plumpness


گوشتالویی، فربهی

جمله های نمونه

1. There was a sturdy plumpness about her hips.
[ترجمه گوگل]چاق شدن محکمی در باسن او وجود داشت
[ترجمه ترگمان]یه تیکه گنده در اطراف رانش قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her arms and face have the appealing plumpness of a healthy baby.
[ترجمه گوگل]بازوها و صورت او چاق شدن جذاب یک نوزاد سالم را دارد
[ترجمه ترگمان]دست و صورتش چاق و چله از یک بچه سالم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the 1870s, after all, when plumpness was in vogue, physicians had encouraged people to gain weight.
[ترجمه گوگل]در دهه 1870، زمانی که چاق شدن مد بود، پزشکان مردم را تشویق به افزایش وزن کرده بودند
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۸۷۰ بعد از همه، وقتی چاق شد، پزشکان مردم را تشویق کردند که وزن خود را به دست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her plumpness never restricted her movements.
[ترجمه گوگل]چاق بودن او هرگز حرکات او را محدود نمی کرد
[ترجمه ترگمان]فربه او هرگز حرکات او را محدود نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Its swaddle wraps and unwraps, a red Plumpness, more apples of autumn on the boughs .
[ترجمه گوگل]قنداقش می پیچد و باز می کند، یک پفک قرمز، سیب های پاییزی بیشتر روی شاخه ها
[ترجمه ترگمان]wraps و unwraps، a سرخ و سیب های more پاییز بر شاخه ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In addition, the breeding approach to improving grain plumpness of two-line intersubspecific hybrid rice was also discussed.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، رویکرد اصلاحی برای بهبود چاق شدن دانه برنج هیبرید بین گونه‌ای دو خطی نیز مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، رویکرد پرورش برای بهبود plumpness گندم دو خطی rice هیبرید نیز مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her plumpness and elegance made her a beauty in the Tang dynasty.
[ترجمه گوگل]چاق بودن و ظرافت او او را به زیبایی در سلسله تانگ تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]فربه و زیبایی او باعث شد که او در سلسله تانگ زیبایی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Plumpness seems to run in the family.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد چاق شدن در خانواده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد plumpness توی خانواده فرار کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. People in Tang Dynasty regarded plumpness as beautiful.
[ترجمه گوگل]مردم در سلسله تانگ چاق بودن را زیبا می دانستند
[ترجمه ترگمان]مردم در دودمان تانگ به خوشگلی خود می افزودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The stability of meiosis seed-set rate and plumpness of kernels might be changed when the cytoplasm of a triticale was changed.
[ترجمه گوگل]هنگامی که سیتوپلاسم یک تریتیکاله تغییر کرد، پایداری میزان تنظیم بذر میوز و چاق بودن دانه ها ممکن است تغییر کند
[ترجمه ترگمان]ثبات نرخ تنظیم دانه و plumpness هسته ها ممکن است زمانی تغییر کند که سیتوپلاسم یک triticale تغییر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The seed plumpness, seed viability and germination ability of 27 mating combinations were studied.
[ترجمه گوگل]پر شدن بذر، زنده ماندن بذر و توانایی جوانه زنی 27 ترکیب جفت گیری مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]کاشت دانه، زنده ماندن بذر و توانایی جوانه زنی ۲۷ ترکیب جفت گیری مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Then we were by the counter and through the glass I saw a feathered corpse, twisted to show its plumpness.
[ترجمه گوگل]بعد کنار پیشخوان بودیم و از لای شیشه جسد پردار را دیدم که پیچ خورده بود تا چاق بودنش را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]بعد کنار پیشخوان بودیم و از پشت شیشه یک جسد پر دار دیدم که خم شده بود تا پخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It seemed almost too small to contain the swelling plumpness of her upper body.
[ترجمه گوگل]تقریباً کوچکتر از آن به نظر می رسید که نمی تواند متورم شدن قسمت بالای بدن او را مهار کند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید بیش از اندازه کوچک است که چربی بدن او را نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The result showed the correlation and partial correlation relationships of grain color, plumpness to yield and quality characters were not significant.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که همبستگی و همبستگی جزئی صفات رنگ دانه، پر بودن نسبت به عملکرد و صفات کیفی معنی‌دار نبود
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که همبستگی و روابط همبستگی نسبی رنگ دانه ها، plumpness برای تولید و کیفیت کیفیت قابل توجه نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• chubbiness, fatness; lushness, abundance

پیشنهاد کاربران

بپرس