plumbing

/ˈpləmɪŋ//ˈplʌmɪŋ/

معنی: سرب کاری، لوله کشی خانه ها
معانی دیگر: لوله کشی، لوله های ساختمانی، عمل لوله کشی، مساحی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the system of water and sewerage pipes and fixtures in a building.

(2) تعریف: the work or occupation of a plumber.

جمله های نمونه

1. plumbing fixtures
تسهیلات لوله کشی

2. bad plumbing
لوله کشی بد

3. hot-water plumbing
لوله کشی آب گرم

4. most homes have electricity and plumbing
بیشتر خانه ها برق و لوله کشی دارند.

5. some communities still lack electricity and indoor plumbing
برخی از جوامع هنوز برق و آب لوله کشی ندارند.

6. to modernize an old house by putting in plumbing and wiring
خانه ی قدیمی را با لوله کشی و سیم کشی امروزی کردن

7. The builders are putting in the plumbing and electrics.
[ترجمه گوگل]سازندگان در حال نصب لوله کشی و برق هستند
[ترجمه ترگمان]سازندگان در لوله کشی و electrics قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There is something wrong with the plumbing.
[ترجمه گوگل]لوله کشی مشکل دارد
[ترجمه ترگمان] لوله کشی یه مشکلی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They had ensured the plumbing was overhauled a year ago.
[ترجمه گوگل]آنها اطمینان حاصل کردند که لوله کشی یک سال پیش تعمیرات اساسی شده است
[ترجمه ترگمان]کار لوله کشی را یک سال پیش تضمین کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She spent her life plumbing the mysteries of the human psyche.
[ترجمه گوگل]او زندگی خود را صرف لوله کشی اسرار روان انسان کرد
[ترجمه ترگمان] اون تمام زندگیش رو با رازهای روح انسان در میون گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We did all the plumbing in our house ourselves.
[ترجمه گوگل]تمام لوله کشی های خانه را خودمان انجام دادیم
[ترجمه ترگمان] ما همه لوله کشی خونه هامون رو انجام دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We keep having problems with the plumbing.
[ترجمه گوگل]ما همچنان با لوله کشی مشکل داریم
[ترجمه ترگمان]ما با لوله کشی مشکل داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The plumbing in this house is positively medieval!
[ترجمه گوگل]لوله کشی در این خانه مثبت قرون وسطایی است!
[ترجمه ترگمان]لوله کشی این خانه به طور حتم قرون وسطایی است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Plumbing and electrics are installed to a high standard.
[ترجمه گوگل]لوله کشی و برق با استاندارد بالایی نصب شده اند
[ترجمه ترگمان]Plumbing و electrics به استاندارد بالایی نصب شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They're going to have to put in new plumbing.
[ترجمه گوگل]آنها باید لوله کشی جدید بگذارند
[ترجمه ترگمان]اونا مجبورن یه لوله جدید درست کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Plumbing for an automatic washing machine.
[ترجمه گوگل]لوله کشی ماشین لباسشویی اتوماتیک
[ترجمه ترگمان]Plumbing برای ماشین لباس شویی اتوماتیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرب کاری (اسم)
plumbery, plumbing

لوله کشی خانه ها (اسم)
plumbing

تخصصی

[عمران و معماری] لوله کشی
[زمین شناسی] لوله کشی

انگلیسی به انگلیسی

• work of a plumber; system of pipes and hoses (for water supply, etc.)
the plumbing in a building consists of the water and drainage pipes, baths, and toilets.
plumbing is the work of connecting and repairing water and drainage pipes, baths, and toilets.
see also plumb.

پیشنهاد کاربران

معنی غیر رسمیش یعنی مدفوع، ادرار یا دستگاه تولید مثلی
I should talk to my doctor about my plumbing
plumbing اصطلاحی است که برای توصیف فناوری و ارتباطات بین سیستم ها در یک مدل رایانش ابری استفاده می شود. شامل سیستم ها، ذخیره سازی، شبکه و اجزای اتصال متقابل است که محیط ابری را تشکیل می دهند. این اصطلاح شبیه به لوله کشی سیستم های آب است. همانطور که آب از مخازن به منازل و مراکز استفاده منتقل می شود، داده های مراکز داده از طریق plumbing به ایستگاه های انتهایی تحویل داده می شوند. کیفیت plumbing تعیین کننده کارایی برنامه ها و خدمات ارائه شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

https://www. techopedia. com/definition/31509/plumbing

[مهندسی پزشکی؛ تخصصی]
در اصل متبادرکننده ی همان مفهوم لوله کشی است اما در سیستم بدن استفاده از این عنوان رواج ندارد و متداول نیست که از �لوله کشی� استفاده کنیم.
لذا مترادف های وزین تری برای این کلمه در سیستم های سیالاتی بدن استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

به عنوان مثال اگر راجع به خون گفته شده باشد
به جای لوله کشی خون از خونراه یا خونگذر و یا معبرهای خون استفاده می شود.
بنابراین
. . . . گذر، . . . راه
استفاده میشود اما بازهم مفهوم لوله کشی در دل آن نهفته است یعنی فقط یک گذر یا راه خالی نیست بلکه این مسیرها به هم مرتبطند
امیدوارم در آینده دوستان باتوجه به این مفهوم برابرهای بهتری برای این کلمه پیشنهاد دهند که در عین رعایت وقار، رساننده ی مفهوم هم باشد.
چون استفاده از لوله کشی در سیستم های بدن کمی ناملموس و دلزننده است.

لوله کشی
سیستم لوله کشی ساختمان
تاسیسات آب ساختمان

بپرس