policy holder


بیمه گذار، صاحب ورقه ی بیمه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the person or organization that is insured by an insurance contract.

جمله های نمونه

1. Policy holder or the beneficiary intentionally causes the death, injury, or sickness of the insured to deceive insurance money.
[ترجمه گوگل]دارنده بیمه نامه یا ذینفع عمداً باعث مرگ، جراحت یا بیماری بیمه شده می شود تا پول بیمه را فریب دهد
[ترجمه ترگمان]نگهدارنده سیاست یا ذی نفع به عمد باعث مرگ، جراحت، یا بیماری فرد بیمه شده به منظور فریب دادن پول بیمه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Policy holder intentionally fabricates insurance object to deceive insurance money.
[ترجمه گوگل]دارنده بیمه نامه عمداً شیء بیمه را جعل می کند تا پول بیمه را فریب دهد
[ترجمه ترگمان]دارنده سیاست به عمد یک موضوع بیمه را برای فریب دادن پول بیمه انتخاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The policy holder is the applicant for termination benefit.
[ترجمه گوگل]دارنده بیمه نامه متقاضی مزایای پایان کار است
[ترجمه ترگمان]نگهدارنده سیاست متقاضی برای سود پایانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, having restrictive conditions to the obligation, the policy holder does not need to undertake the disadvantageous legal consequence.
[ترجمه گوگل]با این حال، با داشتن شرایط محدود کننده تعهد، دارنده بیمه نامه نیازی به تعهد حقوقی زیانبار آن ندارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، داشتن شرایط محدود به تعهد، نگهدارنده سیاست نیازی به قبول عواقب قانونی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Insurance, the insurance premium as the policy holder can demand and economic conditions change, the insured can even temporarily Huanjiao, stop pay premiums, thus changing the amount of insurance.
[ترجمه گوگل]بیمه، حق بیمه به عنوان دارنده بیمه نامه می تواند تقاضا کند و شرایط اقتصادی تغییر کند، بیمه شده می تواند حتی به طور موقت Huanjiao، توقف پرداخت حق بیمه، در نتیجه تغییر میزان بیمه
[ترجمه ترگمان]بیمه، حق بیمه به عنوان نگهدارنده سیاست می تواند تقاضا و شرایط اقتصادی را تغییر دهد، بیمه شده حتی به طور موقت می تواند بیمه پرداخت کند، حق بیمه را متوقف کند و در نتیجه میزان بیمه را تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If the policy holder conceals the actual circumstances of the insured property, the insurer shall have the right to rescind the contract or shall not be liable for making indemnity.
[ترجمه گوگل]در صورتی که بیمه گذار شرایط واقعی اموال مورد بیمه را کتمان کند، بیمه گر حق فسخ قرارداد را خواهد داشت و یا مسئولیتی در قبال جبران خسارت نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اگر نگهدارنده سیاست، شرایط واقعی دارایی insured را پنهان کند، بیمه گر باید حق لغو قرارداد را داشته باشد و یا نباید مسیول جبران خسارت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The policy holder shall protect the safety of the insured property.
[ترجمه گوگل]دارنده بیمه نامه باید از ایمنی اموال بیمه شده محافظت کند
[ترجمه ترگمان]نگهدارنده سیاست باید از ایمنی اموال بیمه محافظت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If policy holder cheats to obtain premium, due to the malice, the insurance contract signed will be of no effect.
[ترجمه گوگل]در صورت تقلب بیمه گذار برای اخذ حق بیمه به دلیل سوء نیت، قرارداد بیمه منعقده بی اثر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اگر دارنده سیاست نتواند حق بیمه را به دست آورد، با توجه به بدخواهی، قرارداد بیمه امضا نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A claim is initiated by the policy holder on the Web, or by an LGI Agent in a call center entering the details of the claim.
[ترجمه گوگل]ادعایی توسط دارنده بیمه نامه در وب یا توسط نماینده LGI در مرکز تماس با وارد کردن جزئیات ادعا آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]یک ادعا توسط دارنده سیاست در وب، یا توسط مامور LGI در مرکز تماس که وارد جزئیات ادعا می شود، آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A claim can be initiated by a policy holder directly entering the claim details with a JavaServer Pages (JSP) component, or by an agent entering the claim details on the policy holder's behalf.
[ترجمه گوگل]یک ادعا می تواند توسط دارنده بیمه نامه که مستقیماً جزئیات ادعا را با یک جزء JavaServer Pages (JSP) وارد می کند، یا توسط نماینده ای که جزئیات ادعا را از طرف دارنده بیمه نامه وارد می کند، آغاز شود
[ترجمه ترگمان]یک ادعا را می توان توسط یک دارنده سیاست که مستقیما وارد جزئیات ادعا شده با صفحات JavaServer (JSP)، یا توسط یک عامل که وارد جزئیات ادعای مربوط به دارنده سیاست می شود، آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Policy holder is a Boolean flag.
[ترجمه گوگل]دارنده سیاست یک پرچم Boolean است
[ترجمه ترگمان]نگهدارنده سیاست یک پرچم بولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The company will shortly sign up its one millionth motor policy holder.
[ترجمه گوگل]این شرکت به زودی یک میلیونمین بیمه نامه موتور خود را امضا خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این شرکت به زودی یک میلیون holder سیاست موتور خود را امضا خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Insurance companies sometimes offer free window etching for motor policy holders.
[ترجمه گوگل]شرکت های بیمه گاهی اوقات حکاکی پنجره رایگان را برای دارندگان بیمه نامه موتور ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]شرکت های بیمه گاهی اوقات برای دارندگان سیاست موتور به طور رایگان کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Then, at least, the Policyholder can consider alternative ways of dealing with the loss.
[ترجمه گوگل]پس از آن، حداقل، بیمه‌گذار می‌تواند راه‌های جایگزینی برای مقابله با زیان در نظر بگیرد
[ترجمه ترگمان]سپس، حداقل، the می تواند راه های جایگزین مقابله با ضرر را مد نظر قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If the Policyholder is legally responsible, there would be cover.
[ترجمه گوگل]اگر بیمه گذار از نظر قانونی مسئول باشد، پوشش وجود خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اگر the قانونا مسئول باشد، پوشش وجود خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Equitable imposed a 10 % penalty on any policyholder wanting to take money out.
[ترجمه گوگل]Equitable برای هر بیمه‌شده‌ای که بخواهد پول خارج کند، 10 درصد جریمه تعیین کرد
[ترجمه ترگمان]Equitable یک جریمه ۱۰ درصدی را به هر کدام از policyholder اعمال کرد که می خواستند از آن ها پول بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. If Policyholder is subsequently found to be alive then any monies paid out shall be refunded.
[ترجمه گوگل]اگر متعاقباً مشخص شود که دارنده بیمه نامه زنده است، هرگونه پول پرداخت شده مسترد خواهد شد
[ترجمه ترگمان]اگر بعدا معلوم شود که policyholder زنده است، هر مبلغی که پرداخت می شود مسترد خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. This endorsement should not be applied where the policyholder has fitted the locks without us insisting on them.
[ترجمه گوگل]این تأییدیه نباید در مواردی اعمال شود که بیمه‌گذار قفل‌ها را بدون اصرار ما بر آن نصب کرده است
[ترجمه ترگمان]این مصوبه نباید در جایی اعمال شود که policyholder بدون اینکه ما بر آن ها پافشاری کنیم قفل را نصب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. It is possible for a Policyholder to take out a policy without the benefit of index-linking.
[ترجمه گوگل]این امکان برای یک بیمه گذار وجود دارد که بیمه نامه ای را بدون بهره مندی از پیوند ایندکس تنظیم کند
[ترجمه ترگمان]این امکان وجود دارد که یک سیاست خارجی یک سیاست را بدون استفاده از مزیت رقابتی اجرا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. The policyholder and the insured could be different persons.
[ترجمه گوگل]بیمه گذار و بیمه شده می توانند افراد متفاوتی باشند
[ترجمه ترگمان]The و بیمه شدگان می توانند افراد متفاوتی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. At present the country is with bank, policyholder in the group client of health net much.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر کشور با بانک، بیمه گذار در گروه مشتریان شبکه سلامت بسیار است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، این کشور با بانک، policyholder در گروه مشتری بخش بهداشت قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Policyholder shall make full payment of premium to effect the policy before the departure.
[ترجمه گوگل]بیمه‌گذار باید قبل از خروج، حق بیمه را برای اجرای بیمه‌نامه پرداخت کند
[ترجمه ترگمان]policyholder باید پرداخت کامل حق بیمه را قبل از حرکت انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. When a policyholder has a loss, he or she asks for payment from the insurance company.
[ترجمه گوگل]وقتی بیمه‌گذار ضرری داشته باشد، از شرکت بیمه درخواست پرداخت می‌کند
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک policyholder خسارت خود را از دست می دهد، او از شرکت بیمه درخواست پول می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. A policyholder can switch between investment options easily without terminating the policy.
[ترجمه گوگل]بیمه‌گذار می‌تواند بدون فسخ بیمه‌نامه به راحتی بین گزینه‌های سرمایه‌گذاری جابه‌جا شود
[ترجمه ترگمان]یک policyholder می تواند بدون اینکه به سیاست خاتمه دهد، می توانند به راحتی گزینه های سرمایه گذاری را تغییر دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. It is supported by the policyholder's premium, central and local government finance subsidy, and the part payment that policyholder once use the serve.
[ترجمه گوگل]این مبلغ توسط حق بیمه بیمه‌گذار، یارانه مالی دولت مرکزی و محلی، و بخشی از پرداختی که بیمه‌گذار پس از استفاده از خدمات ارائه می‌کند، پشتیبانی می‌شود
[ترجمه ترگمان]این سیستم توسط حق بیمه policyholder، سوبسید مالی دولت مرکزی و محلی حمایت می شود، و بخشی از پرداخت که policyholder یکبار از این خدمات استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. The individual policyholder must have an insurable interest.
[ترجمه گوگل]بیمه گذار منفرد باید دارای منافع قابل بیمه باشد
[ترجمه ترگمان]The فردی باید منافع insurable داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Policyholder disclosure obligation is a legal obligation, a pre-contract obligation and an unreal obligation.
[ترجمه گوگل]تعهد افشای بیمه گذار یک تعهد قانونی، یک تعهد قبل از قرارداد و یک تعهد غیر واقعی است
[ترجمه ترگمان]تعهد به افشای تعهد یک تعهد قانونی، تعهد پیش از قرارداد و یک تعهد غیر واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] بیمه گذار

انگلیسی به انگلیسی

• person who holds and insurance policy
person who holds an insurance policy; insured person

پیشنهاد کاربران

بیمه گذار
شخص بیمه شده
دراصطلاح بیمه ای: بیمه گر، شرکت بیمه کننده

بپرس