascism.
[ترجمه گوگل]اما بخش دیگری با کمونیست ها در تشکیل یک جبهه مردمی علیه جنگ و فاشیسم خواهد پیوست
[ترجمه ترگمان]اما بخش دیگر با کمونیست ها در تشکیل جبهه مردمی علیه جنگ و فاشیسم همراه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Due to the Internet as a stylish venue for social contact, it has become the popular front of Chinese people in the recent years, especially among the younger generation.
[ترجمه گوگل]با توجه به اینترنت به عنوان یک مکان شیک برای تماس های اجتماعی، در سال های اخیر به جبهه محبوب مردم چین، به ویژه در میان نسل جوان تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]به خاطر اینترنت به عنوان محلی شیک برای ارتباط اجتماعی، در سال های اخیر، به ویژه در میان نسل جوان، جبهه مردمی مردم چین تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He is the elected president of Ivory Coast and he is going to be president for five years to come, " a spokesman for Mr Gbagbo's Ivorian Popular Front (FPI) said. "
[ترجمه گوگل]او رئیس جمهور منتخب ساحل عاج است و قرار است برای پنج سال آینده رئیس جمهور شود
[ترجمه ترگمان]سخنگوی جبهه مردمی ساحل عاج (FPI)گفت: \" او رئیس جمهور منتخب ساحل عاج است و او به مدت پنج سال رئیس جمهور خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The party of deposed Ivory Coast leader Laurent Gbagbo, the Ivorian Popular Front, has appealed for an end to fighting by armed groups.
[ترجمه گوگل]حزب لورنت گباگبو، رهبر برکنار شده ساحل عاج، جبهه مردمی عاج، خواستار پایان دادن به جنگ توسط گروه های مسلح شده است
[ترجمه ترگمان]حزب ساحل عاج، لورن باگبو، رهبر ساحل عاج، جبهه مردمی ساحل عاج، خواهان پایان جنگ با گروه های مسلح شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Other Palestinian groups such as the Islamic Jihad and the Popular Front for the Liberation of Palestine mediate between the two sides to stop the clashes.
[ترجمه گوگل]سایر گروه های فلسطینی مانند جهاد اسلامی و جبهه مردمی برای آزادی فلسطین میانجی گری میان دو طرف برای توقف درگیری ها هستند
[ترجمه ترگمان]دیگر گروهه ای فلسطینی مانند جهاد اسلامی و جبهه مردمی برای آزادی فلسطین بین دو طرف برای توقف درگیری ها میانجی گری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pact between the communist party and the rest of the left and central parties against the right political parties

پیشنهاد کاربران

بپرس